بحث کاربر:تبریزلی

Page contents not supported in other languages.
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
خوش آمدید

سلام تبریزلی، به ویکی‌پدیا خوش آمدید. ویکی‌پدیا دانشنامه‌ای است که با همکاری خوانندگانش نوشته می‌شود. این وب‌گاه یک ویکی است، یعنی هرکسی، از جمله خود شما می‌تواند با کلیک کردن روی پیوند این صفحه را ویرایش کنید که در همهٔ مقالات می‌آید، آن را ویرایش کند. اگر نظری در مورد محتویات موجود در مقاله‌ای داشتید، یادداشتی در قسمت بحث‌ مقاله بنویسید. برای این کار اول پیوند بحث را انتخاب کنید تا به صفحهٔ بحث بروید. سپس این صفحه را ویرایش کنید را در صفحهٔ بحث انتخاب نمایید. امیدوارم که از اینجا خوشتان بیاید و تصمیم به ماندن بگیرید.

Can't read Persian? Read this massage in: English
نیاز به کمک

امیدوارم از ویکی‌پدیانویس بودن لذت ببرید! لطفاً برای آزمایش از ویکی‌پدیا:صفحه تمرین استفاده کنید و (فقط) در صفحات بحث نام خود را با چهار علامت مدک امضا کنید، (~~~~)، با این کار نام شما و تاریخ به عنوان امضا درج خواهد شد. در صورتی که سؤالی فنی پیرامون ویکی‌نویسی داشتید، به صفحهٔ ویکی‌پدیا:میز کمک بروید یا از {{کمک به من}}‎ در صفحهٔ بحثتان استفاده کنید تا کسی برای کمک به شما بیاید. در ضمن بهتر است قبل از پرسیدن سؤال، «ویکی‌پدیا:راهنما» را مطالعه فرمایید؛ یا اینکه از من در صفحهٔ بحثم بپرسید. اگر پرسشی پیرامون موضوعی علمی/دانشنامه‌ای داشتید به ویکی‌پدیا:میز مرجع بروید. اگر برای نوشتن مقاله عجله دارید، لطفاً پیش از نوشتن مقاله‌های پرحجم نگاهی به نمونه‌های فهرست‌شده در ویکی‌پدیا:مقاله‌های برگزیده بیندازید تا بیشتر با خم و چم کار آشنا شوید. از مطالعهٔ پیوندهای معرفی شده غفلت مکنید. شاد باشید!

نکاتی که به‌شما در ویکی‌پدیا کمک خواهد کرد
پروژه‌های خواهر
ویکی‌پدیا پروژه‌ای است از بنیاد غیر انتفاعی ویکی‌مدیا. این بنیاد چندین پروژه چند زبانه با محتویات آزاد با عناوین زیر در دست اقدام دارد:
ویکی‌واژه
فرهنگ واژه‌ها و اصطلاح‌نامه
ویکی‌نَسک
متون و کتابچه راهنماهای آزاد
ویکی‌گفتاورد
مجموعه‌ای از نقل قول‌ها
ویکی‌نبشته
متون پایه و مرجع آزاد
ویکی‌گونه
راهنمای گونه‌های زیستی
ویکی‌گزارش
مرجع خبری با محتوای آزاد
ویکی‌انبار
انبار پرونده‌های چندرسانه‌ای عمومی
فراویکی
هماهنگ‌کننده پروژه‌های ویکی‌مدیا



بحث کاربر:تبریزلی/بایگانی ۱

بحث کاربر:تبریزلی/بایگانی 2

بحث کاربر:تبریزلی/بایگانی 3

بحث کاربر:تبریزلی/بایگانی 4



مقالات[ویرایش]

گفتم برخی از مقالاتی که نوشتم و شاید به نظرتان جالب باشد را ببینید:

--   iroony    ‏۱۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۳ (UTC)[پاسخ]

منظورم از عجیب و غریب همین بود که جلو چشم اینهمه مخالفت میکنید اما در خیلی جاها بی سر و صدا در بسط مربوط به مقوله ترک کمک‌های زیادی کرده‌اید. #♦ تبریزلی ♦# ‏۱۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۰ (UTC)[پاسخ]

کمک نبوده وظیفه‏ام بوده.میدانید همان اقدامات افراطی قبلی‏ها که فکر میکردند ترک بودن یعنی بد و بیراه گفتن به غیرترک و عدد جمعیت را چند برابر کردن و زمین و زمان را ترک نشان دادن باعث شده یک تصویر ذهنی بدی در بین برخی کاربارن ایجاد شود که مثلا اگر کسی گفت من تورکم یعنی ضد ایرانی است و آمده خرابکاری کند و دقیقا لازم نیست به چیزی خوب حمله کنی کافیست بد دفاع کنی.اما با اینکه همشان فکر میکردند من اصالتم یادم رفته اما چند برابر همشان به فکر اصالتم بودم و هستم و چندین برابر همشان در مورد ترکی در ویکی پدیا با رعایت جانب احترام و تعادل نوشتم.ترک بودن افراطی گری نیست و به من مدتهاست ثابت شده کسی با ترک بودن من مشکلی ندارد.همه حداقل در ویکی پدیا به انسان بودن در وهله اول و در وهله دوم به ایرانی بودن اهمیت میدهند.اگر مخالفتی میکنم با اشتباهاتی است که چشم بستن رویشان برایم نشانه بی غیرتی است نه اصالت ترک داشتن.من اگر برادرم هم اشتباه کند صرف برادر بودنم طرف وی را نمیگیرم.--   iroony    ‏۱۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۰۴ (UTC)[پاسخ]

فارس سازی[ویرایش]

سلام بر شما. اگر فرصت کردید، لطفاً به بحث:فارس‌سازی#درخواست منبع توجه مبذول دارید.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۱۸ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۰ (UTC)[پاسخ]

از فراهم کردن لينک به منابع بسيار متشکرم :-) دوستدار ویکی‌پدیا ‏۲۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۲۷ (UTC)[پاسخ]

پارسی باستان[ویرایش]

جهت خسته نشدن جنابعالی در گشتن بی حد و اندازه اینترنت برای یافتن نشانی از پارسی باستان بنده برایتان گشتم و اتفاقا پر است از واژگان پارسی باستان و حتی دستور زبان پارسی باستان را نیز توضیح داده و خود سایت نیز تا حد زیادی سره نگاشته شده(نه کاملا) :

--   iroony    ‏۲۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۸ (UTC)[پاسخ]

جناب ایرونی من این سایت رو دیدم از من انتظار نداشته باشید که ابن خزعبلات را باور کنم

اولین صفحه ای که دیدم در مورد دبیره ها بود که تنها مدعی اش کتاب مجعول الفهرست ابن الندیم است.

از این گنده گویی ها متاسفانه در تاریخ شعوبیه زیاد است.در همه جای دنیا تمامی انسانهای متعلق به یک ملت و یا قوم به یک زبان مینویسند .

در ایران به تصویر کشیده شده در الفهرست دهها زبان و دهها نوشتار مجزا برای مشاغل مختلف و طبقات مختلف داریم.

در خصوص شعوبیه نگاری های از نوع الفهرست ابن الندیم اگر مایل باشید فصلی کاملا جدا باز میکنیم و صحبت میکنیم.

یونانیها با دهها جزیره جدا از هم فقط یک زبان گفتاری و نوشتاری داشتند و شاکله اصلی تمدن امروز بشر مدیون علم و فرهنگ و هنر و سیاست و اسطوره جوامع هلنی است.چگونه است که ایرانیانی که ظاهرا دهها زبان نوشتاری مختلف در 2500 سال پیش داشته اند سطری نوشته و کتاب و علم و حکمت و سیاست و تجارت از خود بجای نگذاشته اند؟؟؟غیر از چند کتیبه که نوکنده بودن بعضیهایشان نیز ثابت گردیده است و زبان این کتیبه ها عیلامی و ... است.

این سایتی که معرفی کرده اید متاسفانه به درد لای جرز میخورد هر وقت اینجانب در منابعم از سایت هایی همچون تریبون استفاده کردم شما هم از این سایت ها آدرس دهید.من از این گنده گوییهای از نوع الفهرست زیاد خوانده ام. در راه اثبات فارسی باستان عزیز از شما مستندات میخواهم.

نوشته ای و نشان و اثری آدرس دار در یکی از موزه های دنیا که با تلفظ اوایی امروز اینجا بنویسیم تا ببینیم فارسی باستان یعنی چه #♦ تبریزلی ♦# ‏۲۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)[پاسخ]

خوب پس دنبال مدرک نیستید.نمی‏توانید بگویید من باور نمی‏کنم باید بگویید برای چه باور نمی‏کنید دلیلتان را منطقی در رد هرکدام بیاورید وگرنه اینکه بسیار ساده است که گفت من باور نمی‏کنم.شما تحقیقاتی داشتید؟چیزی می‏دانید که این نوشته‏ها را رد می‏کند؟؟یا تنها چون باور دارید ترکان ۷۰۰۰ سال قدمت دارند در آذربایجان و به هیچ عنوان نمی‏توانید باور کنید که تا کنون آنقدر دروغ شنیدید و باور کردید میگویید اینها درست نیت؟نوکنده بودن کدام یک از کتیبه‏ها توسط چه شخی اثبات شده است؟؟لطفا برای این گفته خود حتما مدرک بیاورید.این نوشتار ۲۵۰۰ سال پیش است نه نوشتار سال ۱۳۸۸ خورشیدی که با نوشتار مردم این روزگار همسان باشد.وانگهی من خودم خواندن فارسی باستان را از یک پرفسور شنیدم و وی در امریکا تدریس می‏کند و البته با چشم و گوش خود شنیدم.البته ساید ایشان نیز گنده گویی کرده و تنها گونده گویی موجود که مربوط به ۷۰۰۰ سال تاریخ تراشیدن است را شما نمی‏بینید.دیده شما حقیقت بین نیست بسیار تعصب دارید و تنها هدفتان اثبات گفته‏هایتان است.ببینید من در مورد هرچه اشتباه کردم اعتراف کردم اما شما در هر مورد که دیدی جوابی ندارید اعتراف به اشتباه نکردید مثلا در مورد صدای آمریکای ترکی و فارسی اشتباه فاحشی کردید که از یک عامی انتظار می‏رود نه از شما اما چیزی نگفتید.در مورد سومری و لولوبی مطمئنم تحقیق کردید و دیدید در جایی حرفهای شما را تصدیق نمی‏کنند جز محافل پان ترکیستی اما باز چیزی نگفتید.جناب نپاهشگر مدارکی بس بالاتر می‏آورند و خودتان هم می‏دانید اما مبنا را بر خطای دیگران گذاشتید و حتما پیش خود می‏گویید اینها جواب دارند اما من هم اکنون نمی‏دانم.در مورد تابلویی که من را به راحتی فارسیش کردم حرف ببخشید الکی زدید با اینکه می‏دانم خودتان اشراف دارید که مشکلی ندارد.این طریق بحث نیست شما تا الان حتی یکبار به اشتباه اعتقادات خود اعتراف نکردید بعد دم از فاشیسم می‏زنید مطمئن باشید من آنقدر آدم منطقی هستم که اگر ببینم حرف شما منطقی است آن را مثل آب خوردن بپذیرم.راستی در مورد سومری و لولوبی همچنان منتظر مدارک شما از دانشگاهای معتبر دنیا هستم.در مورد چرنداب و سرخاب نیز سوالی پرسیدم.آیا مشمول فارس سازی ادعایی شما هستند؟چون مشخصا ترکی نیستند آن هم در قلب تبریز.حتی سرخاب در تاجیکستان هم هست.در مورد مدارکی که جناب نپاهشگر آوردند نیز نظرتان را می‏خواهم بدانم.--   iroony    ‏۲۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۰۷ (UTC)[پاسخ]


در خصوص نوکنده بودن بسیاری از کتیبه ها رجوع کنید به سایت آقای پورپیرار تا منابع رو با مشتندات ببینید.

در خصوص 7000 ساله بودن ترکان در ایران هیچ شبهه ای وجود ندارد.همین فقط یک نفر زهتابی وزنه بزرکی است مه یمساله بودنش را تایید کرده است.

در خصوص صدای فارسی و ترکی آمریکا این شمایید که اشتباه میکنیدواگر کمی دقیق باشید متوجه این تفاوت خواهید شد.

برادر من تبریزلی جان...ای فدای آن شهرتان بشوم که عشق من است...ای تورک هم زبان....ای دمت گرم اینقدر تورک دوستی و حداقل من احساس تنهایی نمی‏کنم....هاروارد را رد می‏کنی پورپیرار را معرفی می‏کنی؟؟زهتابی وزنه بزرگی است؟؟چون حرفی که دوست دارید را زده؟؟دیدید گفتم مدرک مستدل ندارید تازه رسیدید به پورپیرار و زهتابی.در مورد صدای آمریکا می‏گویی من اشتباه می‏کنم؟؟عزیزم صدا آمریکا یعنی صدای آمریکا حالا به هر زبانی باشد.یعنی اگر صدای آمریکا به زبان عربی به ترکها بد و بیراه گفت شما به حساب عربها می‏زنید؟؟؟؟راست می‏گویند دیگر تفرقه بیانداز و حکومت کن.--   iroony    ‏۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۱ (UTC)[پاسخ]
در ضمن دیدی درست گفتم که حتما منبعتان زهتابی است و گفتید من کی اسم زهتابی را آوردم.پورپیرار هم که ببخشید ببخشید ول معطل است.جوابش را در ۱۰۰ جا دادند.در ضمن جناب تبریزلی دوست دارم اسم کوچکتان را بدانم.من که امین هستم در بین دوستان نیز گاهی به امین خلجی معروفم.شخصا شما را دوست دارم به خاطر غیرتتان به تورکی که به هر حال آن ملت چند صد میلیونی که گفتید یکیش من خلج هستم و با افتخار هم می‏گویم من تورکم و اتام تیلیم خلجیده و همچنین با افتخار می‏گویم ایرانیم.به فارسی بد و بیراه گفتن گره از کار کسی نمی‏گشاید و گره نیز به کارمان خواهد افکند و در ضمن رگ میهن پرستی من هم بجوش می‏آید و بی خود کیبرد فرسایی میکنم.در ضمن برای شما شعری خلجی می‏نویسم از استاد جمراسی که بس زیباست و دوست دارم ببینم چقدرش را فهمیدید و بهتر است بحث را تمام کنیم چون دیگر به پورپیرار رسیدیم من فکر می‏کردم مدرکی بسیار محکم دارید که چنین محکم می‏گوید.و شعر:

گیلایلوق اتمه اودوما

بی موناخ خواب غفلته چه

غفلت ایچچه اودوقولو

دالچا قالور باللا باللا

--   iroony    ‏۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۲۳ (UTC)[پاسخ]

در ضمن این بخشی از پاسخ جناب نپاهشگر است که در برای بنده نوشتند و بهتر دیدند بحث را ادامه ندهند اما من اینجا مینویسم... پاسخ جناب تبریزلی را هم خواندم و راستش ایشان گفتند: "آقای نپاهشگر دروغ هایی از نوع نژاد اروپایی و زبان هند و اروپایی نیز محصول دانشگاه هایی همچون هاروارد بوده است".. تا کنون من چیزی از "نژاد اروپایی" نشنیدم ولی زبان هندواروپایی ربطی به دانشتگاه هارواد ندارد. به هر حال ایشان نیز ادعا کردند که "شکاف" و "میدان" عربی هستند ولی در لغتنامه دهخدا اینچنین نیست (اگر به خود مدخل میدان توجه شود). و شکاف را نیز با بررسی پهلوی دانسته است (از اشکاف و راستش هیچ نوع لفت عربی "شکف" در لغتنامه نیز وجود ندارد). [۲]....--   iroony    ‏۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۱۷ (UTC)[پاسخ]


ببینید جناب آقای ایرونی

در خصوص صدای آمریکا اگر توجه کرده باشید صدای آمریکا رسالت خودش را دارد به این صورت که در عین حالیکه بیانگر دیدگاه های دولت آمریکاست نقطه توجه اساسی اخبار و تفاسیر هر بخش زبانی از این صدای آمریکا بیشتر معطوف به رویدادهای منطقه تحت پوشش آن زبان است.

به فرض اخبار بخش فارسی مطلقا و تحت هیچ شرایطی برابر با اخبار بخش آذری یا ترکی یا عربی نیست.

فرضا خبری که سر تیتر بخش عربی است میبینیم در بخش فارسی اصلا جایی ندارد و یا برعکس.

مدیران بومی هر بخش از صدای آمریکا بر حسب آموزش های انجام شده و تشخیص گروه کاری خود تصمیم میگیرند تا کدام مسائل را مطرح کنند و یا نکنند.

در قضیه کاریکاتور روزنامه ایران ،بخش فارسی همانند محفل پان فارس بی بی سی ،خیلی حساب شده و موذیانه سعی در تحقیر حرکت در حد اغتشاش گران داشتند در حالیکه همان زمان قسمت عمده خبرهای بخش آذری مربوط به اعتراضات آذربایجان جنوبی بود.

بخش فارسی نامی از عباس لسانی نیم آورد اما بخش آذری هر روز در مورد وضعیت او و دیگر دستگیر شدگان بحث و تفسیر ارائه میداد در حالیکه وقایع اتفاق افتاده در داخل مرزهای ایران اتفاق میافتاد و نه در جمهوری آذربایجان و بایستی این بخش فارسی صدای آمریکا و یا فارسی بی بی سی میبود که این رویدادهای مهم رو پوشش میداد اما بخش فارسی بی بی سی بیشتر مایل بود تا در خصوص غذای محلی تاجیکستان فارس صحبت کند تا ایرانی ترک.

منظور من هم همان است که اینجا به تفصیل توضیح دادم.اگر بتوانید فیلتر رو حل کنید سری به آرشیو مطالب فرضا صدای ترکی آذری و فارسی بزنید متوجه عرض بنده خواهید شد.


در خصوص پورپیرار و زهتابی و هیات و نطقی و فرزانه و بنی طرف و دهها و صدها و شاید هزاران محقق دیگر طوری رفتار میکنید و دوستانتان نیز همانگونه که شخص بیخبر فکر میکند اینها قاتل و جانی و تحت تعقیبند و امثال من هر وقت اسم آنها رو آوردیم باید دهانمان را آب بکشیم اما پیرنیا و مشکور و اتابکی و آذرگشنسب و ... پیامبران الهی هستند.

اروز اگر پورپیرار کلمه ای حرف حساب از میان هزاران صفحه نوشته اش بیرون بیاید کارش با ارزش است و قابل تقدیر

همانگونه که شما و همفکرانتان پورپیرار را واجب القتل میدانید در عوض هزاران استاد دانشکاه و دانشجو نیز مرید او هستند و قبولش دارند.

اگر پورپیرار توانسته از روی عکس های گرفته شده از حروف لاتین گوشه های سنگ های معبد یونانی ثابت کند که این معبد را بجای قبر فرضی کوروش جا زده اند باید دستش را هم بوسید. به هر حال کار تاریخی کرده است.

فرموده اید به فارسی بد و بیراه گفته ام.

کجا؟ لطفا بد و بیراه مرا بیاورید.

ذکر حقایق که بد و بیراه نیست .این حقایق نیز زمانی مطرح شد که جناب نپاهشگر بحث رو به زبانشناسی کشیدند و از کلمات ترکی که کاربردی ندارند آغاز شد و بنده فقط در مقام دفاع بوده ام.ایشان نیز تا انتها هیچ جوابی برای مباحث مطرح شده ارائه نکردند و رفتند.

آخرش هم معلوم نشد کدام دلایل عقلی دارند که ثابت کند فارس ها در 700 سال پیش یک شبه ترک شده اند.

و دهها سوال بی جواب دیگر.که نهایتا کار به انکار کلمات آقا و خاتون و ... و زبان مغولی و گروه زبانی اورال آلتاییک کشید.

در خصوص اصطلاح هند و اروپایی همین بس که خود اروپاییها هم کم کم این کلمه جعلی خودساخته رو دارند فراموش میکنند چون فاقد هرگونه بار علمی است و فقط به درد استعمار هند و ایران و افغانستان و ... میخورد

#♦ تبریزلی ♦# ‏۲۴ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)[پاسخ]

بایگانی[ویرایش]

با سلام، لطفاً صفحهٔ بحثتان را بایگانی کنید چون دیگر در حال انفجار است. هر وقت حجم بحث از ۱۰۰ کیلوبایت بیشتر شود بهتر است که بایگانی شود. الان بحثتان ۴۳۳ کیلوبایت است که بهتر است به ۴ بایگانی تقسیم شود. با تشکر --محسن عبدالهی ۲۸ مهر ۱۳۸۸، ساعت ۱۰:۱۶ (زهج)

با استفاده از وپ:بایگانی این کار را بکنید.اینطور هم بحثها بایگانی میشوند هم انتظار برای آپلود صفحه کوتاه میشود.--   iroony    ‏۲۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۵ (UTC)[پاسخ]

پاسخ[ویرایش]

چون خیلی طولانی شده‌است من در اینجا پاسخ می‏دهم.اولا جناب تبریزلی شما یک برنامه و فقط یک برنامه به من در تلوزیون و رادیو و مجلات فارسی که دم از آن می‏دهید آدرس دهید که گفته باشد عرب خرچنگ خور و اگر عرب نبود ما ال و بل بودیم!!!فقط یک برنامه کافی است دوتا نیز نمی‏خواهم.بالاخره حتما شما دیدی که می‏گوید دیگر.خوب نام آن برنامه را به من هم بدهید.بجایش من در روز مبعث زیرنویس دیدم که متنش این بود:ایرانیان پس از اسلام متمدن گشتند.در مورد فارسی بله اگر عربی را از آن بگیرند می‏شود پارسی.شما تمام زبان فارسی را همین زبان الان ایران می‏دانید.خود تاجیکها نیز از این امر ناراحت هستند.بطوری که یکی از گزارشکران شبکه سی ان ان که تاجیک و اهل سمرقند است به نام خانم نظروا خودشان در وبلاگشان می‏گفتند که فارسی ایران را یاد گرفتن یعنی یادگیری سیلی از لغات عربی در حالی که در خود پارسی اصیل بسیاری از این کلمات استفاده نمی‏شوند.در ضمن شما که اینقدر برای فارسی نسخه می‏پیچید کمی از ترکی بگویید.مگر از شعر و فرهنگ و ادب و زبان و الفبا و یکتاپرستی خود ترکان قبل از اعراب بهره‏ای داشتند؟متاسفم که مجبورم کردید در مقابل خودم(ترکی) هم جبه بگیرم.در ترکیه عرب زدایی کم شد؟؟برادر الفبا را نیز تغییر دادند.یک زمان اذان هم ترکی می‏گفتند.در مورد اینکه ترکهای ایران چرا ترکی را رها کردند.عزیز برادر مگر مصریهای بسایتان زبانشان را رها نکردند؟؟پس چرا فارس‏ها نباید رها می‏کردند؟؟وانگهی شما که اینقدر دم از مدارک مستدل می‏زنید چرا مدارک مستدل غربی را در مورد سومری نمی‏‎بینید؟؟یا شاید هم نمی‏خواهید ببینید.در مورد فارسی باستان و متن بدون عربی پارسی تا صبح هم برای شما مدرک بیاوریم باز می‏گویید من منتظرم چرا نمی‏آورید!!!!در مورد آمار و اراقم عزیز برادر آمار فارسی زبانان ایران بیشتر از این حرفهاست و آن آمار ۲۰ میلیونی حداکثر ترکزبانان ایران است.سرچ گوگلی هم زدیم شما هم بد نیست بزنید.وقتی شما آمار چند استان ایران را ۳۵ میلیون بدهید و هر لحظه نیز به این تعداد اضافه می‏شود و عنقریب می‏گویید کل ایران ترک هستند و خودشان خبر ندارند باید هم بقیه را کم بدانید.پشتون‏ها فارس نیستند.چه کسی گفته فارس هستند؟؟انگار شما کمی دوزاری مبارک کج است!!پشتون از زبانهای ایرانی جنوب شرقی است.شاید آشنایی با زبانهای ایرانی ندارید!!!متاسفانه شدیدا پان ترک هستید جناب تبریزلی.تمام مولفه‏های پان ترکیسم را هم دارید.احسنت که پان ترکیسم خوب مهره‏های وفاداری تربیت کرده لطفا ناراحت نشوید اما واقعا بعد از این همه صحبت الان با قاطعیت می‏توانم بگویم پان ترک هستید یعنی یک نژادپرست به تمام عیار و این نظر من است نه توهین است نه چیزی دیگر لطفا حداقل با شجاعت نژادپرستیاتان را قبول کنید.اتفاقا همین دیروز یک عرب به ویکی پدیا آمد مطلبی نوشت بدون دردسر و حتی اسم الاحواز هم نوشت که گفتیم به خاطر چند عقیده‏ای در این مورد بهتر است با ذکر منبع نوشته شود و وقتی منبع محکمش را پیدا نکرد پاک کرد و هیچ کس مشکلی پیدا نکرد با ایشان و بسیار هم از دوستان تشکر کرد.اما مشکل شما نژادپرست بودنتان است.آن عرب نه فحشی به فارسی داد نه تیکه و متلک انداخت و نه گفت عربها با سفینه فضایی در خوزستان پیاده شدند و قبل از تولد حضرت آدم آنجا بودند و غربی‏های کثیف تاریخشان را پاک کردند.افغانستان سرزمین مادری کیست؟؟شما چون افغانستان مشکلات مادی دارد و در فقر و عقب ماندگی قوطه می‏خورد به نظرتان کار خوبی است که ان را چماق کنید؟؟چطور است دوستان بگویند در سرزمین مادری مغولستان که اینقدر هم در چسباندن زبانش به ترکی تلاش می‏کنید چه خبر است؟؟حرفهایتان دو ریال نمی‏ارزد و فقط در همان چهارراه آبرسان خریدار دارد.هر وقت جایی به نفعتان است از همان غربی‏ها و ویکی پدیا مطلب می‏آورید هر وقت که ضدتان است می‏شوند استعمارگر و دروغگو.دقیقا همان صحبتهای پان ترکیستی که مجبورند برای ضعف تاریخی خود تاریخ دیگران را خراب کنند تا شاید یک شجره نامه‏ای یک چیزی در خاورمیانه برای خود بتراشند.این افکار نژادپرستانه برای هویت ترکی سم است.هاروارد دزد است و پان ترکها روشنگر عالم هستی!پان ترکی که با دزدی از سومری و عیلامی می‏خواهد عقده‏های حقارت خود را فروبنشاند.ببینید سید حسن تقی زاده سالها پیش چه نوشته‌است......اشخاصی که از عقیده عجیب پان ترکیزم یا پان تورانیزم اطلاع دارند شادی آگاه نباشند از اینکه این عقیده عجیب و مضحک لزوم احیای شاهنشاهی چنگیز و تبرئه مغول از هرگونه نقائض و مبالغه در عدد و کمالات و مفاخر تاریخی قوم ترک به حد هذیان که مبنی بر انکار تمام روایات تاریخ و قلب حقایق مسلمه بود بیشتر ناشی از یک کتاب قصه مانندی بود که یک یهودی فرانسوی آن را تالیف کرده و در اوائل انقلاب مشروطیت عثمانی به ترکی ترجمه شده‌است عامه بدبخت عثمانی و خواص کم عمق و مفاخر جوی آنها نیز با اعتماد اینکه اقای لئون کاهون از بزرگان علما و فلاسفه و محققین بنام اروپا است در هر موردی به حرفهای او استناد و استدلال و مبالغات او را هضم کردند و بدین طریق عقیده به علو نژاد تورانی که به شهادت همه اروپایی‏ها و مخصوصا قاهون شهیر جز مسلمات علمی شده بود و ضمنا با احساسات خودپسندی حضرات موافق می۰آمد مانند امراض وبایی انتشار گرفت و به قفقاز و ترکستان سرایت کرد...واقعا از شما ناامید شدم فکر می‏کردم برای اولین بار در عمرم یک هویت طلب ترک را می‏بینم که سوادی دارد و حرفهایش فقط بلغور حرفهای دیگران نیست.اما کی‏بینم واقعیت را تا آنجا که به نفعتان است می‏پذیرید.مشکل اصلیتان فارسی است که مشکل پان ترکهاست.از قدیم هم بوده از زمان قاجار هم مشکل پان ترکها فارسی بوده.تمام تلاش پان ترکها نیز بر تخریب فارسی و تاریخ گذشته ایران بوده.به طوری که حقایق مسلم را نقض می‏کردند.حتی یک منبع و مدرک درست برای حرفهای خود نمی‏آورید اما سیل منابع دیگران را انکار می‏کنید.نه برای چرنداب و سرخاب چیزی گفتید نه برای سومری چیزی آوردید نه به اشتباه پی در پی خود معترفید.فقط همین چند جمله لنگ در هوا از شما کافی است.اگر می‏گویید لنگ در هوا نیست برایشان مدرک بیاورید:۱-قضیه بنی آدم اعضای یکدیگرند....این شعر در سازمان ملل موجود است.۲-پشتون‌ها حاضرند هر خفتی را قبول کنند الا قبول فارس بودن.(حمله به فارسی که یا تعمدا است یا از روی کج فهمی چون کسی نگفته پشتونها فارس هستند)۳-کردی زبانی مستقل است .تالشی نیز همین طور.(یک جمله بی ربط برای پر کردن صفحه گویی کسی گفته اینطور نیست)۴-تمرکز زبان فارسی در ایران است که کل جمعیت فارس زبانان ایران ۲۰ میلیون نفر نیست و با چند نفر فارس در تاجیکستان و افغانستان و اروپا و آمریکا این رقم به ۵۰ میلیون نفر نمیرسد.(یک جمله بی در و پیکر که از نوع جملات ترک سومری است!!)۵-با تعریفی که شما ارئه داده‌اید کلمه کتاب عربی است اما چون در فارسی رایج است پس فارسی است و کلمه کتاب برای اعراب نا مفهوم است(انگار کلا شما مشکل خواندن دارید!!کتاب در پهلوی کتاو بوده‌است)۶-امروز دیگر خود آرشیوهای کشورهای اروپایی نیز تایید میکنند که اصطلاح هند و اروپایی و نژادسازی آریا و ...تنها برنامه‌ای بود برای توجیح مردم ایران و هند برای تحمیق راحت تر انها و استعمار جدید.(کدام آرشیوها؟؟حتما ترکیه را جزو کشورهای اروپایی حساب کردید و آرشیوش هم حتما می‏شود آرشیو کشورهای اروپایی.جان هرکس دوست داری یکی از این آرشیوها را اینجا بیاور)۷-متاسفانه علم زبان شناسی شدیدا با نظریات شما در تعارض است(علم تاریخ نیز شدیدا با صحبتهای شما در تعارض است.البته توضیح دادید آنها همه از دم استعمارگرند و ترک بودن سومری‏ها را انکار می‏کنند.عجب منطقی!)....در ضمن در ترکیه فارسی زدایی شد اما نه کاملا شاید کلمه نداشتند جایی آن کلمات بگذارند.اما گفتم روزگاری اذان هم ترکی گفته می‏شد.و وانگهی قیاس شما از بیخ اشتباه است.زیرا فارسی با زور شمشیر وارد ترکیه نشده.--   iroony    ‏۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۴ (UTC)[پاسخ]


جناب ایرونی: عرب سوسمارخور رو سیرچ کنید نزدیک به ۳۰ هزار سایت پیدا میکنید در مورد سوسمار خوری اعراب اجازه دهید تا چند لینک از اوج فرهنگ ایرانیان عزیز که اعراب رو چگونه میبینند بیاورم.

از بلاگ جیغ و داد که بر خلاف سایت‌های هویت طلب دیگر ملل غیر فارس فیلتر نیست و نشان دهنده اوج همراهی رژیم با چنین عقایدی است:

http://jighodaad.blogspot.com/2005/01/blog-post.html زماني كه از تازيان سوسمار خور سخن رانده ميشود،نگرش ما به رژيم خوراكي (!) آنان نيست، بساكه تراز بسپست فرهنگ (؟) و تمدن اين تيره بيابان نشين را در گذشتهو تا اندازه اي در زمان كنوني نشان ميدهد. تازيان همانگونه كه ميدانيد از نژاد سامي هستند، امّا ازاز ديد خدمت به بشريت، فرودست ترين آنها بشمار ميروند.


این هم شعر شاعر نامدار فارسی گو

زشیر شتر و خوردن سوسمار / عرب را به جایی رسیدست کار

که تاج کیانی کند آرزو / تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

از بلاگ افاضات آقای هالو

http://mr-halloo.persianblog.ir/post/59/ ای آن که دیده دوخته‌ای بر خلیج فارس

این لقمه با شکمبه ی تو سازگار نیست

چون در میان آب زلالش بدون شک

ماهی است پا برهنه عرب، سوسمار نیست

جناب ایرونی اصطلاح ترک خر در اینترنت ۳۱۸۰۰۰ سایت نشانمان میدهد.

ترک بیلمز ۷۱۸۰

ترک نادان ۵۸۱۰۰

رشتی کله ماهی خور ۱۰۷۰ نتیجه

لر نفهم ۲۳۰۰۰ نتیجه

همه این سایت‌ها هم به برکت همین نظامی که شما میفرمایید عرب پرور است و بزرگانش ترک هستند حمایت میشود و فیلتر هم نمیشوند و به کارشان و رسالتشان مشغولند.

در خصوص اینکه ترکی از عربی و یا هر زبان دیگری وام گرفته‌است شکی نیست این مطلب رو بارها عنوان نموده‌ام اما مساله اینست که هیچ ترک تبریزی یا اردبیلی اینچنین به جان عرب و عربی نمیافتد و قند خورده و قندان نمی‌شکند.

بحث ما اینست که زبان فارسی با این وضع اسفناکش در وابستگی بی قید و شرط به عربی ،طرفدارانه مثلا فارسی ،بی شرمانه شب و روز بکار تخریب عرب و عربی مشغولند.وگرنه اگر اینها هم مثل دیگر آدمیزادها بدانند که از کجا آمده‌اند و وامدار چه فرهنگی و زبانی هستند در آنصورت آن وام گیری نه تنها بد نیست که مبارک است.

تغییر الفبا در ترکیه به جهت عرب زدایی نبود.هدف آشنایی سریعتر توده‌های بی سواد مردم ترکیه با الفبای لاتین بود که نتیجه داد و امروز ترکیه به برکت همین تغییر الفبا پیش رفت همانگونه که الفبا و زبان رسمی هند ،اینگیلیسی شد و کسی اسم این کار را هند زدایی و غیره نمیگذارد.

در ایران هم زمزمه‌های تغییر الفبا بود که با نام مخفی فروغی در خصوص عدم تغییر الفبا مسکوت گردید.

ایشان فرموده بودند حالا که ترکان ترکیه الفبایشان را لاتین کرده‌اند و الفبای ترکان ایران عربی است بهترین موقعیت ممکن برای جدایی بیش از پیش ترکان دو سوی مرز است.

میبینیم که حتی در مقوله‌ای به اهمیت الفبا ،باز هم تنها عامل تاثیر گذار فاکتور حذف زبان و ملت ترک بوده‌است و لاغیر.

اینکه مصریها زبان ناقص الخلقه خود را با یکی از مخکم ترین و با قاعده ترین زبانهای دنیا عوض کردند شکی نیست اما آیا رابطه فارسی با ترکی نیز اینگونه بود که فارس‌ها ترک شدند ؟اگر اینگونه بود که حرفی نداریم اما اگر فارسی زبان شعر و عرفان و علم و حماسه بود و ترکی زبان وحشیان زردپوست بیابانگرد پس چرا این تغییر مشتاقانه انجام گرفت؟

در مورد متن فارسی بدون عربی شما لطف کنید تا صبح مدرک نیاورید چون تا آخر عمر آخرین فارس زبان روی دنیا باز هم چنین مدرکی نخواهید داشت . شما لطف کنید فقط یک صفحه فقط و فقط یک صفحه از کتابی که به فارسی چاپ شده اینجا ارئه کنید که عربی نداشته باشد.

در خصوص تعداد فارس زبانان و ترک زبانان دنیا آنقدر اظهر من الشمس است که اصلا دلیلی بر اثبات ابن گزاره نیست و وقت تلف کردن است .شما کمی مطالعه آماری داشته باشید برایتان بد نیست.

در ایران هم اکثریت مطلق جمعیت ایران با غری فارس زبانان است و تنها ترک‌ها جمعیتشان بیشتر از فارس زبان هاست.

حالا اگر شما منبعی رسمی دارید که در ایران آمارگیری کرده باشد در خصوص وضعیت زبانی مردم ایران و همچنین تعداد ترک هاو فارس‌های دنیا حتما ارئه دهید.

آقای ایرونی دوزاری‌های شما بدجوری کج هستند حتما مطالعه کنید تا بیشتر بدانید.

هم سنگر شما جناب نپاهشگر وقتی میخواستند جمعیت فارس زبانها را به یک میلیارد برسانند پشتون‌ها رو هم جزو این جمعیت حساب کردند من هم جوابشون رو دادم.

در خصوص افغانستان ترکها مثلی دارند

سوزو آت یئره صاحابی گوتورر

در مورد افغانستان چه گفته شد که دغ کردید؟فکر کردید چون انجا هم چند نفر فارس زبان هستند منظور ما این بود که آنجا فارس است؟؟

اشتباه نکنید فقط ۲۵ درصد جمعیت افغانستان دری صحبت میکنند و بقیه پشتون و ترک هستند.

چهر راه آبرسان ما را هم که میشناسید این دفعه آمدید خبرم کنید تا جاهای راحت تری معرفی کنم که بد نگذرد.

فرموده‌اید از زمان قاجار مشکل چان ترکان همین بوده‌است.

کمی شهامت داشته باشید و صد البته کمی سواد

در همین صفحه بحث مفصل بحث کردیم و از شما خواستم نشانی از پان ترکیسم قبل از ظهور پان فارسیسم و یا حتی رضا شاه ارائه دهید که نتوانستید و خودتان را به کوچه علی چپ زدید و آخرش نظرات مرا در این خصوص تایید کردید چه شد که دوباره مثل ساعت کوکی برگشتید به جای اولتان که پان ترکیسم را به گونه‌ای به قاجار برسانید تا بهانه‌ای باشد برای نسل کشی فرهنگی رضا خانی؟؟؟

شمایید که حقیقت را انکار میکنید نه من

جناب ایرونی اینقدر دور برندارید.به شما و امثال شما مدرک نشان بدهیم و ندهیم چه فرقی میکند؟

مقاله فارس سازی که به تاریخ پیوست حدود هفتاد سند و منبع معتبر داشت و بقیه هم در راه بود فرموده‌اید:

حتی یک منبع و مدرک درست برای حرفهای خود نمی‏آورید اما سیل منابع دیگران را انکار می‏کنید.

واقعا شرم هم چیز خوبیست

شما اینگونه‌اید یا من؟؟

شما و هم پیاله‌های شما از جنس آذرگشنسبی و حزب پان ایرانسیت بودند که هر منبع را رد میکردند یا ما؟؟؟

نژادپرست کیست؟شما یا من؟؟


جواب چرنداب و سرخاب را که گرفتید.چرا مهمل میبافید ،اگر ندیده‌اید دوباره بخوانید.با این کارها قصد فریب خواننده را دارید؟؟؟؟

قضیه بنی ادم اعضای یکدیگرند رو در کجای سازمان ملل داریم؟؟؟شما باید جواب بدهید نه من

چه کسانی دهها سال این مزخرفات رو تبلیغ و نشر کردند؟پان ترکها یا پان فارس ها؟؟

نپاهشگر پشتون‌ها رو فارس محسوب کرده تا به زعم خودش جمعیا فارس‌ها رو افزایش بدهد.


این جمله نپاهشگر است:

زبانهای هندواروپایی یا حداقل خانواده ایرانی که شامل پشتو و کردی و تالشی(و کم شدن گویشوران آن به هر حال نزدیکی آن به مناطق ترکنشین است ولی در جاهای دیگر هم مناطق ترکزبان برای نمونه جایشان را به زبانهای رایجتر میباشند و این یک روند طبیعی است) غیره هم میشود.

بحث ما تعداد فارس زبان‌ها و ترک زبان‌های دنیا بود و نه پشتون‌ها که ایشان با اوردن اینها در برابر ترکی قصد ایمای این نکته را داشتند تا به خواننده بفهماند که پشتون نیز جزو گروه زبانی فارسی محسوب میشود.


در خصوص فارسی میگویید با زور شمشیر به ترکی وارد نشد مگر ترکی به زور شمشیر به فارس قبولانده شد اگر چنین زوری بوده‌است مدرک بیاورید.

در خصوص بنی ادم اعضای یکدیگرند سند معتبر بیاورید که بر کدام سردر سازمان ملل نصب شده‌است.

تعداد فارس زبانان و ترک زبانان دنیا را مستند بیاورید ببینیم کدام ادم عاقلی میتواند ادعا کند که ماست سیاه است و فارس زبانها بیشتر از ترک زبانان هستند. #♦ تبریزلی ♦# ‏۲۴ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۲ (UTC)[پاسخ]

ببینید جناب تبریزلی...اصلا این سرچ گوگلی شما درست نیست و نتیجه گیریتان نیز مثل همیشه اشتباه.اولا اولین کار عرب ستیزان این است که اسلام ستیز باشند و کاملا مبرهن است این حکومت هر چه دارد از اسلام است و خود را نگهدار آن میداند پس عرب ستیزی جمهوری اسلامی جک است.دوما شما چند وبلاگ میاورید که جک است و حتی برخی کامنت کاربران است و حتی برخی فقط کلمه لر و کلمه نفهم در یک متن آورده شده‌است و حتی برخی سایت پان ترکیستهایی است که مثلا میگویند فارسها به این فلان را گفتند و به آن بهمان و حتی سایت برخی افراد است که جهت تفرقه یک متن نوشتند که فارسها به این‌ها این اسامی را دادند بعد میگویید اینها نشانه آن است و این است!!!اگر اینطور است پس این را ببینید:dog turk=۲۶٬۹۰۰٬۰۰۰

dankey turk=۶۸۴٬۰۰۰.....اینها مال چیست؟؟در ضمن اصلا چه بحثی ما سر کلمات عربی داخل فارسی امروز داریم؟؟گفتیم که فارسی امروز با پارسی فرق پیدا کرده‌است.پارسی اصیل همان پارسی سره‌است و وانگهی اصلا بحث عربی از کجا پیش کشیده شد؟؟شما وکیل مدافع عربها هستید؟؟کسی اینجا گفت عرب ...خور که شما دفاع میکنید؟؟این همان روش دعوا انداختن انحراف موضوع پان ترکیستی است که اصلا بحث را منحرف و به جاهای دیگر میکشانند.زبان فارسی بله وضع خوبی ندارد با اینهمه واژه بیگانه اما به زبان پارسی چه؟؟میبینید که حتی پارسی تبدیل به فارسی شده که اتفاقا تغییر خوبی است چون فارسی یعنی عربی شده پارسی.الفبای هند هم هنوز الفبای خودشان است جهت اطلاع یک نگاه به ویکیشان بیاندازید.در مورد حذف ملت ترک هم خیر باز بحث به اول کار آمد.پان ترکیسم بوجود امده در عثمانی و چشم داشت به ایران باعث شد خود ترکان قاجار در کنار گذاشتن زبان ترکی پیش قدم شوند و آن را به خط مشی تمام دولتهای بعد از خود تبدیل کنند.شما از کجا میدانید زبان مصر که بزرگترین امپراطوری در زمین بوده ناقص الخلقه بوده؟؟چطور زبانی ناقص میتواند امپراطوری را اداره کند؟؟آیا اطلاعاتی دارید از زبان مصر یا باز همینطوری چیزی میگویید؟؟اگر اطلاعاتی از ناقص بودن آن دارید به ما هم بگویید.تغییر زبانی همیشه انجام میگیرد.ببینم مگر نمیگویید زبان فارسی ال و بل است ؟؟خوب پس چرا به نظر شما ترکان حال حاضر آن را با فارسی به قول شما درم و داغان عوض میکنند در ایران؟؟اگر نمیکردند دیگر فارس سازی مورد ادعای شما معنی نداشت.شما دارید میگویید کتابی به فارسی خوب عزیزم خود شما میگویید فارسی نه پارسی فارسی همان عربی شده پارسی است و در ضمن کتاب پارسی سره را هم به شما معرفی کردند که شکاف و میدان را عربی پنداشتید.احتمال میدهم شکاف را اکتشاف اشتباه گرفتید.و طبق معمول شما که ببخشید پایتان را بر گلوی افراد میگذارید که به اشتباهشان اعتراف کنند یک ریزه به اشتباه فاحشتان اشاره نمیکنید.در مورد تعداد فارس یا ترک یا عرب زبانان من حرفی ندارم چون مدارک دقیقی ارائه نشده و هر کس هر چه دلش میخواهد میگوید.مطالعه اماری از نوع بهارلی باشد بله ترکان ۱ میلیاردی هستند تا بندرعباس مرز آزربایجان به قول خودشان.در مورد ایران هم گفتم هیچ آماری رسمی نیست و هر کس هر چه دلش میخواهد میگوید.شما نیز بگویید جمعیت ترکان صد میلیون نفر است آیا کسی میتواند ثابت کند نه؟؟من هم میگویم خلجها دو میلیاردند میگویی نه برو بشمار.پس بیخود روی آمار من در اوردی تکیه نکنید.آمار من هم محدود به همان امار غیررسمی و حدسیاتی است که خارجی‌ها از جمعیت ایران دارند.حدسیات خودم هم به جمعیت ۳۰ میلیونی نمیرسد.هم سنگر بنده را اصلا شما حرفشان را نمیفهمید.ایشان اصلا پشتونها را نخواستند فارس کنند ایشان گفتند زبانشان ایرانی است که هست.شما نیز گویی با ارواح خبیثه بحث میکنید که اینجا نیستند و ما نمیبینیمشان.دوزاری بنده با خواندن سایتهای پان ترکیستی راست نمیشود.با خواندن پ.رپیرار و زهتابی و هیئت کسی دوزاریش راست نمیشود که هیچ تا میشود.در مورد افغانستان شما به طعنه گفتید خوب است ترکیه‌ای‌ها در مورد فارسی بگویند زبان افغانهای پای منقل نشین و بعد هم به جناب نپاهشگر فرمودید کشور مادریاتان افغانستان.انگار بجز حرفهای دیگران حرفهای خودتان را نیز فراموش میکنید.یا شاید فکر میکنید همه چون خودتان فراموش کارند.در مورد جمعیت افغانستان خوب پس با این حساب اگر بگوییم افغانی ترک است به واقعیت نزدیکتر است دیگر؟؟چون شنیدم خود پارسیان افغانستان خودشان را خراسانی یا آریایی میخوانند.اتفاقا خلجها نیز در افغانستان هستند و اتفاقا زمانی خلجیان یک حکومت در هند نیز داشتند که به خلجیان هند معروف بود.در مورد شعر فردوسی آن زمان اعراب به ایران حمله کردند کشتند و بردند و غارت کردند خوب باید فردوسی میگوفت عجب عربهای نازنینی؟؟مگر الان آذربایجانیها با ارامنه چه رفتاری دارند؟؟در مورد چهارراه آبرسان شما!!(گویی سندش را دارید؟)بله میشناسم.از کجا میدانید به من بدگذشته؟؟مگر شما به تهران میایید بهتان بد میگذرانند؟؟اگر اینطور است بگویید ببرمتان جاهای خوب خوب که خوش بگذرد.در مورد پان ترکیسم باز آلزایمر شما گل کرد.من که برایتان از همان فرد استانبولی آوردم که چطور در مورد ایران قبل از ظهور پان فارس بزرگ!!رضا شاه در مورد ایران صحبت میکرد وقتی خود یک ترک تبریزی سنگ بنای یکسان سازی ملت را مینهد چه پان فارسیسمی.دیگر این جاب نمیخواهد داروی آلزایمری میخواهد.از شهامت جان هر کس دوست میدارید صحبت نکنید که خیلی زیاد دارید در مورد سواد هم یک نیشخند کافی است.در مورد کوچه علی چپ هم که‌ای بابا بگذریم.گفتی علی چپ راستی سومری و لولوبی و چرنداب و سرخاب چه شدند؟؟ای بابا دور برنداشتم من اصلا دور موتورم پایین است کلا.شما مدرک بدهید چه فرقی دارد مدرک مستدل بدهید چون میگویید کل جهان حرفتان را باور دارند خوب از کلش نه از نصفش مدرک بدهید باور کردن و نکردنش را به عهده خودم بگذارید مگر شما مدرک خواستید با انکه ما میدانستیم فرقی ندارد نیاوردیم؟در مورد چرنداب و سرخاب جواب گرفتم؟؟یک لحظه به شماره عینکم شک کردم اما هر چه گشتم بر دکمه find مرورگرم فشار وارد کردم که‌ای مرورگر بی خرد بیاب اما بدبخت چیزی نیافت.خوب بلدید چطور سوالات را دور بزنید جناب علی چپ و خواننده را گول بزنید که بگویید من جواب دادم اما وی ندیده یا خود را به ندیدن زده.من اگر ببینم مثل شما نیستم میگویم فلان جا بوده ندیدم.لطفا از واژهای شهامت و مدرک و علی چپ و شرم و غیره سخنی به میان نیاورید.در مورد فارس سازی منابعتان فقط کمیت داشت نه کیفیت.در مورد نژاد پرست بله من نژادپرستم اما نژاد گال در بازی تراوین اما نمیدانم اگر نژادپرست بودم که الان هم قطار شما بودم!دیگر برچسب دیگری دم دست نبود؟!!دلمان برای برچسب مانقورد تنگ شده!!!البته عجب مانقوردیم من که اینهمه مقاله در مورد ترکی در ویکی مینویسم!کاش همه مانقوردین محترم چنین بودند.در مورد پیاله والله من با جناب نپاهشگر هیچ کدام از انواع غذاهایی که در پیاله میل میشوند را نخوردیم و اصلا به ایشان دستمان نمیرسد.فقط مثل یک بشر مینشینم حرف شما و پورپیرار و امثالهم را با ایشان مقایسه میکنم همین.در مورد شعر در سازمان ملل حتما میاورم که کجایش است و اگر به این نتیجه رسیدم که نیست میایم با حروف درشت مینویسم اشتباه میکردم.دائم میگویید نپاهشگر پشتونها را فارس کرد در کجا؟؟من که ندیدم.حداقل بگویید در کجا تا من هم ببینم.خوب این متن را میگویید؟؟زبانهای هندواروپایی یا حداقل خانواده ایرانی که شامل پشتو و کردی و تالشی(و کم شدن گویشوران آن به هر حال نزدیکی آن به مناطق ترکنشین است ولی در جاهای دیگر هم مناطق ترکزبان برای نمونه جایشان را به زبانهای رایجتر میباشند و این یک روند طبیعی است) غیره هم میشود.خوب این الان در کجایش نوشته پشتونها فارس هستند؟؟اصلا انگار با خانواده زبانهای ایرانی آشنایی ندارید!!عزیزم سواد!سواد!شما که دیگر اهل مطالعه هستید چرا؟برخی حرفهایتان من را متعجب میکند.اولا بحث ما در مورد عربی ستیزی در فارسی و فارسی نستیزی در ترکیه بود که گفتم عربی با شمشیر وارد فارسی شد و ستیز با زبانه نیروی مهاجم طبیعی بوده.ترکی نیز با نیروی نظامی وارد شد.سندش سلطنت مغول و ترکان در ایران است.البته من که ترکی را دوست دارم حالا به زور شمشیر یا هر چه عشق من است و اصلا حظ وافر میبرم ترکی حرف میزنم و اتفاقا جایتان خالی به چند کشور ترک زبان هم رفتم و کلی مغرور شدم که از چین تا استانبول ترکی حرف میزنند.در مورد آمار جمعیتی در دنیا خیر چه کسی گفته ترکها کمتر از فارسها هستند؟؟در ایران نیز آماری که ارائه شده اینطور میگوید که ترکها چقدر هستند و فارسها چقدر.نگاهی به مقالات ترکی آذربایجانی بکنید.البته هیچ آمار رسمی گرفته نشده و همه و همه در حد حدسیات است.--   iroony    ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۹ (UTC)[پاسخ]

در مورد شعر سعدی در سازمان ملل تحقیقاتی کردم.بله شما درست می‏گفتید بر سر در سازمان ملل هیچ نشانی از این شعر نیست.من اشتباه می‏کردم.خیلی جالب است هیچ کس هم نمی‏داند این قضیه چطور شده اصلا بوجود آمده و در تصور عامه و حتی خاصه جا افتاده اما خوب آفتاب همیشه پشت ابر باقی نمی‏ماند مثل دروغ دولت جمهوری آذربایجان که شعر نظامی قونوی را به جای نظامی گنجوی غالب کرد به مردمش یا حتی این اواخر زرتشت را هم ترک میدانند.البته به نظرم این دروغ دولت نیست بیشتر یک حرفی بوده که دهان به دهان گشته و حتی من یادم نمی‏آید که یکی از مقامات این حرف را تا به حال زده باشد که اگر زده باشد اوج حماقت و بی سوادیش را اثبات رسانیده چون مشخص میشود.به هر حال من زیاد به این قضیه فکر نمی‏کردم اما ممنون که باعث شدی این مورد را در یابم و تحقیقی بکنم.اتفاقا در اینترنت نیز صحبتش هست و همه میگویند اینطور نیست.اما بدلی از منشور کوروش در سازمان ملل هست.من این مورد را در قهوه خانه مطرح میکنم شاید دوستان نظری دیگر داشته باشند.گفتم بهتان که من باکی از اینکه بگویم اشتباه کردم ندارم و ترسی از اینکه حرفهای شما را قبول کنم هم ندارم در مورد یک به یک حرفهایتان هم تحقیق کردم تا به حال اگر درست بوده به خودتان هم گفتم اگر نبوده نیز گفتم.ترک بودن سومری و لولوبی و ۷ هزار ساله بودن ترکان در آذربایجان و ۳۵ میلیون ترک در ایران افسانه‏ای بیش نیست.اتفاقا حسابی تحقیق کردم در این موارد و به این نتایج رسیدم.--   iroony    ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۶ (UTC)[پاسخ]

جناب ایرونی

ظاهرا تنها راه ممکن برای شما طبق معمول انکار بدیهیات است.و گویا شما در این کره خاکی زندگی نمیکنید و این اصطلاحات در مورد ترک و عرب و گیلکی و لری هم غیر واقعی هست و گوگل هم الکی این نتایج رو داده و کل ماجرا زیر سر پان ترکان است.و دهها هزار جوک و شعر تحقیر آمیز در حق ملل غیر فارس ایران نوشته نشده‌است و شهریار پارسی گو شعر فارسی الاتهرانیا رو در جواب اینها ننوشته‌است.

اصلا فارس سازی هم کار پان ترکان است برای بی آبرو کردن فارسی.

با فرمایشات شما تازه فهمیدیم دعوا انداختن هم موضوع پان ترکیستی است تازه میفهمیم مصداق دایی جان ناپلئون بازی‌ها خود جنابعالی بوده‌اید و دیگران را متهم می‌کرده‌اید.

متاسفانه مطالب را دقیق نمیخوانید و این باعث تکرار مکررات از طرف بنده میشود و مجبور به تکرار مجددمیشوم.

بنده بنده در مورد خط و زبان رسمی هندوستان اینچنین است:

تغییر الفبا در ترکیه به جهت عرب زدایی نبود.هدف آشنایی سریعتر توده‌های بی سواد مردم ترکیه با الفبای لاتین بود که نتیجه داد و امروز ترکیه به برکت همین تغییر الفبا پیش رفت همانگونه که الفبا و زبان رسمی هند ،اینگیلیسی شد و کسی اسم این کار را هند زدایی و غیره نمیگذارد.

شما یا نمی‌خوانید یا خیلی بد میخوانید. اینجا صحبت زبان و الفبای رسمی هندوستان شده‌است و نه چیز دیگر ضمنا من هم کم و بیش فیلم هندی میبینم و به اندازه شما میدانم که در هندوستان زبان‌های دیگری هم رایج است.

فرموده‌اید:

پان ترکیسم بوجود امده در عثمانی باعث شد خود ترکان قاجار در کنار گذاشتن زبان ترکی پیش قدم شوند و آن را به خط مشی تمام دولتهای بعد از خود تبدیل کنند.


شما فکر کرده‌اید مردم اینجا هالو هستند که هر چند وقت یکبار ادعایی را مطرح کنید و بعد دوباره جای دیگری فرض غلطتان را دوباره مطرح کنید؟

قبلا هم این جمله تان را تکرار کرده بودید و من از شما خواسته بودم اقدامات قاجارها در این خصوص را مستند ارائه کنید که شما هم جوتبی نداده بودید حالا باز تکرار کرده‌اید.

خوب بفرمایید ترکان قاجار در راه کنارگذاشتن ترکی چه اقداماتی انجام داده بودند؟؟

زبان مصر اگر ناقص الخلقه نبود در برابر زبان فصیح عربی همچون پارسی ادعایی شما یک شبه رنگ نمیباخت.

فرموده‌اید ترکان ایران چرا زبانشان را با فارسی علیل عوض میکنند؟

این همه اینجا لااقل مطلب خواندید یعنی واقعا نمیدانید چرا؟

۸۰ سال آسیمیلاسیون فرهنگی نتیجه اش چه شده‌است.

در هر کجای دنیا اینچنین برنامه ریزی شده به قتل عام فرهنگی میپرداختند الان یک نفر هم نیمتوانست ترکی صحبت کند اما میبینیم که تازه تالشها هم ترک شده‌اند و ان ترکهایی هم که فارس شده‌اند غالبا مهاجرینی بوده‌اند که اجبارا در تهران زندگی کرده‌اند و یا بصورت جزایر زبانی در میان فارس‌ها زندگی میکنند و اجبارا فارسی صحبت میکنند تازه همه انها زبان ترکیشان را حفظ کرده‌اند.

در خصوص فارسی سره من فقط چند سزر اول را خواندم و وقتی دیدم وضع نوشته خراب است و مملو از کلمات عربی،دیگر بقیه اش را نخواندم آن دو کلمه رو هم به عنوان نمونه آوردم وگرنه فقط این دوتا نبود.

دوست عزیز میدان کلمه‌ای عربی است و جمع مکسر آن میادین می‌باشد . در خصوص شکاف به نقطه‌ای برنخوردم که انرا به فارسی ربط دهد اما باز تحقیق میکنم.

اگر مایل بودبد مجددا ان متن فارسی سره را مبخوانم تا دیگر کلمات غیر فارسی را از ان متن جدا کنم.

جناب ابرونی ظاهرا شما اصلا نفهمیده‌اید موضوع چیست و احتمالا طبق معمول مطالب را نخوانده جواب مینویسید

بحث ایرانی بودن زبان پشتون هنگامی از سوی نپاهشگر عنوان گردید که در صدد یارگیری برای فارسی بودند تا در عالم خودشان تعداد فارس‌ها را بیشتر از ترک‌ها نشان دهند .پاسخ من هم در خصوص غیر فارس بودن پشتون‌ها بود.

جناب ایرونی در خصوص شعر فردوسی:

ظاهرا مطالعات تارخی تان نیز در حد دیگر زمینه هاست.

فردوسی شاعر قرن چهارم است یعنی صدها سال پس از فتح ایران توسط اسلام و عرب

طوری از قتل و کشتار صحبت میکنید گویا در زمان خود فردوسی رخ داده‌است.

در خصوص آبرسان و دیگر جاهای خوب خوب که تجارب زیادی در این زمینه که خوش بگذرانند دارید حتما اطلاع رسانی کنید تا همه از تجربیات شما بهره مند شوند.

در خصوص آلزایمر ،بیشتر مشکل شماست.

مجددا خواسته‌اید موضوعی که کاملا قبلا تسلیم شده بودید مجددا مطرح کنید تا شاید این بار رانت گیری کنید.

شما در بحث‌های قبلی گفته بودید که پان فارسیسم در ایران محصول پان ترکیسم ایران است و من میگفتم بر عکس.

وقتی از شما مدرک در خصوص وجود گفتمان پان ترکیستی در ایران عهد قبل از رضا خان خواستم هیچ جوابی نداشتید الا آن نقل قول فرد تبعه عثمانی غیر آذری

که من وقتی گفتم ایشان ایرانی نیستند و مدارک پان ترکیسم ایران را ارئه دهید فقط سکوت کردید. مجددا میگویم از وجود پان ترکیسم در عهد قاجار مستندات بیاورید وگرنه ادعاهایتان عملا بی ارزش است.

جواب چرنداب و سرخاب داده شده‌است متاسفانه مشکل خواندن دارید.

نمیخوانید و دیگران را متهم میکنید.به بایگانی ۴ مراجعه کنید جوابش انجاست.

اینجا هم کپی پیست میکنم تا بدانید دقیق نخواندن شما ،بارها وقت مرا در تکرار مکررات میگیرد.

در خصوص سوال شما در مورد چرنداب و سرخاب:

این اسامی تا بحال ریشه شناسی نشده‌اند اما متعلق به هر زبانی باشند امروز نام محله‌های تبریزند. از نام قبلی انها هم بی اطلاعم.

داشتن چند نام غیر ترکی در تبریز دلیل بر فارس بودن تبریز هم نیست چون ما در همه جای ایران بلااستثنا مکان‌های جغرافیایی ترکی داریم آنوقت باید با این حساب بگوببم که همه ایران ترک بوده‌اند و بعدها قسمتی فارس شده‌اند.


فرموده‌اید:

در مورد چرنداب و سرخاب جواب گرفتم؟؟یک لحظه به شماره عینکم شک کردم اما هر چه گشتم بر دکمه find مرورگرم فشار وارد کردم که‌ای مرورگر بی خرد بیاب اما بدبخت چیزی نیافت.

اینبار وقتی میگردید با دقت بگردید و ضمنا جهت اطلاع عرض کنم اصولا کارکرد کامپیوتر به لحاظ ساختارش هیچ ارتباطی با مقدار فشار وارده بر دکمه‌ها مثلا find ندارد یعنی فشار وارده از طرف شما کار جستجو را سریعتر و یا دقیق تر نمیکند فقط به کیبورد جدیدی احتیاج پیدا میکنید.در خصوص عینک هم به متخصص چشم مراجعه کنید بهتر است و سریعتر نتیجه میگیرید.

کلمه مانقورد به لحاظ واژه‌ای اصطلاح خیلی باکلاسی است انشالله در آینده که بیشتر آشنا شدیم و ارادت پیدا کردم حتما سعی میکنم از این اصطلاح در مورد شما استفاده کنم.

در خصوص تعداد فارس زبانها و ترک زبان‌ها هم این ادعای نپاهشگر عزیز بود که فارس زبانها رو بیشتر از ترک زبانان میدانستند(مراجعه کنید به بایگانی ۴)

#♦ تبریزلی ♦# ‏۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۵ (UTC)[پاسخ]

ابتدای امر اینکه اینقدر این اسم ملل را نیاورید هر کس نداند فکر میکند اتحاد جماهیر ایران است و چند کشور با یکدیگر متحد شدند.گوگل الکی نداده شما نتیجه گیریتان ببخشید در پیت است.اصفهانی خسیس را هم سرچ کن مشهدی شمع دزد را هم سرچ کن.تازه یک سوال چه کسی گفته این جکها به مردم غیرترک را فقط و فقط فارسها گفتند و یا کار حکومت است؟؟از ان نتیجه گیریهای پان ترکانه است!شهریار هم الا ایها التهرانی را گفته نه الا ایها الفارسانی!!!تهران هم همه اقوام در آن شریک هستند و بیشتر با این شعر شهریار که مرکز گرایی در ایران بوده نه فارس سازی بیشتر ثابت میشود.شما مشکلت این است که هر حرکتی را میخواهی دشمنی با کل آذربایجان و ترک قلمداد کنی.گفتم تنها پان ترکان هستند که نیاز به دشمنی دارند.متاسفانه شما با ارواح خبیثه در دور برتان گویی مکالمه میکنید برای همین مکررات را میگویید.چون که من گفتم الفبای رسمی در هند همان الفبای هندی است و هیچ کجا هندی را انگلیسی نمینویسند و زبان اداری نیز انگلیسی است چون انگلیس این کشور را سالها تحت استعمار داشت و میبینید که زبانش تا حد نابودی هم پیش رفته بود.شما نیز گویی نمیدانید چه میگویید زبان رسمی که انگلیسی شود بالام جان الفبای نوشتن ان زبان نیز همان الفبای انگلیسی است شما وقتی میگویی الفبای ترکیه و هند لاتین شد دو مقایسه مع الفارغ میزنید.یکی ترکی را به انگلیسی نوشت دیگری انگلیسی را به انگلیسی نه هندی را به انگلیسی این همان رمز تکرار مکررات شماست.در مورد دعوا راه انداختن بله صد در صد کار پان ترکانه‌است چون شما همین الان کامل در دعوا راه انداختن کوشا هستید.در باره مردم هالوی اینجا!! والله قبل از نوشتن من یک نگاهی به این دورو بر کردم مردمی جز خودم و خودت ندیدم شما فکر میکنید همه نشستند و بحث من و شما را میخوانند؟؟چقدر عادت داری جمع ببندید خودت را!!بعد من تکرار مکررات میکنم یا شما؟؟من نمیخوان یا شما؟؟چند بار اظهارات خود ترکان تبریز را آوردم در زمان قاجار که جواب پان ترکهای عثمانی را میدادند و خود را پارسی معرفی میکردند و حتی زبان ترکی را زمخت و عاریتی؟؟ببینم قبل از به سلطنت رسیدن رضا شاه و در زمان احمد شاه قاجار هم پان فارسیسم به راه افتاده بود؟؟؟یک فکری به حال شماره عینکتان بکنید.یک مطلب مضحک دیگر.میفرمایید:زبان مصر اگر ناقص الخلقه نبود در برابر زبان فصیح عربی همچون پارسی ادعایی شما یک شبه رنگ نمیباخت.عجب نتیجه گیری!!!اولا چه کسی گفته یک شبه؟صحبتی از تایمش نشد! دوما پس هر کس زبانش عوض شده زبانش ناقص بوده و هر کس نشده ناقص نبوده.کاش این ویکی پدیا آیکون خنده داشت.بعد آن مثال در و انسان را برایتان میزنم میگویید چرند میگویم.صغری کبری چیدن شما.هر زبانی که در مقابل نیروی مهاجم عوض شد ناقص است.زبان مصری در مقابل نیروی مهاجم عربی عوض شد.پس زبان مصری ناقص است.حالا چه کسی گفته هر زبانی عوض شد ناقص است مرجع جناب مستطاب تبریزلی اعظم زبان شناس شهیر قرون باستان.در مورد فارسی و ترکی.جناب چطور ۸۰ سال آسمیلاسیون اینور را میبینید اما همین اتفاق در گذشته برایتان قابل تصور نیست؟؟خوب چرا ما به همان نتیجه گیری فضایی شما رجوع نکنیم و بگوییم پس ترکی از نظر برخی ناقص است که با فارسی عوض میشود!!مگر همین نتیجه گیری را در مورد مصری نگرفتید؟؟اگر معیار شما برای تغییر زبانی ناقص بودن است پس با این ادعای شما که ترکی ناقص نیست هیچ آسمیلاسیونی نباید تغییرش دهد.آن هم به زبان به نظر شما علیل فارسی که باز به قول شما همه چیزش از زبان فصیح عربی است و من ماندم چطور از نظر شما یک زبان فصیح یک زبان علیل میزاید؟!!در این معادله شما که پر از تضاد و جمع نقیضین است یک مشکلی میبینم که نمیتوانم حلش کنم.در مورد قتل عام فرهنگی مورد ادعایی شما در ازبکستان چنین قتل عامی به مراتب بدتر در مورد فارسی زبانان انجام شده و اتفاقا تاجیکان انجا همین حرفهای شما را میزنند و میگویند ترکی ازبکی ملغمه‌ای از فارسی و ترکی است و حتی نمیگذارند تلوزیون تاجیکستان در آنجا بگیرد و حتی در کارت شناسیایی افراد قومیت انها نیز درج میشود که این باعث میشود در محل کار مشکل داشته باشند.اما هنوز زبان پارسی آنجا رنگ نباخته و اتفاقا آنجا نیز ۸۰ سال است این جریان شکل گرفته‌است.در کردستان ترکیه نیز وضعیت به همین منوال است اما کردی نیز آنجا نمرده در مقابل به قول شما زبان کامل ترکی استانبولی.پس میبینید این قسمت حرفتان...در هر کجای دنیا اینچنین برنامه ریزی شده به قتل عام فرهنگی میپرداختند الان یک نفر هم نیمتوانست ترکی صحبت کند..کذب محض است.تالشی‌ها هم که ترکی صحبت میکنند به خاطر ازدواجهای مختلط است و مهاجرت ترکان به آنجا و حتی چنین چیزی را در ارومیه داریم که کردها ترکی را به خوبی بلدند با اینکه اگر آن فارس سازی مورد ادعایی شما انجام شده بود چطور کردی ترکی یاد میگیرد؟در مورد جزایر زبانی خیر انچنان هم اینطور نیست.هم یکجاهایی زبان اصلا به طور کلی میان نسل جدید فراموش شده در یک جاهایی هم خیر.در میان مهاجرین هم همینطور.در مورد فارسی سره شما به خاطر ان دو کلمه که گفتید عربی است بقیه را نخواندید که معلوم شد اشتباه میکردید و حالا هم ببخشید اما دارید بهانه میاورید.هر کلمه که فکر میکنید عربی است بگویید.کسی که ادعا میکند فارسی سره مینویسد حواسش به این چیزها هست.در مورد میدان دوست عزیز هر کلمه‌ای که جمع مکسر دارد عربی نیست.مثلا اکراد هم میگویند به کردها یعنی کرد کلمه عربی است؟؟در ضمن هر کلمه در عربی یک ریشه سه یا چهار حرفی دارد.ریشه سه یا چهار حرفی میدان چیشت؟شکاف هم برایتان از همان دهخدا که دوستش دارید منبع گذاشتم.و بله بقیه متن را بخوانید و کلمات عربی را جدا کنید.در مورد نخواندن مطالب اصلا این انگ به من نمیچسبد من مطالب شما را خط به خط با دقت میخوانم و جواب میدهم.یعنی جواب هر خط را جداگانه میدهم شاید شمایید که متن مرا نمیخوانید.مثلا در همین متن من به شما از دهخدا لینک دادم که شکاف در پهلوی میشده اشکاف و فارسی است اما شما تازه میگویید به چیزی برنخوردید!!خیر گویی شما نمیدانید موضع چیست من کامل متن شما و نپاهشگر را میخوانم...شما گفتید ترک زبانان بیشترند ایشان گفتند همه ترکها به یک زبان واحد حرف نمیزنند و من هم گفتم اگر شما به یک استانبولی بگویید یاخچی سن نمیداند چه میگویید.بعد از آن ایشان گفتند اگر قرار باشد مثل شما حساب کنیم پس ما نیز باید ایرانی زبانان را حساب کنیم چون شما ترک زبانان را حساب کردید.نه آذری زبانان یا استانبولی یا خلجی.همه را یکجا حساب کردید و آمار دادید.من حرف خودم را که باید جدا بفهمانم به شما حرف دیگران را نیز جداگانه باید بفهمانم.در مورد فردوسی اتفاقا بنده مطالعات تاریخیم خوب است و فردوسی ندیده اما پدرانش دیده و وصفش سینه به سینه نقل شده و همان زمان نیز حکومت عربی بر ایران حاکم بود.در مورد آبرسان و تجارب شما تهران بیایید شنیدن کی بود مانند دیدن!!در مورد آلزایمر دیدد دچارش هستید!!من ده بار گفتم پان فارسیسمی در ایران وجود نداشته و این حرکت ملت سازی به خاطر پان ترکیسم عثمانی است نه ایران!!!یورالدوم تبریزلی جان!!من میگویم عثمانی شما میشنوید آذربایجان کاش حداقل کلماتشان شبیه هم بود میگفتیم اشتباه خواندن بوده.من میگویم اقدامات دولتهای ایران به خاطر پان ترکیسم برآمده از عثمانی بود حالا شما بگو آذربایجان دوباره.در مورد چرنداب و سرخاب عزیزم اینها را دیدم.اینها که فرار از جواب است.شما گفتید نمیدانم و نمیدانید مال چه زبانی است؟!!محله‏ای که نامی غیر از این نداشته فرق دارد با محله‌ای که نامش ترکی است و همه میدانند چرا ترکی است و بله به خاطر اینکه ترکها آنجا بودند به خاطر هشتصد سال حکومت ترکان در ایران و کسی منکرش نیست اما آنها کی ناگذاری شدند؟؟مثل یاخچی آباد در تهران که کسی نمیگوید فارسهای تهرانی آمدند و اسمش را گذاشتند یاخچی آباد.سرخ آب ریشه یابی شده شاید شما بی خبرید یا به بی خبری میزنید خود را مثلا فرهنگ دهخدا را ببنید[۳] خیلی جالب است که میگویید نمیدانم سرخ آب به چه زبانی است!!گویی سوادتان در مورد شهرتان در اندازه بقیه سوادتان است.آخر شما که ادعا دارید ۷۰۰۰ سال است ترکان در تبریزند چطور دو محله قدیمی اسمش به غیر از ساکنین هفت هزار ساله اش رقم میخورد؟چطور قهرمان ملی اش بابک نامی غیر ترکی دارد؟؟

در مورد عینکم خیر فعلا مشکلی ندارم دریافتم مشکل از نوشتار شما بود.در مورد کلمه فایند مرورگر بنده چون شما با قاطعیت گفتید گفتم شاید فشار بیشتر چاره ساز شود.کیبردم هم فدای سر مدارک شما.در مورد مانقورد باکلاس بله ما نیز به هر کس بسیار پدرسوخته و کلاش است میگوییم عجب گرگی است و حالا برخی خود را گرگ میدانند و آن هم با تعیین رنگش!!حالا اگر این جانور به نظر شما باکلاس خوب شاید کلاس شما در حد گرگ است.--   iroony    ‏۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)[پاسخ]

راستی دوست عزیزتان جناب سی کاسپی که حسابی سوهان روح ما شده این را در مورد شعر سعدی در سازمان ملل آوردند.یک نگاهی بیاندازید.--   iroony    ‏۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۱۷ (UTC)[پاسخ]
من با این کاربر همیشه دوستانه برخورد کرده ام. او همه دق دلیهایش را ولی سر من خالی کرد. sicaspi ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۵ (UTC)[پاسخ]
من گفتم شما را از قبل نمیشناختم شما همیشه رفتار تهاجمی نسبت به من داشتید.در ضمن من با تبریزلی بحث میکنیم و اتفاقا من آدم رکی هستم و میگویم این تبریزلی را خیلی دوست دارم با اینکه از نظر اعتقادات با من تفاوت دارد.حتی از آن تیکه انداختن و طبع طنزش خوشم می آید.هم زبان هم هستیم و هدفمان یکی است اما روشهایمان فرق دارد.من قبلا هم به شما گفتم هر وقت کارتان داشتم صفحه بحثتان را کیلیک میکنم.من با هیچ کسی در ویکی مشکلی نداشتم تا به حال شما اولین نفری هستید که اینطور دارید برای من مشکل درست میکنید.با بقیه مشکلم اعتقادی بوده و خود طرف را شاید بسیار هم دوست داشتم.--   iroony    ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)[پاسخ]
ن هیچوقت با شما چنین رفتاری نداشتم. حرفی هم زدم در مورد حرفهایتان بوده. اصلاً ما به آن صورت با هم برخوردی نداشته ایم. یکی دو بار حرف زده ایم شما کینه به دل گرفته اید. این هم آخرین بار بود. sicaspi ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۰ (UTC)[پاسخ]
داشتید یکی دو بار هم نبوده قبلا هم گفتم.چند کاربر دیگر هم میشناسم که با نوع رفتار شما مشکل دارند اما چون به رکی من نیستند پشت سرتان میگویند نه توی رویتان.امیدوارم اخرین بار باشد چون من از اول خواهان همین بودم.--   iroony    ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۴۸ (UTC)[پاسخ]
من از رک بودن خوش ام می آید ولی از قلدری و تحمیل دیدگاههای شخصی به من، نه. --sicaspi ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۵۴ (UTC)[پاسخ]

محض اطلاع تان هم باید بگویم من یکی دو سالی قبل از شما در ویکیپدیا ویرایش می کردم. البته این چیزی نیست که بخواهم بهش بنازمsicaspi ‏۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۵۸ (UTC)[پاسخ]

به هر حال من برای شما قلدری نکردم پس شامل حال من نمیشود.من هم از تیکه و متلک بدم می آید.در ضمن کیفیت مهم است نه کمیت.چند مقاله نوشتید؟--   iroony    ‏۲۸ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۰۱ (UTC)[پاسخ]
منظور ام از قلدری شما نبودید همانهایی بودند که تو پستو غیبت می کنند. من هرکاری کردم به آن افتخار می کنم. زیاد نبوده. تک و توک جملاتی در مقالات اضافه کرده ام. ادعایی هم ندارم.--sicaspi ‏۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۴۳ (UTC)[پاسخ]

پاسخ[ویرایش]

جناب ایرونی اولا کلمه ملت دارای تعریف مشخصی است و وضعیت گذشته و فعلی در ایران نشان میدهد که این کشور از اتحاد چندین ملت بوجود آمده که چیز غریبی نیز نیست.

اصطلاح قدیمی ممالک محروصه ایران نیز که قدمتی بیش از 150 سال دارد دلیلی بر این مدعا بوده و تعاریف موجود و نرم های جهانی نیز این تز رو تایید میکنند.

حرکت ملی آذربایجان و یا به زعم شما پان ترکان که مشابه این حرکت در میان میلیونها عرب جنوب، جبهه ملی خلق عرب بوده و باز به زعم شما پان عرب هستند و باز مشابه آنها پان بلوچها و پان کردها و پان ترکمن ها و قس علی هذا همه ملل غیر فارس ایران بدلیل اینکه پان هستند و پان ها بدنبال دشمن میگردند (بدون هیچ دلیلی) پس بدلایل بسیار پیچیده که هیچ ارتباطی با هیچ عمل ضد انسانی ندارد فکر میکنند با فارس ها دشمن هستند اما هیچ وقت قبول ندارند که با فارس ها دشمن هستند اما جالب اینست که عده ای ایران پرست ایران دوست که شدیدا عاشق ایران و یکپارچگیش هستند به زور اصرار دارند به این پان ها بقبولانند که شما با فارس ها مشکل دارید. نکته جالب اینه که این پان های تجزیه طلب هم به هیچ وجه زیر بار این اتهام نمیروند و شدیدا برای شکاف قومی در ایران تلاش میکنند.

دوست عزیز هر عاقلی میتواند تشخیص دهد که چه کسانی بر طبل نفاق و تجزیه در ایران میکوبند. فاشیست ها یا هویت طلبان؟

در خصوص هند گویا شما زیاد از اوضاع هند باخبر نیستید. هند مثل ایران کشوری متمرکز با عقاید فاشیستی ملت واحد و زبان واحد نیست. در هند دهها زبان رسمی وجود دارد و چندین الفبا رسمی است یکی هم اینگیلیسی است که در بعضی ایالتها حتی به عنوان زبان اول شناخته شده است و بعد هندی. سیستم فدرالی است و تمام ملل حق تعیین سرنوشت دارند.

کسی هم ترکی را به اینگیلیسی نمینویسد این اصطلاح شما با عرض معذرت کوچه بازاری است. ترکی را با الفبای لاتین مینویسند همانگونه که فارسی را با الفبای عربی .

جمله شما شبیه این میماند که بگوییم فارسی رو عربی مینویسند.(کمی خنده دار میشود)

در خصوص اینکه من دعوا میندازم شما ظاهرا کف بینی هم بلدید.پیش گویی هم میکنید.

کدام کار من مصداق دعوا راه انداختن است؟؟

من بارها مستقیما خود شما رو خطاب قرار داده ام و گفته ام که لحن کلام من متناسب با لحن کلام مخاطبم است.

چطور آنهایی که به کار تحقیر و تخفیف نژاد و زبان و تاریخ و فرهنگ کرد و ترک و عرب و بلوچ مشغولند دعوا نمی اندازند و وطن پرستند اما من عامل دعوا هستم. نکند شما نیز جزو طرفداران تز ایرانی=فارس هستید که هر صدای مخالفی را تجزیه طلب و پان قلمداد میکنید.

در مورد پان فارسیسم بله نه تنها قبل از رضا شاه بلکه سابقه پان فارسیسم برمیگردد به قرون اول بعد از اسلام به جریانات شعوبیه.

شاهنامه یا بقول خیلیها عقده نامه فردوسی جزو بزرگترین آثار نژادپرستانه و فاشیستی عصر قدیم می باشد.شما سندی و یا اثری هنری معرفی کنید که در شناعت و ادبیات فاشیستی از فردوسی پیشی گرفته باشد.

خودتان خودتان رو محکوم میفرمایید.

میگویید:

اظهارات خود ترکان تبریز را آوردم در زمان قاجار که جواب پان ترکهای عثمانی را میدادند و خود را پارسی معرفی میکردند

میبینید که ترک های ایران نه تنها با پان ترکیسم عثمانی موافق نبوده اند حتی در راه مبارزه و مخالفت با چنین عقیده ای خود رو فارس نامیده اند .خوب با به قدرت رسیدن فاشیزم فارس در ایران با ظهور رضا شاه ،همین ترکان ایران از این همه خدمت به نام فارس و فارسی نصیبشان چیزی جز تحقیر و توهین و ظلم به حقوق اولیه انسانیشان بوده است که در دوره قبل یعنی قاجار آزادانه صاحبش بودند؟؟؟؟؟

دوست عزیز لطفا هول نشوید از کجا فهمیدید که من عینکی ام و نگران سایز بنده شدید ؟؟

من کجا گفتم عینکی ام؟

در خصوص مصر و زبانش و تغییرش به عربی

بله اصل تقریبا خدشه ناپذیری است.

در صورت وجود روال طبیعی و بدون دخالت فورس هایی از نوع رضا خانی و فرهنگستانی ،،، هر فرهنگ مغلوب رفته رفته در فرهنگ غالب ذوب و هضم میشود .منظور از غالب به لحاظ قدرت زبان و آداب و رسوم و فرهنگ است نه زور سرنیزه رضاخانی.

شبیه همان که به روایت دوستمان از دکتر بهزادی در آستارا اتفاق افتاده است.

یعنی زبان تالشی در برابر زبان ترکی که به هیچ وجه نه تنها در این 80 سال حمایت نشده بلکه کوبیده شده است اما با این وضع باز تالشی در برابر همین زبان ترکی تسلیم شده است. و یا زبان اندک فارس زبانان هند در برابر اینگیلیسی مغلوب بوده است.

شما که در سایه دوستانتان هر بلایی بخواهید سر این ویکی میاورید لطف کنید دستور بفرمایید آیکون خنده و دل و قلوه هم اضافه شود و فضا ایرونی تر گردد سپندارمزگانتان هم در پیش است.

شما متاسفانه از علوم انسانی بیخبرید.

نیروی مهاجم عصر قدیم با نیروی مهاجم عصر جدید بسیار متفاوت است. نیروی مهاجم عصر قدیم فقط نیروی برانداز نظامی بود و به لحاظ امکانات ان روز دنیا نیروی مهاجم و غالب فرهنگ و تمدن هم نبود.برای همین هم هزاران سال ارامنه ارمنی بودند و گرجیها گرجی با اینکه تا صد و اندی سال پیش جزو ممالک محروصه ایران بودند.

عرب 1400 سال پیش در حضور خود در شمال آفریقا گرچه نیروی غالب نظامی بود اما فرهنگ عرب نیز در کنار نیروی نظانی غالب بودولی نه نیروی فرهنگی غالب از نوع عصر جدید و رضا خانی .این توان زبان و فرهنگ بدیع عرب بود که فرهنگ عرب رو بر بیش از نصف دنیای قدیم غالب کرد و امروز من نوعی با ادعا میگویم که فارسی هم لهجه ای از عربی است و اگر فارسی زبان مجزایی است صفحه ای متن قبل از ورود اسلام به ایران رو اینجا کپی پیست کنید که ماندید و فقط شعار دادید.


فرموده اید:

چطور ۸۰ سال آسمیلاسیون اینور را میبینید اما همین اتفاق در گذشته برایتان قابل تصور نیست؟؟

آخه برادر من چرا خودتان رو مورد تمسخر قرار میدهید؟

در گذشته مگر امکان آسیمیلاسیون بود؟؟ آسیمیلاسیون پدیده ای جدید است که با تعریف دولت مدرن شکل گرفته است.

شما منو وادار میکنید تا الفبای این مباحث رو اینجا ذکر کنم.کمی مطالعه سایز عینکتون رو زیاد تغییر نمیده.

آسیمیلاسیون در عصر جدید امکان پذیر است چون در عصر قدیم عملا امکان چنین کاری نبود چون ابزار لازم نبود.

اولین ابزار لازم، داشتن دولت مدرن است که عملا در گذشته ما شاهد دولت مدرن با تعریف کنونی نبودیم و سیستم باجگیری حکام قویتر از ضعیف تر رایج بود و سلسله مراتب ادامه می یافت.

آسیمیلاسیون لازمه اش وجود سیستم آموزشی اجباری به زبان مورد نظر است که در گذشته نبود.

آسیمیلاسیون لازمه اش وسایل ارتباط جمعی کتاب و رادیو و تلویزیون و اینترنت و ... است که در گذشته نبود.

مگر تا همین چند سال پیش ندیدید که روستایی در کرمان تازه کشف شد که مردمانش حتی از وقوع انقلاب در ایران نیز بی خبر بودند؟؟؟

کدام سیستم آسیمیلاسیون میتوانست این انسانها رو در دوردست ترین نقاط این کشور در هزار سال پیش آسیمیله کند؟؟

شما لطف کنید ابزارهای لازم رو بیارید ببینیم در هزار سال پیش کدام یک از این ابزارهای لازم برای ترک کردن و عرب کردن فارس ها وجود داشت که اینها ترک و عرب شدند؟؟؟

فرموده اید:

چرا ما به همان نتیجه گیری فضایی شما رجوع نکنیم و بگوییم پس ترکی از نظر برخی ناقص است که با فارسی عوض میشود!!

راستش این جمله شما و چند جمله دیگر در این جواب آخرتان منو انقدر دلسرد کرد که حتی چند روزی حال جواب دادن به شما رو نداشتم و پی بردم که روزها و هفته ها بحث در این مکان ظاهرا غیر از اینکه املای شما رو بهتر کرده چیزی نصیب شما ننموده است.

تغییر زبانها ،هضم و جذب و ادغام زبانها ،وام گیری زبان ها از همدیگر کاملا طبیعی است (برای بار هزارم میگویم)اما به شرطی که در داخل پروسدور یا همان روند تاریخی خودش به صورت نرمال و بدون دخالت سرنیزه از نوع رضا خانی اش در جریان باشد نه با صندوق جریمه دبستانی و تغییر سیستماتیک اسامی جغرافیایی ملل غیر فارس و قدغن نمودن چاپ روزنامه و کتاب و ممنوعیت آموزش به زبان مادری و زندان و شلاق و اعدام مخالفان فاشیزم به اتهام پان های رنگارنگ.

اولا هیچ ترکی در اذربایجان فارس نشده است بلکه رشد هویت طلبی ترکی در آذربایجان به جایی رسیده است که امروز به اعتراف دوست و دشمن بزرگترین نبروی تاثیرگذار در معادلات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران شده است.

نه تنها ترک،بلکه عرب و کرد و بلوچ و ترکمن و ... به خودباوری ملی خود رسیده اند و حقوق انسانی خودشان رو با صدای رساتری فریاد میزنند.

دوما این ترک ها هستند که با تسخیر تهران و بوشهر و کیش و ... به پیشروی فرهنگی خود در عمق مناطق بومی و تاریخی فارس ادامه میدهند.

سوما اگر ترکی،فارس شده باشد در سایه سرنیزه رضا خانی بوده است و نه روند و روال تاریخی هضم و جذب زبانها چرا که اگر ان گزاره باطل شما را در ترک شدن فارس های آذربایجان در 700 سال پیش قبول کنیم بیشتر رسوا میشوید و ثابت میشود که در شرایط برابر ،این فارسی است که به ترکی تبدیل شده و نه برعکس.

دوست ظاهرا ایران دوست من،ما را چه به کار ازبکستان و تاجیکستان و کردستان؟؟؟؟؟

اصلا چه کسی منکر قضایای راست و دروغ اینها شد؟

اصلا اولین کسی که در این بحث صحبت از فاشیزم ترک در ترکیه در قبال کردها کرد و با فاشیزم فارس در ایران مقایسه کرد مگر کسی غیر از من بودم؟؟

چرا مغالطه میکنید؟؟

مگر انقدر ساده دلید که فکر میکنید فاشیزم توجیهی بر فاشیزم است؟؟

مگر فکر میکنید اگر فاشیزم ترک بر کرد در ترکیه را اینجا مطرح کنید صدای حق طلبی میلیونها ترک ایرانی را میتوانید خفه کنید؟یا انها را مجبور کنید که به خاطر چه و چه و چه ساکت شوند.

حق طلبی میلیونها ملل غیر فارس ایران چه به فاشیزم ترک در ترکیه؟؟

ترکها در ترکیه حماقتی کرده اند که امروزه با تشییع جنازه سربازانشان که تقریبا عادی شده و روزانه، دارند جواب حماقتشان را میگیرند.

همین حماقت را در ایران هم مرتکب شده اند که امثال من تمام تلاشمان این است که نگذاریم کار به ان تابوتها برسد.

سی سال پیش اگر فاشیزم ترک در ترکیه به صدای کردها گوش میداد و انها را پان کرد نمیشناخت امروز 45000 کشته در گورستانها چال نمیشدند.

ذهنیت شما و امثال شما مردم رو چه فرض کرده اند که فکر میکنید اگر اسم ترکیه و یا ازبکستان و یا هر جهنم دره ای را اوردید انها را از خواستن حداقل حقوق انسانی که به انها اجازه میدهد اسم انسان روی خود بگذارند منصرف کند؟؟؟؟

کدام مرجع جهانی اجازه داده است تا میلیونها غیر فارس در ایران در کلاس های اجباری زبان فارسی بنشینند و حق تعلیم به زبان مادری نداشته باشند؟؟؟

کدام هویت طلب ترکی در ایران از حقوق تاریخی و زبانی خود میکذرد تا مثلا فلان سرباز ترک در کوههای کردستان ترکیه راحت تر تیر خلاص در شقیقه یک کرد خالی کند؟؟؟


میبیند ذهنیت فاشیستی همه را در قالبی که خود شکل گرفته شکل میدهد.

فکر کرده اید اگر فلان داستان مجعول گنگ نامربوط را از فلان جمهوری شوروی سابق برایم تعریف کنید من و امثال من خفه خون میگیریم و مردممان را در این مبارزه تنها رها میکنیم؟؟

مگر نمیبینید این مردم چگونه مدافع حقوق خودشان هستند؟ کدام داستان مزخرفی از جنس ترکیه و ازبکستان و ... میتواند جلوی حق طلبی ملتی که تشنه آزادی هستند بگیرد؟؟

ببینید این فقط و فقط و فقط آذربایجان است که میتواند حتی از فوتبال هم یک مبارزه بسازد.

باز بگوببد چند پان ترک هستند که نوکر اجنبی اند و حکمشان اعدام.

در بازی تراختور-پیروزی برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران،تماشاگر تراختور در آزادی بیشتر از پیروزی بود.

شما میخواهید این حرکت اصیل که در هر فرصتی از هر روزنه ای حداکثر استفاده از شرایط ممکن رو میکند تا صدای حق طلبی اش را فریاد بزند یا روایت هایی از نوع ازبکستان و تاجیک ها قانع کنید؟؟؟؟

اگر کردی در اورمیه ترکی یاد میگیرد و یا تالشی در آستارا ترک میشود به دلیل فرهنگ غالب ترک در ان مناطق است و نه اسلحه رضا خانی.

دوست عزیز کردی اسم خاص است به عنوان اسم یک قوم یا ملت یا زبان اما میدان یک وازه است.اشتباه شما در همین قیاش های به زعم خودتان مع الفارغ است که نتیجه گیریهای آنچنانی میکنید.

در مورد زبان ایرانی شما و دوستتان مغلطه میکنید.کل سر فصل بحث ما اینست/

ذهن راسیست میتواند پشتونی را زبان ایرانی بداند اما ترکی که شامل نصف مردم ایران میشود غیر ایرانی بداند.

تعریف شما از زبان های ایرانی چیست؟؟

کدام ایران؟؟ منظورتان مرزهای سیاسی است ؟قدیم یا جدید؟

نظورتان مرزهای فرهنگی است؟؟قدیم یا جدید؟؟

منظورتان اصول مورد تایید زبان شناسی است؟؟ کدام اصول زبان شناسی زبان پشتون را فارسی میداند؟

بحث ما تعداد متکلمین ترکی و فارسی بود.این مغلطه زبان ایرانی دیگر چیست؟؟

صورت مساله رو چرا پاک میکنید؟

بحث ما در وسط ماجرای شمارش فارس زبانان و ترک زبانان ناگهان تبدیل شد به ترک زبانان و ایرانی زبانان؟؟

پشتونی ها و سانسکریت ها از من ترک تبریزی ایرانی ترند؟؟؟

این چیزی غیر از ذهنیت فاشیستی آذرگشنسبی است که رسالت تاریخی خودش را فارس(ایرانی) کردن فارس هایی میداند که در گذشته ترک(انیرانی) شده اند؟

جناب آغا فرموده اید:

من ده بار گفتم پان فارسیسمی در ایران وجود نداشته و این حرکت ملت سازی به خاطر پان ترکیسم عثمانی است نه ایران

فدایت شوم این جمله ات را چند بار بخوان اگر خجالت نکشیدی بگو من به جایت عرق شرم بریزم.

در ترکیه پان ترکیسم بوده پس در ایران خواسته اند ملت سازی فارسی کنند؟؟؟اگر این رو قبول کنیم که الان باید همه مردگان و زندگان این عقیده و برنامه ریزان و عمل کنندگان به آن در دادگاه لاهه به جرم جنایت در حق بشریت محاکمه شوند.

این چه استدلال فاشیستی است که می اورید؟

در سیستم فکری شما اگر در شهری غیر از شهر شما مردی به زنی تجاوز کند شما دستور اخته کردن تمام مردهای شهرتان و تازه متولدین مذکر را میدهید تا دیگر در آینده شاهد هیچ تجاوزی نباشید؟؟؟؟

جان من ان جمله مشهورتان را چند بار بخوانید.

در ایران پروزه عظیم نسل کشی فرهنگی و زبانی در حق ملل غیر فارس ایران برنامه ریزی و اجرا شده چون در عثمانی پان ترکیسم وجود داشته است؟؟

کسی پیدا کنید که نگوید این جمله تان مزخرف است.

یکبار خودتان را راحت کنید بگویید در ایران هم به تقلید از پان ترکیسم ترکیه،در جهت ملت سازی به پان فارسیسم و ائتنوساید مشابه ترکیه رواورده شد.ما که دیگه باهم تعارف نداریم قربانت شوم.

در مورد سرخاب و چرنداب تشابه کلمه ای به کلمه ای دیگر در زبانی دیگر دلیلی بر این نمیشود که قبول کنیم به ان زبان وابسته است چه بسا حتی اگر به فرض غلط قبول کنیم این کلمه فارسی است هیچ اتفاق خاصی نمیافتد چرا که قبلا نیز در جوابتان که نمیخوانید گفتم در تمام ایران خیلی از نقاط جغرافیایی ترکی است هیچ ربطی هم به حکومت ندارد مگر ان زمان کمیسیون جغرافیا بود که نامگذاری کند مگر انکه قبول کنیم این نامگذاری از طرف ساکنان بومی انجا انجام گرفته باشد .

بابک اسمی تماما ترکی است و میتوانید در این باره مطالعه کنید.

Babək" sözü iki hissədən təşkil olunub. Birinci hissə "Bay", ikinci hissə isə "Bək-Bak" sözündəndir.

http://www.azelim.com/forum/index.php?tid=201&printtopic


در مورد پاراگراف آخرتان اگر فهمیدید چی نوشتید ما رو هم خبر کنید .کمی قریهه هنری هم لازمست همین طوری هر کی بخواهد میتواند کوچه بازاری صحبت کند از نوع پشت کوه ما و آبرسان شما و این خزعبلات.

در مورد سی کاسپی عزیز ایشان را نمیشناسم اما به شرف ایشان غبطه خوردم .هفته ها سینه سپر کردند و صبورانه مبارزه کردند و من رو هم راهنمایی کردند تا گرگان واقعی ویکیپدیا رو بهتر بشناسم.

باز هم لازمه به شرف این مرد زنده باد بگم.

#♦ تبریزلی ♦# ‏۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۲۳ (UTC)[پاسخ]

جناب تبریزلی اگر ما بخواهیم بحث کنیم باید تا سالها این بحث را ادامه دهیم.مخصوصا اینکه شما به هیچ یک از اشتباهات بعضا فجیع خود حتی اشاره هم نمی‏کنید چه برسد به اعتراف.هم شما کار و زندگی دارید هم من و هم شما کوتاه نمی‏آید هم من پس بهتر است این آخرین بحث از این نوع بحثها باشد چون من دریافتم شما فقط برای تحمیل عقاید خود با بقیه بحث می‏کنید.اولا پان بلوچ و پان کرد را شما اختراع کردید.دوما پانها دنبال دشمن می‏گردند نه بدون دلیل برای اینکه ذاتشان در نژاد پرستی و تحمل نکردن نزاد غیر است و هر نزاد غیری بدون نیاز به هیچ چیز دیگر دشمن می‏شود.هیچ فارسی هم اصرار ندارد بگوید شما با فارسها دشمن هستید بلکه خودتان(پان ترکان) می‏گویید.که روس فارس ارمنی دشمن هر آذری یا شعارهای دیگر.فاشیست یا بهتر بگوییم دیکتاتورها بر نفاق قومی می‏افزایند و هویت طلبانه فاشیست نیز اینکار را می‏کنند.در مورد هند هم گویا شما اطلاع ندارید کشمیر چه اوضاعی دارد.درمورد زبانشان هم بله انگلیسی رسمی است اما شما برای نپذیرفتن اشتباهات وحشتاناک یکی پس از دیگری خود سخنرانی می‏کنید.شما گفتید الفبا عوض شد در عثمانی و هند من گفتم قیاس این دو اشتباه محض استا چون الفبای ترکی در عثمانی عوض شد اما در هند الفبای هندی عوض نشد.باز شما همینطوری ادامه دهید.از اصطلاححات کوچه بازاری نگویید که نمونه برداشت کوچه بازاریتان را از صدای آمریکای فارسی و آذری دیدیم.بله حق با شماست الفبای لاتین درستر است اما فرقی ندارد با آنکه من گفتم.فارسی را عربی می‏نویسند کجایش خنده دار است؟؟حالا شما استاد جمله نویسی شده‏اید مهم معنی است که میرساند.همه کارتان مصداق دعواست.خیلی جالب است لحن من هم متناسب با لحن مخاطبم است!!چه کسی به تحقیر این اقوامی که فرمودید می‏پردازد؟؟در کجا و چطور؟؟من مساوی این نظریه چرند ایران=فارس نیستم که همین عقیده چرند و احمقانه ایران را به این روز انداخته که ترک دلیر دیروز بشود پان ترک چندش آور امروز.در مورد کرد و بلوچ و ترکمن هم من یاد ندارم حتی جکی در مورد این اقوام گفته شود چه برسد به تحقیر نژادی.در مورد شعوبیه گویی یادتان رفته در آن دوران پان عربیسم چه می‏کرد؟اینقدر پان فارسیسم پان فارسیم نکنید تنها چیزی که ما میبینم پان ترکیسم است و بس که مقابل دیکتاتوری حکومتی بوجود آمده.کدام پان فارس؟کدام فارس؟؟رضا شاه اگر نزادپرست فارس بود چرا زنش را ترک گرفت؟این پان فارسیم را نگویید چرخ پان ترکیسمتان نمی‏چرخد برای همین می‏گویم نیاز به دشمن دارید.شاهنامه یا به قول خیلی از عقده‏ای ها عقده نامه هر چه بوده در زمان قدیم بوده در مقابل نیروی مهاجم.خودم خودم را محکوم نمی‏کنم شما غلط برداشت می‏کنید و مطالب را قاطی می‏کنید.من گفتم پان ترکیسم عثمانی باعث دیکتاتوری در ایران شد.این کجایش محکوم کردن خودم است؟خود ترکان همین تحقیرها را بر حق خود روا داشتند آنجا که خود علی صادقی تبریزی می‏گوید این زبان زمخت سربازان مغول!!!خدا این فارس را از شما نگیرد که اگر شیشه خانه اتان هم بشکند در تبریز به گردنش بیافکنید.اگر عینکی نیستید مشخصا به آن نیاز دارید.در مورد تالشی و زبان ترکی در ایران کسی نگفت یک عده ترک آمدند و یک اکثریت غیرترک را ترک کردند خیر بلکه می‏گویند با مهاجرت ترکان و فزونی یافتنشان از لحاظ تعداد بر غیرترکان مانند مصر زبان تغییر کرد.مثل زبان خلجی یا قشقایی که به خاطر فزونی گرفتن فارسها در اطرافشان مقداریشان فارسی زبان شدند.آیکون خنده را هم میافزایم شما نگران نباشید نگران فارسها باشید که پشت در خانه‏اتان کمین نکرده باشند دایی جان ناپلئون.من بلایی سر ویکی نمی‏آورم مقالاتم در حد جک(به فتح ج) و جانور است و زبان خلجی و اقتصاد شمایید که به قصد تحمیل عقایدتان شمشیر از رو بستید.در مورد علوم انسانی باشد شما بلدید.گفتم شما چطور دور باطل سفسطه‏اتان را نشان می‏دهید شما یک زبان از زبانهای شمال آفریقا را حتی یک کلمه بلدید تا بگویید از عربی کم داشتند؟فارسی سره دادیم گفتید کلماتش عربی است فهمیدید عربی نیست باز گفتید میروم درمی‏آورم کلماتش را که درنیاوردید.فارسی پیش از اسلام دادند گفتید باور نمی‏کنم بدون دلیل.باز بگویید دلیل دلیل به خدا کتیبه بیاوریم نیز می‏گویید نوکنده است!!!پس بی خود مدرکی که هیچ گاه قبول نخواهید کرد درخواست نکنید.وقتی شما برای ۷۰۰۰ ساله بودن ترکان چند حکومت غیرترک را معرفی می‏کنید و دلیلتان این است که دانشگاه هاروارد استعمارگر است و باید به حرفهای پورپیرار و زهتابی گوش فرادهیم دیگر من چه بگویم؟خودتان را بگذارید جای من اگر این حرفها را می‏زدم خودتان به من نمی‏خندیدید؟چرا خودتان را مضحکه می‏کنید؟آسمیالسیون یعنی یکی شدن خوب وقتی مصریان با عربها یکی شدند یعنی چه؟یعنی در قوم عرب آسمیله شدند.حالا کی خودش را مسخره کرده؟این وسایل لازم که می‏گویید از نظر شماست و ابزار آسمیلاسیون در دوران جدید است خیلی راحت با مهاجرت قبایل غیرهمزبان و حماتشان از طرف حکومت می‏شود یک منطقه و مردمش را آسمیله نمود.اولا ما در باره ترکها حرف می‏زنیم نمی‏دانم چرا اینقدر علاقه دارید بحث عرب را به میان بکشید؟؟شاید در پی یارگیری هستید.در مورد عرب من چیزی نمی‏گویم.در مورد ترکها بهتر است در این مورد از جناب نپاهشگر بپرسید با آنکه بارها جواب دادند باز می‏پرسید شما مانند رادیو هستید تنها می‏شنوید و باز تکرار می‏کنید.اگر ترکها در آذربایجان بودند خوب به غیر اسامی غیر ترکی فراوان در آذربایجان و حتی اسم خود آذربایجان چرا یک حکومت ترک قبل از اسلام در آذربایجان وجود ندارد؟ چرا نام قهرمان ملی آن فارسی است؟چطور نام مادر بابک که اهل آذربایجان بوده ماهرو بوده؟خبری از سفینه تبریز دارید؟من حوصله این بحثها را ندارم اما چرا برای گفتن ۷۰۰۰ ساله بودن باید زمین و زمان و تاریخ را انکار کنید تا حرفتان درست آید؟؟در مورد چند روز جواب ندادن بسیار خوشحال بودم جواب نمی‏دادید زیرا تکرار مکررات است حرفهایتان.تغییر اسامی ملل غیر فارس!!!زبانم مو درآورد چند بار گفتیم که بجز عربی و ترکی آن هم تنها در مواردی هیچ اسمی عوض نشد؟؟!!؟در مورد رشد مردم آذربایجان خوب یاشاسین آذربایجان خلقسی.در مورد مردم که فرمودید فارسها را هم اضافه کنید که اگر یک ذره این حکومت را مدافع حقوق قومیتی خود می‏دانستند دانسته بر ریشه‏اش تیشه نمی‏زدند و مثل مردم ترکیه دودستی می‏چسبیدنش.م منکر حرفهیتان نیستم و کاملا تایید می‏کنم.بیش از ۸۰ سال سرکوب هویتی مردم به انواع مختلف چه سرکوب قومی مردم در طول این ۸۰ سال چه سرکوب تاریخی و فرهنگی فارسی در طول این ۳۰ سال همراه با عصر جهانی شدن باعث شده مردم هشیار شوند.در مورد پیشروی ترکان هیچ کس در وطن خودش پیشروی نمی‏کند کیش و بوشهر و تهران و هر شهر دیگر جزو وطن ترکان است و حقشان است در هر جای این وطن زندگی کنند.شما گویی دارید از یک جنگ گزارش می‏دهید که واژه پیشروی را می‏گویید.در ضمن آن گذاره باطل مال شما بود و من گفتم طبق گذاره باطل شما می‏توان چنین تصوری را برای ترکی نیز قائل بود که مشخص است باطل است.در آن زمان نیز ترکان با سرنیزه وارد آذربایجان شدند این را هر تاریخدانی می‏داند که روند ورود ترکان به داخل ایران کی و چطور بود و بر خلاف شما من ترکم و این را قبول دارم و مشکلی در آن نمی‏بینم.همانطور که مشخصا اجداد ما زرتشتی بودند و این دلیل نیست ما نیز زرتشتی باشیم.فاشیزم توجیهی بر فاشیزم نیست فقط مثال زدم که کردها در ترکیه با ترکها در ایران اصلا قابل قیاس نیستند.واقعا قیاس این دو بی انصافی است در جایی که ترک تبریزی می‏تواند تا بالاترین نقطه حکومتی برسد.در مورد حماقت ترکیه و ایران موافقم من نگفتم کار درستی کردند که هویت قومی مردم را نادیده گرفتند.شما ببخشید شرمنده کمی از بحث پرت هستید.اصلا گویی نمی‏دانید چرا من ازبکستان و ترکیه را مطرح کردم.شما فرمودید که در هیچ کجای دنیا چنین قتل فرهنگی نبوده گفتم بوده در بیخ گوشتان ازبکستان و ترکیه همین حالا مرثیه بخوانید.من ترکی می‏گویم کسی نفهمد...من پوخ یدیم دئسم...من کی گفتم حقی از مردم ایران پایمال نشده همه چیز گل و گلاب است و همه خفه؟؟من خودم ترکم کسی این را بگوید خودم اولین نفرم به دهانش خواهم کوبید.من چرا باید به در و دیوار بزنم تا بفهمم خلج چیست و چه بوده؟؟باید هویت ملی با تمام ارکان آن از قومیت تا مذهبم به من داده شود.من با پان ترکیسم مخالفم چون بزرگترین دشمن همین هویت طلبی است.من هم هویت طلبم.هویتم ناقص داده شد به من و خودم آن را تکمیل کردم نه با پان ترکیسم.من مخالف آن هستم که دائم بگوییم فارس فارس فارسی و این بشود شعرمان تا آنجا بگویم تبریز باکی آنکارا تورکون سی... فارسلارا!!من با این اراجیف مخالفم.نمی‏خواهم پس فردا شعار مرگ بر تورک بشنوم.آن وقت اگر در ترکیه آمار کشته‏ها را دارند در ایران آن روز آمار کشته‏ها فقط در سینه مادرشان می‏ماند.من مخالفم اینقدر بگویید فرهنگ غالب ترکی خیر پس چرا این فرهنگ غالب ترکی در جاهایی که ترکان اقلیتند اثر نمی‏کند؟؟بهتر است بگویید جمعیت غالب.شما خیلی هیجانی هستید اصلا گوش نمی‏دهید من چه می‏گویم اینقدر همه را دشمن می‏بینید که هر کس بهتان بگویید ۱۰٪ از حرفهایتان غلط است می‏شود دشمن مردم.هر کس جعلیات و پان ترکیسم را قبول نداشته باشد می‏شود فاشیست.میدان هم عربی نیست بروید هرکجا می‏خواهید بخوانید.یک مورد بیاورید که گفته میدان عربی است.در مورد زبان ایرانی جناب راسیست که عادت دارید با کلمات فرنگی بازی کنید و ببخشید سوادتان در برخی جاهای بسیار بالا در برخی جاها افتضاح است.زبانهای ایران را بخوان و زحمت کپی پست ما را کم کن.زبانهای ایرانی اشاره به کشور ایران ندارد یک شاخه زبانی است از زبانهای هند و اروپایی.مقاله ترکیش هم هست به نام ایران قروپو.باز شما یادتان رفت!شما گفتید جمعیت ترکها و ایشان گفتند همه ترکها کاملا شبیه هم نیستند و اگر آنطور باشد باید ما هم بگوییم ایرانی زبانها در کل دنیا نه در ایران چرا خللط مطلب می‏کنید؟؟دائما برمی‏گردید به حرف قبلی.در مورد عثمانی و پان ترکیسم اصلا فایده ندارد من می‏گویم اینان چشم به ایران داشتند شما پرت و پلا می‏گویید ببخشید.حالا اگر من این مثال اخته را میاوردم دو تکه حسابی بارم می‏کردید اما من نمی‏خواهم.بله در عثمانی پان ترکیسم وجود داشته است و سعی در نفوذ در ایران داشته است(تا اینجا را فهمیدید؟؟)بعد حکومت گند ایران وقتی دید پان ترکهای آن طرف دارند روی ترکها ایران برنامه می‏ریزند که پان ترکیسمتشان را گسترش دهند و آذربایجان ایران را به خاک امپراتوری معظم عثمانی الحاق دهند و حتی اشاره به اسم کوهها و رودها به ترکی می‏کنند تصمیم به یکسان سازی فرهنگی گرفت.چرا نمی‏گیری؟؟واقعا عجیب است یک بچه عقب مانده با ضریب هوشی ۱۲ درصد فکر کنم بود تا الان فهمیده بود ببخشید واقعا.در مورد سرخاب اولا ببخشید پرت و پلا نگویید کلمه فارسی است.بعد هم اگر در جای جای ایران کلمه ترکی است زیرا در طول حکومت ترکان در ایران در جای جای ایران ترکان حضور داشتند.فارسها کی در تبریز بودند که محله خیابان و چرنداب و سرخاب را نامگذاری کنند؟قیاس شما اصلا درست نیست همان مع الفارغ است.گفتم شما هر جا به نفعتان است دهخدا را می‏آورید هرجا به نفعتان نیست دهخدا دیگر کیست؟؟!بابک نیز اسمی تمام فارسی است سایتتان مشخص است از چه نوع سایتهایی است.بای بیگ هم قبلا شنیدم و اتفاقا در مورد این اسم جعلی مضحک بارها پاسخ داده شده.وقتی در تمام متون تاریخی نامش بابک است دیگر جعل به این راحتی امکان ندارد.مقاله مضحکی بود سرتاسر جعل که به درد همان مردم جمهوری آذربایجان می‏خورد که دولتشان سرشان را با این جعلیات گرم کند تا هویتی برایشان دست و پا کند.فقط ترکی خواندنم را بهتر کرد!!یک نگاه به مقاله خرد بابک خرم دین در ویکی بیاندازید خواستید انگلیسیش هم هست معنی بابک هم هست و سالهاست اسم پسران در پارسی است و من که تا الان نشنیدم کسی در ترکی اسم پسرش را بای بک بگذارد!!که اگر نام وی بای بک بود دیگر به بابک که یک اسم فارسی است تغییر نمی‏یافت در حالی که چنین اسمی اصلا در ترکی وجود ندارد و حتی از لحاظ دستوری غللط است و اگر منابع مطالعتان همین هاست بهتر است چیزی نگویید.در مورد پاراگراف آخر خودتان را اذیت نکنید بخواهم توضیح دهم برای شما باید با زیرنویس و حرکات دست توضیح بدهم که مقدور نیست.در مورد گرگان هم در جریان نیستم کاملا اما گویی مشکل این بوده که مدرکی را پاک می‏کردند در حالی که مدرک در مورد استان گلستان بوده نه شهر گرگان شما هم به هر کس طرفدارتان باشد درود می‏فرستید چیز جدیدی نیست چون در نگاه شما کلا شما و طرفدارانتان کاملا در جای حق نشستید و باشرافت اما دیگران بی‏شرف و در جایگاه باطلند وگرنه من بارها گفتم دسوتتان دارم با انکه مخالف من هستید در برخی موارد و به هویت طلبیت هم احترام می‏گذارم اما به نژادپرستیت نه.کلا در بین کسانی مثل شما نوعی تفکر وجود دارد که هر حرکتی را بر دشمنی می‏گذارند.اتفاقا من چندی در سایت طرفداران تراکتور بودم می‏دیدم که حتی یک حرکت سهوی فردوسی پور را دشمنی با آذربایجان تعبیر می‏کردند.شما هم دنباله آنانید.خلاصه مطلب اینکه تمام دولتهای منطقه سالهاست دارند هویت گزینشی به مردم می‏دهند و حالا بحران هویت به صورت حرکتهای افراطی بروز کرده از سجده فارسها بر قبر کوروش تا پان ترکیسم ترکها.سالها هویت مذهبی و قومی نادیده گرفته شد تا شد انقلاب سال ۵۷ بعد هم هویت پارسی و غیر شیعی کوبیده شد تا شد تظارهارت آذربایجان و تظاهرات به قول شما شهرهای فارس و بعدش معلوم نیست.این حرکت مردمی که سالها سرکوب شدند تحقیر شدند نادیده گرفته شدند طبیعی است برماست که از انحراف نجاتش دهیم وگرنه همه را با خود خواهد برد.تا واقعیت را قبول نکنیم نمی‏توانیم در مقابلش واکنشی نشان دهیم تا وقتی خودمان را مشغول بحثهای بی سر و ته پان ترکیستی کنیم همان هویت است که بیشتر کنار می‏رود و بیشتر دشمن می‏تراشیم برای خود.جعل تاریخ و فخر فروشی هذیان گونه دردی از ما دوا نمی‏کند.من میدانم شما چه حسی دارید و چطور بغض مردم پس از سالها ترکیده است.چیزی که حاکمین منطقه فکرش را نکردند پدیده جهانی شدن و انفجار اطلاعات بود وگرنه آسمیله کردن مردم ۱۰۰ سال پیش بسی راحت بودمن الان بحثم با شما اصلا اینکه خفه شوید و حقتان را نخواهید و فارس شوید نیست بحثمان سر جعل تاریخ ٬ فخرفروشی و بادشدن بی دلیل ٬ دشمنی کردن با مردم فارس و نژادپرستی است.بهتر است در همین جا تمام کنیم این بحث را.به جایی ختم نمی‏شود.من میدانم شما باز هم جواب دارید نداشته باشید هم تکرار همان قبلی‏ها را خواهید کرد و گویی جوابها را ندیدید.جناب نپاهشگر خوب فهمیدید که بحث بی ثمری است.در دیزی باز است حیای ما کجا رفته؟؟ویکی پدیا به ما فضا می‏دهد برای بحث در مورد مقالات نه بحثهای فروم گانه.--   iroony    ‏۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۹ (UTC)[پاسخ]
چند مورد هم بد ندیدم به صورت مختصر اضافه کنم.اول اینکه می‏بینم زیاد دارند روی طرفداران تراکتور توی تهران مانور می‏دهند بهتر دیدم به اطلاعتان برسانم در آن بازی تعداد طرفداران تراکتور ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر بود و پرسپولیسی‏ها که بازی برایشان جدی نبود ۳۰ تا ۳۵ هزار نفر.من ورزگاه دهها بار رفتم و آمار سکوها کاملا برایم مشخص است.قسمتی که طرفداران تراکتور نشسته بودند که به جایگاه استقلالی‏ها معروف است ۱۵ هزار نفر از ۴۰ هزار صندلی طبقه پایین را شامل می‏شود که کاملا پر بود و تعدادی نیز در طبقه بالا استقرار یافتند.. جالب آنکه پرسپولیس حق داشت مانند تراکتور سازی که در تبریز اجازه نداد بیش از ۱۰٪ استادیوم به طرفداران استقلال برسد اجازه ندهد بیش از ۱۰ درصد به تراکتوری‏ها بدهند که این کار را نکرد و البته این تعداد تماشاگر برای اولین بار در طول تاریخ فوتبال ایران در ورزشگاه آزادی برای یک تیم غیر استقلال و پرسپولیس آمده است که برای بنده نیز بسیار خوشحال کننده بود.البته این بزرگنمایی‏ها و ضریب بستن به جمعیت همیشه و همه جا از طرف پان ترکان اعمال می‏شود.

در مورد زبان فارسی که دائما می‏گویید لهجه عربی خیر جناب باسواد کلماتی که به فارسی وارد شدند حساب نیست چون اگر پارسی اصیل صحبت شود باید به صحبت بگوییم سخن و به حروف نویسه و بسیاری کلمات دیگر.این زبانی که ما حرف میزنیم کاملا فارسی نیست این را قبول دارم.و مشکل زبان پارسی نیست مشکل گویشوران آن هستند.
تفاوت نظر من با شما در همین بزرگنمایی‏ها و باد شدن بیش از اندازه و جعلیات تاریخی و نژادپرستی است نه هویت طلبی البته این افراط هم مشخصا در برابر افراط حکومت ایران بوجود آمده که سالهاست اقوام را نمی‏بیند.و اگر واقعا اقوام به هوشیاری رسیده باشند نباید اول مهر بچه‏ها را به مدرسه بفرستند آن وقت ببنید در طی دو ماه چطور حکومت مستعصل می‏شود.نیازی به نژاد پرستی و پان ترکیسم مشمعز کننده و متعفن نیز نخواهد بود.در مورد واژه ملت نیز با شما موافق نیستم.این مللی که شما حرف ازشان می‏زنید چه زمانی حکومتی مستقل داشتند و چه زمانی جدا بودند و سپس کی متحد شدند؟؟--   iroony    ‏۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۹ (UTC)[پاسخ]

طرفداراران تراختور[ویرایش]

دوست عزیز جناب ایرونی سر فرصت در مورد دیگر قسمت های پاسخ آخرتان مطلب خواهم نوشت

در خصوص اینکه زیاد آزادی رفته اید شبیه قضیه آبرسان،اینجانب هیچ ادعایی ندارم اما هیچ آزادی رفته ای نمیتواند ادعا کند که میتواند از روی صفحه تلویزیون تعداد طرفداران پیروزی و تراختور را تفکیک نماید و بشمارد.

اولا طبق تمامی گزارش های موجود بسیاری از تماشاگران تراختور پشت درهای ورزشگاه ماندند. دوما به نظر بسیاریها تعداد طرفداران تراختور در آزادی بیشتر از پیروزی بود. http://www.ksabz.net/userslinks.aspx?id=26831

#♦ تبریزلی ♦# ‏۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۱۱ (UTC)[پاسخ]

تبریزی جان یکبار آزادی رفته بودید میفهمیدید به راحتی از صفحه تلوزین قابل تشخیص است.البته حرفهای من بر پایه مشاهداتم از تلوزیون و گفتهای دوستانم که در ورزشگاه بودند بود.شما با جایگاهای مختلف در استادیوم آزادی آشنا نیستید در مورد آبرسان و آزادی متوجه منظورتان نشدم وگرنه شایسته پاسخ میدادم.و شاید ندانید بنده تا الان چهاراه آبرسان را ندیدم و کلا تبریز شرفیاب نشدم و فقط از کنارش گذر کرده به ارومیه رفتیم.در مورد این لینک هم که لطف کردید ایشان اشتباه میکنند و در متن نوشتار نیز مشخص است این متن یا توسط یک طرفدار تراکتور نشوته شده یا حداقل دوستدار تراکتور بوده مثلا داور مسابقه به طور قاطعانه از تیم تهرانی حمایت کرد مشخص است که جانبدارانه نوشته شده و نباید به ان آمار طرفدارانش هم اعتماد کرد.روزنامه خبر ورزشی که میتوانم بگویم معتبرترین روزنامه ورزشی کشور است هم آمار بنده را تصدیق میکند.اتفاقا در مورد مسائل ورزشی بنده ید طولایی دارم.آن میزان طرفدار تراکتور که بیرون از در ماندند من از آن خبری ندارم چون معمولا تا دانه اخر طرفداران به ورزگاه میروند و دیدید که ۲۰٪ استدیوم برخلاف کار خود تراکتوریها که تنها ۱۰٪ را به استقلالی ها واگذار کردند به طرفدارانشان واگذار شد تا در انتها اینطور حاشیه پراکنی کنند و نمک بخورمند و نمکدان بشکنند.--   iroony    ‏۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۶ (UTC)[پاسخ]

جناب ایرونی عزیز که ید طولایی داری

آخه من چی بگم به شما

ورزشگاه آذربایجان تبریز هشتاد هزار نفر جمعیت دارد.ده درصد این فضا میشود هشت هزار نفر

کل طرفداران استقلال در بازی با تراختور چند صد نفر نبود بروید آمارها را ببینید. اصلا کل ورزشگاه مال انها ،وقتی طرفداری نبود چگونه شرط ده درصد اعمال شده بود.

ایرونی جان بعضی وقت ها با این لطیفه هایت پشت مونیتور خنده های جانانه ای میکنم (تورو خدا به دل نگیر ازت خوشم میاد) آخه باید یه ده هزار نفری طرفدار استقلال میبود که مثلا در تبریز نمیگذاشتند بیشتر از هشت هزار نفر برود آنوقت میشد یه چیزی گفت.

بازی استقلال و تراختور در جریان بود اما هنوز مسئولان اجازه نداده بودند مردم به سکوهای خالی اختصاص داده شده برای استقلالیها که خالی خالی بود وارد شوند.

این حرف های نمک و نمکدان هم در اردبیات ما جایی ندارد تا انجایی که ما میدانیم همیشه همه نمک خور ما هستند و خواهند بود .شما فکر خودت باش

#♦ تبریزلی ♦# ‏۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۴ (UTC)[پاسخ]

گفتم در وپایین این بحثها سر و ته ندارد و اصلا هدف ندارد.قرار بر پر کردن بود عزیزم خیلی راحت از همه شهرهای اطراف مثل گیلان و کردستان جمعیت می‏آوردند تازه از ترکهای آنجا بگذریم.استقلال و پرسپولیس چندین برابر تراکتورسازی طرفدار دارند این را مطمئن باش.ده درصد ورزشگاه الان ۹۰ هزار نفری آزادی با ارفغ به شما میشود ۱۰ هزار نفر نه بیشتر.تازه به قول شما ۸ هزار نفر ورزگاه یادگار امام پر نشده بود آیا بیشتر از آن جایی برای استقلالی‏ها اصلا بود اگر می‏آمدند؟؟وقتی می‏گویند جا فقط همینقدر است معلوم است کمتر کسی می‏آید.در ضمن رفتار تماشاگران تبریز با پرتاب بطری آب به سمت بازیکنان و طرفداران استقلال مشخصا تصویری امنی از اون ورزشگاه برای طرفداران غیرخودی نشان نمی‏دهد که با ذوق به آنجا بروند و مشخصا قید این یک بازی را می‏زنند.جناب خوش خنده در مسائلی که سررشته نداری اظهار نظر نکن.یک نمونه رای گیری را برایت می‏آورم که هر نفر میتواند به پنج تیم رای دهد ببین آمار در چه وضعیتی است چون در اینجا تبریزیهای عزیز نمی‏توانند پنج تا پنج تا به تراکتور رای دهند.

Iran Persepolis ۱ ۱۵۸ هوادار , عضویت! استان: Tehran ورزشگاه: Azadi Sport Complex

Iran Esteghlal ۷۴۴ هوادار استان: Tehran ورزشگاه: Azadi Sport Complex

Iran Iran National Football Team ۳۳۶ هوادار ورزشگاه: Azadi Sport Complex

Iran Teraktor Sazi ۱۱۹ هوادار , عضویت! استان: Azarbayjan-e Sharqi ورزشگاه: Yadegar-e-Emam --   iroony    ‏۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۵ (UTC)[پاسخ]

راستی در مورد اینکه گفتی همه از شما نمک می‏خورند؟!!؟؟؟ببخشید اما فکر می‏کنم همان ورزشگاه ۸۰ هزار نفری از پول نفت جای دیگر ساخته شده.البته نوش جان مردم تبریز کشورشونه حق دارند اما اینطور گفته‏ها نیز به مذاق همه خوش نمی‏آید؟؟منظور من از نمک خوردن و نمکدان شکستن این بود که بیشتر از ۱۰٪ جای دادند(خیلی راحت می‏توانستند ندهند)و حالا تازه باید کری هم برایشان بخوانند.--   iroony    ‏۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۳۹ (UTC)[پاسخ]

ملت[ویرایش]

جناب ایرونی ما در ادبیات سیاسی وازه ملت رو تعریف شده داریم

لطف کنید نگاهی به تعاریف ملت بیاندازید.

از تعریف ملت در همین ویکی شروع میکنیم

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%84%D8%AA

مِلَّت را می‌توان یک واحد بزرگ انسانی تعریف کرد که طی تکامل تاریخی به وجود آمده و بر شالوده اشتراک سرزمین و اقتصاد و تاریخ و فرهنگ ملی استوار است. عامل پیوند آن فرهنگ و آگاهی مشترک است. از این پیوند است که احساس تعلق به یکدیگر و احساس وحدت میان افراد متعلق با آن واحد پدید می‌آید. از جمله ویژگی‌های هر ملت اشغال یک قلمرو جغرافیایی مشترک (کشور) است و احساس دلبستگی و وابستگی به سرزمین معین. علاوه بر آن، نیروی حیاتی پیوند دهندهٔ ملّت از احساس تعلق قوی به تاریخ خویش، دین خویش، فرهنگ ویژهٔ خویش و نیز زبان خویش بر می‌خیزد.


میبینیم که برای حائز شرایط ملت بودن نیازی به داشتن دولت نیست

یعنی بعضی ملل صاحب دولت هستند و بعضی نیستند

بعضی در گذشته صاحب دولت بوده اند و اکنون آن را از دست داده اند

برخی در حال حاضر صاحب دولت نیستند اما در آینده شاید صاحب قدرت شوند.

ملت ارمنی ملتی چندین هزار ساله است اما در بیست سال اخیر صاحب دولت شده است.

ملت کرد عراق حائز تعریف ملت است اما به تازگی صاحب دولت شده است و ملت کرد عراق صاحب دولت نیست

نمیتوانیم بگوییم کرد عراق چون دولت دارد پس کرد ملت است و کرد ترکیه چون دولت ندارد پس ملت نیست


در هر حال برای حسن ختام این بحث ملت بگویم نیازی به قبول نظر من یا شما از طرف هر یک از طرفین نیست

شما تعریف خودتان رو دارید و من برداشت خودم رو

شما بفرمایید ملت نیستند

من هم تاکید دارم بر کثیر المله بودن ایران #♦ تبریزلی ♦# ‏۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۴ (UTC)[پاسخ]

البته ملت در هر کجا تعریفی دارد.من بارها حتی واژه ملت تهران را از خیلی‏ها شنیدم و در جایی هم گفتم ملت به گروه بزرگی از مردم میتواند اطلاق شود که حداقل در یک خصوصیت مشترک باشند مثل ملت سیاه پوست جهان و از آن نظر گفتن ملت ترک بسیار هم معمولی است اما در تعاریف سیاسی در حیطه ایران ملت تنها به ملت ایران اطلاق میشود و هر قوم و طایفه‏ای را ملت نمینامند.معمولا در کشورهای فدرال ملتهای مختلف تعریف میشوند وگرنه در کشوری مثل ایران با حکومت مرکزی ملت یک ملت و منافع ملی منافع ان ملت واحد تعریف میشود.با تعریف شما ما در تعریف منافع ملی در ایران دچار چند گانگی و تعارض منافع ملل مورد ادعای شما خواهیم شد.--   iroony    ‏۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۴۶ (UTC)[پاسخ]

یاشاسین تراختور![ویرایش]

یک تراکتور، تقدیم به شما که از تراختور حمایت می‌کنید! sicaspi ‏۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۲ (UTC)[پاسخ]

کاربر تبریزلی، از شما که لحن خود را بسیار متین تر نموده اید سپاسگزارم. با وجود تمام کارشکنیها، موی لای چرخ گذاشتن ها و بدعتهایی که هرگز پیشتر در ویکیپدیای فارسی شاهد آن نبودیم، مواجه شدید و صبورانه پایمردی کردید. من هیچ علاقه و پیش زمینه‌ای در بحث اخیری که درگیر مان کرده بود نداشتم، تنها دلیل پیوستن من به آن این احساس بود که قدرتی نمی خواهد صدای دردمندانه مردمی که با چنگ و دندان قصد حفظ فرهنگ و زبان خود را دارند، اینجا منعکس شود. هرچه این قدرت را بیشتر یافتم، جدی تر شدم. شما بروید ببینید در مقاله دیلمی، که یک زبان من در آوردی و گمنام است، باتکیه بر چه منابعی مقاله نگه داشته شد، چه طور آنجا یک نقل قول یک جمله‌ای، باعث اثبات وجود چنین چیزی تلقی شد (حال آن که اظهار نظر صریح چند متخصص که به کلی درباره این موضوع بود، آنجا باعث نشد مطالب دیگر حذف شوند) آن وقت اینجا، می گویند وقتی ما یک مقاله ای آوردیم که فقط درباره این موضوع است، حرف دیگر افراد اصلاً لازم نیست بیاید! پس به این نتیجه می رسیم که در ویکیپدیای فارسی، وقتی موضوع حساس می شود تنها شماره است که حکم می راند، شما 500 نفر را ردیف کنید که همرای شما باشند، مطمئن باشید که به هدف تان می رسید و حرف تان (صرف نظر از این که چه دارید می گویید) به کرسی نشانده خواهد شد؛ و لازم نیست که به هیچ اعتراض و سوالی پاسخ دهید، می توانید چیزی غیر واقعی را به وجود آورید و واقعیات اثبات شده را حذف کنید. حیف آن وقتی که کسی اینجا تلف کند. بدرود. --sicaspi ‏۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۶ (UTC)[پاسخ]

جناب سی کاسپی من تمام عمرم مبارزه کرده ام و بعد از این هم خواهم کرد. من قطره ای ناچیز از میان میلیونها مردمانی هستم که در جستجوی هویت گم شده شان یکی زبان شناس شده است،دیگری مورخ ،آن دیگری شاعر،دیگری بزرگترین رقاص آذری،این یکی بزرگترین نوازنده تار اذربایجان و آن دیگری عاشق تراختور.

در آذربایجان هر کسی از هر فرصتی استفاده میکند تا با هر حرکتی کمی بیشتر به هویت گمشده اش نزدیک شود. من هم یکی از انها هستم.

ما ترکها آدمان ساده دلی هستیم اما مغرور.شاید اگر فاشیزم نبود امروز نصف بیشتر آذربایجان فارس شده بودند و یا هنوز در تبریز شاهنامه خوانی میشد اما به برکت فاشیزم ،متوجه داشته هایمان شدیم و در جستجوی هویتمان به خیلی چیزها که فراموش کرده بودیم دست یافتیم. ما فقط ایرانی بودیم و فقط ایرانی.برای ایران در چالدران خون برادرانمان را ریخته بودیم و هنوز هم لازم باشد میریزیم. برای ایران قاجار ترک را برانداخته بودیم و باز هم لازم باشد میاندازیم. ما نه کاری به تاریخ ترک داشتیم و نه کاری به زبان ترک،نه موسیقی ترک را کنکاش کرده بودیم و نه شعریت ترک را. اما فاشیزم پهلوی به ما آموخت که چگونه میتوان در لحظه ای همه آنچه که مجموعه هویت ماست انکار کرد و فردای آن روز چگونه میتوان برای دهها سال در نقش رفتگر و دزد و قاچاقچی و فاحشه زندگی کرد. آنهایی که ما را در این نقش ها جای دادند گناهی نداشتند ،آنها واقعیت های موجود را به تصویر کشیدند. میلیونها ترک بیسواد بیکار ایلیاتی و یا دهاتی در جستجوی تکه نانی مجبور بودند تا در تهران رفتگری کنند و تمرین جیب بری نمایند. فاشیزم به ما یاد داد که چطور باید قدر هویتمان را بدانیم و در راه حفظش مبارزه کنیم. امروز هر انچه که از ما نشات میگیرد برایند نیروهای تک تک ماست که در راه هویتمان در هر رلی ایفای نقش میکنیم هیچ کدام ما نه زبان شناسیم نه مورخ نه موسیقی دان و نه رقاص و نه حتی فوتبال دوست. ما مردمان عادی هستیم که در سایه فاشیزم که اجازه تدریس و تعلیم هیچ یک از اینها را به ما نداده است تک تک خانه هایمان دانشکده است. خانه ای دانشکده هنرهای زیباست،آن طرفتر دانشکدعلوم انسانی است و ته کوچه باشگاه آموزش رقص آذربایجانی و کوچه پایین تر کرسی زبان و ادبیات ترکی.

بسیاری از قضات دادگاه و وکلا و اساتید دانشگاه و پزشکان و مدیر عاملان شرکتهای بزرگ را میشناسم که با پرچم یاشاسین آذربایجان به ورزشگاه میروند.

اینجا ما ترکها گدایی هویتمان را میکنیم.از هر فرصتی برای دستیابی به آن استفاده میکنیم. برای همین تنها راه موجود برای ما همان مبارزه است.انتظار تقدیر و تشکری هم نداریم برعکس پیه زندان و تبعید هم بر تنمان میمالیم.

این ویکی پدیا ارزش این همه مبارزه را ندارد اما شاید بتواند لااقل چند نفری را کمی روشن کرده باشد. مهم نیست فلان مقاله باشد یا نباشد مهم اینست که مبارزه ادامه دارد در تمام سنگرها و بلاانقطاع.

مهم اینست که ما انگیزه داریم و هر قدر دیوار فاشیزم را بلندتر میبینیم عزممان برای ریختن این دیوار جزم تر میشود.

مهم اینست که هر قدر بیشتر قدرت نمایی فاشیزم را میبینیم همان اندازه به درستی راهی که انتخاب کرده ایم بیشتر ایمان پیدا میکنیم.

تراختور مهم نیست در کجای لیگ قرار گیرد و مهم نیست ببازد یا ببرد مهم اینست که در تک تک شهر های ایران غریو فریاد یاشاسین آذربایجان دهها هزار نفر طنین انداز شود.

طرفداران تراختور مدل تیم بارسلونا را پیش گرفته اند.

تراختور فقط یک تیم نیست، نماینده یک نهضت بیداری است که حرف های زیادی برای گفتن دارد. #♦ تبریزلی ♦# ‏۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۰ (UTC)[پاسخ]

جناب تبریزلی شرمنده در وسط بحثتان با جناب سی کاسپی وارد می‏شوم اما نتوانستم این سخنرانی شیوا را نخوانم و ایستاده برایتان کف نزنم.شاید حرفهایم زیادی نژاد پرستانه بیاید اما یکبار اشکالی ندارد و همه من را می‏شناسند که آدم خون پرستی نیستم اما ته دلم می‏ماند واقعا این بار که نگویم حقا خون ترک تو رگهاته شیر مادرت حلالت.اینقدر قشنگ بود که نمی‏خواهم با انتقاد از یکی دو نکتش خرابش کنم مثل تابلو فرشی که درسته شاید تو نقشش یکی دو جاش بد بافته شده اما اینقدر تصویرش قشنگه که آدم اون دو تا گره بدو میتونه نبینه.من هم سینه خواهم شرحه شرحه از فراغ اما خوب جایش نیست.درست است تراختور بردش و سه امتیازش را روی سکو می‏گیرد نه با بافتن آن کره چرمی به تور با بازیکنان غیر ترک.و البته مطمئن باشید فاشیسم نبود کسی در آذربایجان که هیچ احدی در استان مرکزی و حتی تهران هم فارس نشده بود اما حداقل ضد فارسی هم نشده بود.بی انصافی است فاشیسم را خیر بدانیم ما بدون آن هم می‏توانستیم هویتمان را بدست آوریم و چه بسا بسیار بهتر و عاقلانه‏تر و چه ضربه‏ها این دیکتاتوری‏ها به هویت کل مردم ایران ضدند.و البته خوشحالم در تبریز اینگونه است در میان قوم و قبیله و ملت و طایفه و هر چه اسمش هست زبان خلجی مثل برق و باد در حال رخت بر بستن است.بهتر است بگوییم اگر این روند جهانی شدن نبود شاید همه فارسی تهرانی سلیس سخن می‏راندیم.نه حتی پارسی بلکه عربی شده پارسی که اسمش به حق فارسی است.البته من همیشه به سخن بزرگی ایمان دارم و آن این است که به جای لعنت فرستادن به تاریکی شمعی روشن کنید.به خدا این تندی‏های من با شما به خاطر ترکی است چون راه افراط به هیچ جا نمی‏رسد مشکل ما همین است که مردم کوچه بازار مورخ شدند و این مورخین ناشی هرچه رشته است را پنبه می‏کنند.اگر به جای مورخ و زبان شناس تنها کودکان خود را خیلی زیاد تنها ۲ ماه به مدرسه نمی‏فرستادند و می‏گفتند فارسی خوب فارسی گل فارسی قند و شکر اما ترکی عزیزتر از جان و می‏خواهیم کودک دلبندمان ترکی بیاموزد و فارسی را در کنارش برای ارتباط با مردم دیگر همین کافی بود.لازم نبود گور ۲۵۰۰ ساله و ۷ هزار ساله بشکافیم و فارسی را تمسخر و پای فوتبال را به میان بکشیم که بگویند تبریزی‏ها فکر می‏کنند تافته جدا بافته‏اند و عامه مردم نیز باور کنند.من برای فامیلهای فارسمان از مشکلات کودکان غیرفارس زبان در مدرسه گفتم باور بفرمایید به این سوی چراغ اشک در چشمانشان حلقه زد بعد دو نفر احمق می‏آیند و همه چیز را خراب و انگ نژادپرستی را راحت و آسان بر پیشانی من بدبخت می‏چسبانند که باید همه چیز را فراموش کنم و در کندن آن برچسب بگوشم تا دوباره به جای اولم برسم.مشکل ما را درست در دسته بندیتان مطرح کردید همان گروها هستند که از آب گل آلود خلق یا ملت یا تیر و طایفه و قوم قبیله ترک ماهی خودشان را بگیرند.دقیقه این دست ورم کرده که شما گفتید درست است و بدبختی همان دسته‏های مذکور شما این دست ورم کرده را می‏گیرند فشاری می‏دهند تا از صاحبش امتیازی بگیرند و بعد ولش می‏کنند و می‏روند و بدبختی ما نبود روشنفکر در جامعه است.همان می‏شود که تو کوچه و بازار همه برای خودشان(تنها برای خودشان) مورخ و زبان شناس می‏شوند و می‏گویند آنچه را دردی از کسی دوا نمی‏کند و راحت می‏کنند کار حکومت فاشیستی را که پشت برچسب را کنده و فقط منتظر اشارتی است تا آن را نثار مردم بدبخت کند.قضیه ما فاشیست نبود همانطور که نبود فاشیست در سویس و اسپانیا باعث نشده احدی از هویتش برگردد قضیه ما این بود که هویتمان را بهمان ندادند و یا خیال کردند تا ابد ماه پشت ابر می‏ماند.اصلا لازم نیست شناسنامه ایکس ساله برای خودمان بتراشیم و عالم و آدم را انکار کنیم تا درست دربیاید چون این کار محکوم به شکست است خیر خیلی راحت حقوقمان پیش دست مان است.من همیشه حرفم این است که آب در کوزه و ما تشنه لبان می‏گردیم یار(ترکی)در خانه و ما گرد ایران می‏گردیم.لقمه را چپکی بر حلق مبارک می‏خواهیم فروبریم.اصلا نیازی به گفتارهایی مثل خزعبلات سایت آزاد تبریز که از صد دشمن برای هویت ترکی بدتر است و می‏گوید در ساواش مقدس حساب هر قومی در کنار ترکان زندگی می‏کند را خواهیم رسید و فارس ال و بل و کوروش فلان وبهمان نیست.آخر کوروش که استخوانش هم پوسیده و حکومت جمهوری اسلامی تره به ریش خورد نمی‏کند کجای کار ما را سد کرده؟این اعمال یک هدف دارند و آن تجزیه و طلب ایجاد مشکلات برای حکومت ایران است که همان گرفتن آن دست زخمی برای گرفتن امتیاز است.الان شما مبارزتان در اینجا چه بود؟فارسی لهجه عربی است!!خوب قبول عربی است بعد چه؟ترکی رسمی شد؟۷ هزار سال اینجا بودیم.خوب گیرم قبول ترکی رسمی شد؟اصلا بحث بی منطق و بی انتها با جناب نپاهشگر که خود در آن سوی دنیا است و هیچ مخالفتی با رسمی شدن هویت و زبان ترکی ندارد چه سود؟تراختور ۳۰ نه پدرجان اصلا ۱۰۰ هزار ترک دلیر و شجاع به استادیوم رفتند و قول میدهم بازی سال دیگر یکیشان من باشم چه سود سر این موارد بحث کنیم و در بوقش کنیم تا حساسیت عالم و آدم را به خود برانگیزیم تا آنجا که ما تازگی‏ها می‏بینم از لر و گیلانی و حتی عرب نسبت به تراکتور حساس شدند و حس می‏کنند مردم تبریز به آنها فخر فروشی می‏کنند.وگرنه با کلماتی که در بالا شما گفتید هیچ فرقی نیست با افکار من اصلا میتوانید امضای من را در آخرش بگذارید انگار من گفتم.من فقط میخواهم ترمز این لوکومتیو را کمی بکشم که خود و دیگران را داغان نکند.افراط فاشیسم کار را به جایی رسانده مردم شعار مرگ بر آمریکا یادشان برود و این یعنی قطار ترمز بریده که همه روشنفکران این جنبش سعی دارند متعادل کنند.روزی جنابان نوری زاده و سازگارا می‏گفتند گل در لوله‏ی اسلحه سربازان بگذارید ما با خشم می‏گفتیم کاش تیر بر قلبشان بنهیم اما الان درمیابم که حرفشان درست بوده.ما نیز نباید تخم نفاق و کینه بکاریم زیرا به وقت درو تنها نفرت درو خواهیم کرد.فارسها نیز خون فارسها افغانستان را ریختند فارسها نیز در تسخیر تهران توسط مشروطه گران ترکها را یاری دادند.سفره دلم باز شد شرمنده خیلی حرف زدم.انشالا که یک روز ایران ما ایران شود.کشوری که به خود ببالد ترک و فارس و کرد و عرب و بلوچ و ... را یکجا در کنار هم دارد.زبان بینشان مشترک و هر کس زبان خودش را دارد.جشواره رقص بگذارد و جشواره فرهنگی همه اقوام.فارسی آلت دست بوده و حتی کسانی که در گستردنش نقش دارند بعید می‏دانم اندکی به آن احساس قلبی داشته باشند.میبینید من هم مثل شما ایران را دوست دارم و ترکی را هم دوست دارم ولی به شما برای یک خط مقاله گیر می‏دهند اما به من برای کلی مقاله کاری ندارند.چون من تا الان یک ذره به فارسی و یا هیچ یک از ارزشهای دیگر توهین نکردم وطن پرستیم را ثابت کردم و ثابت کردم مخالف درجه یک پان ترکیسم خود ترکم هستم.خوب دیگر بس است زیاد شد به قول آنوریها گون آیدین.--   iroony    ‏۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)[پاسخ]
کاربر:تبریزلی، این فاشیسم ای که شما می‌گویید، شاید هدف خوبی داشته باشد، شاید ناخودآگاه باشد، در راستای ایجاد وحدت ملی، که هدف مقدسی است، اما باید دید راه نیل به این هدف و ابزار آن چیست. وحدت خوب است، اما وحدتیکه در عین حفظ کثرت باشد، در غیر آن صورت همان طور که دکتر اصغرزاده هم گفت و افسوس خورد، نتیجه می شود مثل یوگسلاوی. اگر نخواهیم آن طور بشود، باید وحدت را در عین احترام و حفظ زبانها، فرهنگها و سنن بومی حفظ کنیم. --sicaspi ‏۵ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۹ (UTC)[پاسخ]
با اجازه صاحب صاحبخانه صدر در صد جناب سی کاسپی.اصلا ثابت شده کشوری که همه مردمش از نظر زبانی و فرهنگی یکدست باشند پیشرفتش بیشتر از کشورهای مختلف از نظر فرهنگی است.وقتی همه مردم حس کنند برای یک هدف واحد تلاش می‏کنند قویتر می‏شوند.تا اینکه این قوم فکر کند آن یکی بیشتر برده و ان یکی فکر کند دیگری برایش دشنه در آستین دارد.به قول خود تبریزلی خود شاه گفته چاره‏ای بجز شونیسم و دیکتاتوری نداشتیم.خود صفویه نیز همین کار را کرد و همه را حتی به قیمت جانشان شیعه کرد.اما وحدت به قول شما باید در چهارچوب احترام به همه سنن و زبانها و فرهنگها باشد و این اثبات شده که راه درست است که جناب عالی می‏فرمایید.وبجز این همین است که ترک به فارس بد وبیراه می‏گوید کرد به ترک و فارس به عرب همه هم ایرانی هستند و دود این آتش در چشم همشان می‏رود.دولتها در گذشته می‏دانستند چنین اتفاقی محتمل است و به اشتباه فکر می‏کردند می‏توانند همه را یکسان کنند و فکر می‏کردند همانطور که همه زوری شیعه شدند پس همه نیز زوری یک زبان و فرهنگ می‏شوند.اما فکر دهکده جهانی را ننمودند.همین که من از تهران با شما از رشت با دوست دیگرمان از تبریز می‏توانیم پشت میز کامپیوترمان با هم کنفرانس بگذاریم.--   iroony    ‏۵ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۱ (UTC)[پاسخ]

لینکهای مفید[ویرایش]

در اینترنت گشتی میزدم به لینکهای جالبی برخوردم:

[۴]

[۵]

[۶]

--   iroony    ‏۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۸ (UTC)[پاسخ]


اللریزی اوپوره م

یورولمیاسیز

جناب ایرونی در مقاله فارس سازی وزن خودتان را اعمال کنید.

فردا امثال من را متهم نکنید اگر چنین مقالاتی در دیگر ویکی‌ها و یا سایت‌های آزاد درج شده باشد.

شما خودتان خوب میدانید و الان مطمئنم قلبا به ابن نتیجه رسیده‌اید که حق و حقیقت در کدام طرف قرار دارد.

وزن خودتان را اعمال کنید لطفا. #♦ تبریزلی ♦# ‏۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۳۵ (UTC)[پاسخ]

جناب تبریزلی من می‏دانم حق و حقیقت کجاست.این صحبتتان در این موقع معلوم می‏کند از بحثهای بی‏نهایتمان من را نشناختید.دو نوع هویت طلبی وجود دارد.یکی بر پایه عقاید نژادپرستانه که عمدتا از جمهوری آذربایجان و مراکز پان ترکی تغذیه می‏شود.در گفتمانشان هم متهم کردن فارسی ٬ فارس و در کل جمله همیشگی ظلم فارس‏ها در آذربایجان جنوبی مطرح است که هدف اینان سالیان سال است که تجزیه ایران است با تکیه بر عنصر قومیت در برابر ملیت و تبدیل آن به ملیت در برابر ملیت ایرانی.من هیچگاه طرفدار این نوع هویت طلبی نبوده و نخواهم بود.نه آذربایجان جنوبی را قبول دارم نه ظلم فارس‏ها و نه حتی ثانیه‏ای به تجزیه ایران می‏اندیشم.نوعی دیگر از هویت طلبی هم وجود دارد که علاقه به حفظ میراث زبانی و فرهنگی نیاکان از طریق دموکراسی‏خواهانه با پرهیز از جدل و توهین و نژادپرستی و با تکیه بر ملیت ایرانی و در کنارش قومیت است.من طرفدار این ایده هستم.من در این مقاله وزنم را طوری اعمال می‏کنم که فکر می‏کنم درست است.این گفتمان شما که می‏فرمایید به طور برنامه‏ریزی شده جلوی این مقاله گرفته شد و وقتی جلویش آزاد شد حتما به معنی شکست برنامه‏ریزان در برابر دو کاربر است درست نیست.اینجا برنامه ریزی بود برای انتخاب مدیر برنامه ریخته می‏شد یا حداقل در مورد نگاشتن مقالات.این گفتمانتان مرا یاد گفتمان برخی از دوستانمان در سایت طرفداران تراکتور می‏اندازد که هر وقت تراکتور سازی در لیگ یک بود از برنامه ریزی برای ماندن ان در آن دسته صحبت می‏کردند و وقتی صعود کرد از شکست برنامه‏ریزان.به نظرم این فرافکنی است که ما مشکلاتمان را بر گردن دیگران و پیروزیهایمان را به حساب خود و ضعف دیگران بنویسیم.شما مقاله را بنویسید سعی کنید بی طرفانه برخورد کنید درست است بی طرف نیستید اما آن را اعمال کنید.سعی کنید با دوستان دیگر تعامل داشته باشید نه جدال.من زمانی در امور قومی خیلی افراطی بودم شاید اگر در سال ۸۲ مرا می‏دیدید حتی امکان نداشت تورک را ترک بنویسم چه برسد که بخواهم با کسی مثل شما بحث هم بکنم. اما حقیقت همه آن چیزی نبود که ما از آن دفاع می‏کردم.داستان به سمت نژادپرستی پیش می‏رود.به سمت جنگ نژادی.حتما سایت آزاد تبریز را خواندید ایشان به این جنگ نژادی واژه موقدس ساواشی داده‏اند.من زمانی واقعا جمهوری آذربایجان را دوست داشتم و هنوز مردمش را دوست دارم اما واقعا از حکومتش بیزارم.این مقاله را بخوانید جالب است.--   iroony    ‏۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۵ (UTC)[پاسخ]

جناب ایرونی مقاله را کجا بنویسیم؟؟

مگر امکانی برای مقاله نوشتن باقی مانده است؟

شما که بهتر از من در جریانید بعضی کاربران در پشت صحنه باهم هماهنگ عمل میکنند.#♦ تبریزلی ♦# ‏۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۹ (UTC)[پاسخ]

کاربر تبریزلی، قریحه طنز شما بخصوص در بحث فارس سازی، تحسین برانگیز است! قربان، قدری صبر کنید تا کاربر دوستدار ویکیپدیا نظر شان را بدهند، ایشان از ما زمان خواسته بودند، بعد آن شرح ماجرا را که در بحث در بندهای مختلف نوشته بودید، در وپ:تام مطرح کنید تا مدیران در جریان باشند. به وپ:قخ هم گاهی سر بزنید بد نیست. آن بالایش نظرخواهی‌هایی در جریان است که می‌توانید در آنها شرکت کنید. --sicaspi ‏۹ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۱۵ (UTC)[پاسخ]
یولداشیم هماهنگ نیستند چرا اینقدر گرفتار تئوری طوتئه هستید؟؟همه با هم هم نظرند نه برنامه از پیش ریختند نه جایی بجز اینجا هم را ملاقات میکنند.واقعا اگر هدف دیکتاتوری باشد جناب سی کایپی که قدیمتر است میداند راحت میشود مقاله را حذف نمود به هیچ کسی هم جواب نداد.اینکه الان دارند بحث میکنند که به شکلی این مقاله نوشته شود یعنی با آن مخالف نیستند فقط میخواهند عادلانه نوشته شود.من هم با آن موافقم در مقاله قبلی اصلا در مورد دلایل ماجرا چیزی نوشته نشده بود و بیشتر نقل قول و استنباط شخصی نویسنده بود.مهم بیشتر هدف است.مثلا من به برای جناب سی کاسپی توضیح دادم غیر از تغییر نامهای عربی و ترکی آن هم در برخی موارد نامهایی که ریشه زبانی ایرانی دارند(خانواده زبانهای ایرانی)عوض نشدند.اتفاقا نوشته‌هایی از جناب افشار دارم که بیشتر بر جنبه ایرانی تکیه دارد تا فارسی.و حتی در نوشته هایشان بر جنبه یسکان سازی تکیه کردند نه فارس سازی.مشخصا هم مشکل ترک و عرب الان زبان غیرایرانیشان است وگرنه از گیلک و کرد تا بلوچ که زبانهای ایرانی هستند با نفرت قومی مخالفند و همه خود را ایرانی میدانند اما من بارها دیدم دوستانی میگفتند ما اول ترکیم بعد ایرانی یا بدتر میگفتند اصلا ما ایرانی نیستیم.یا همین گفتمان در عربهای خوزستان نیز به چشم میخورد اما حتی کردها که استقلال طلبی در آنها موضعیت دارد خود را ایرانی اصیل میدانند.برای همین به نظر من این ماجرا ایرانی سازی از نقطه نظر ریشه زبان شناختی است نه کشور وگرنه ترک و عرب ایرانی هستند اما عربی و ترکی جزو زبانهای ایرانی تبار نیستند همانطور که آذربایجانیهای ترکیه یا ترکمنهایشان با آنکه کاملا همزبان با ترکهای استانبولی نیستند اما مشکلی ندارند چون همه خود را ترک میدانند قرار بود در ایران نیز یک هویت ایرانی به مردم داده شود که مبتنی بر ریشه زبانشان باشد که البته راه را 180 درجه غلطی رفتند و گندی زدند تاریخی.به هر روی به نظر من تشریح هدف و علل آن بسیار بسیار مهمتر از کارهایی است که انجام شده.--   iroony    ‏۹ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۹ (UTC)[پاسخ]
منظور بحث،زبانشناسی و خانواده زبانهای ایرانی نیست، منظور این است که دکتر افشار به همه زبانهای اقوام لقب زبان خارجی داده‌است. --sicaspi ‏۱۰ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۲۷ (UTC)[پاسخ]

جناب سی کاسپی متوجه نشدم کدام شرح ماجرا

ضمنا من زیاد به طنز وارد نیستم اما نوع موضع گیریهای بچه گانه برخیها در مواجهه با اسناد و دلایل ما خود طنز مفصل است.

من ایده‌های طنزم را مدیون آن آقایون هستم.

این فارس سازی رو در ویکی اوایل جدی گرفته بودم بعد دیگر عاملی شد برای خنده‌های شبانه و رفع خستگی کار روزانه

واقعا تغییر تاکتیک‌های بعضیها در مواجهه با دلایل ما و موضع گیریهاشون که بعضا در تناقض با موضع چند دقیقه پیششون هست برام مضحکه

ایده‌های طنز هم از همین جا جور میشه

خلاصه شما لطف دارید. منتظر دوستمان میمانیم.

تا ببینیم نتیجه چه میشود.

ضمنا ظاهرا دوستان رضایت داده‌اند ظاهرا چون گیلکی هستید شما رو هم ایرانی محسوب بکنند.

از حالا به شما تبریک میگم که شهروند محسوب خواهید شد.

در آنصورت از همکاری با تجزیه طلبان نیز دست برمیدارید و به آغوش اهورا برمیگردید. #♦ تبریزلی ♦# ‏۹ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۹ (UTC) #♦ تبریزلی ♦# ‏۹ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۹ (UTC)[پاسخ]

منظورم همان 10 11 بندی بود که از اول شرح دادید که چه گذشت. :ِ --sicaspi ‏۱۰ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۲۷ (UTC)[پاسخ]
خیلی جالب است جناب تبریزلی.من خودم شخصا برای اولین بار در مورد کوروش و داریوش و اهورا و کسروی از دهان خود پان ترکان شنیدم!!یعنی به نظرم بیشترین سهم در شناساندن این افراد را خود کسانی داشتند که بیشتر از همه با آنها دشمنی میکنند!!راستی جناب تبریزلی خواهش میکنم استدعا دارم کمی به سواد خود در برخی زمینه‏ها برسید در برخی جاها به شدت با قلت ان روبرویید.هنوز که هنوزه چیزی از گروه زبانهای ایرانی نمیدانید.آنکه از حرف هر کس انچه دوست دارید برداشت میکنید چیزی جداست و کاریش هم نمیشود کرد اما اینکه میگویید دوستان شما را گیلکی و ایرانی حساب کردند و واقعا شرمنده میگوییم ولی چرا چرندیات بهم میبافید؟؟چون این ویکی پدیا را پان فارسهای بی چشم رو نوشتند من برایتان از گیلکی یا ترکی کپی پست میکنم خودتان که همت نمیگمارید آنها را پیدا کنید:

گيلکی يا Giləki (اينگيليسی مئن Gilaki) ايران شومال‌غربی زبانان جی ايسه و گيلان اوستان مئن گب بزه بونه.
چون گیلکی خیلی تفاوت فجیعی با فارسی دارد من تا انجا که میتوانم ترجمه میکنم:گیلکی زبان ایرانی شمال غربی لست که مردم استان گیلان با آن گپ میزنند.
Gilanice (گیلکی, Giləki), İran'ın Gilan eyaletinde konuşulan İrani dillerin kuzeybatı grubuna dahil bir dildir. اینهم ترکیه‏ای.البته چون پان فارسهای بی همه چیز این ویکی را نوشتند شما را به مقاله زبانهای ایرانی در ویکی ترکیه ارجاع میدهم تا مقاله ترکان آزاده و راست گو که بهشان اعتماد دارید را بخوانید:İrani Diller.سر این قضایباست که گیلکی را ایرانی حساب می‏آورند و یک باند مخفی مافیایی پشت قضیه نیست تا یک کاربر را از شما جدا کنند!!!جناب سی کاسپی تا حالا نه به فارسی توهین کرده نه به فردوسی نه به کوروش و داریوش و نه به هیچ بنی بشر دیگر از تاریخ ایران.در ضمن چه کسی گفته مثلا شما ایرانی نیستید؟؟مگر بودجه هنگفت تبریز را آنکارا و باکو میدهند؟وقتی میگوییم گیلکی ایرانی تبار است(زبان گیلکی) داشتیم در مورد ایرانی سازی و فارس سازی صحبت میکردیم و البته شما عادت دارید یک کلاغ چهل کلاغ کنید و یک بریده از حرفها را سند کل منظورتان کنید.ترکی جزو زبانهای ایرانی نیست جزو کشور ایران است.حتی کرم و موش و گرگ و کلاغ خاکستری و بنفش و سبز و آبی هم جزو فرهنگ و تاریخ ایرانی نیست جزو فرهنگ ترکی و مغولی است آنجا که چنگیز خان میگفت باید حیله گری گرگ را به سربازانم بیاموزم.ما در مورد این بحث میکردیم که واژهای کردی و گیلکی و مازنی و بلوچی عوض نشد و این نشان ایرانی سازی از نقطه نظر ریشه زبانی است و البته شما سعی داشتید غلاب در این آب گل آلود بیافکنید.در ضمن آغوش اهورا جان فعلا میبینم جمهوری آذربایجان یا همان آران بیشتر در پی ترک نشان دادن همان اهورایی است که نماد نژاد پرستی فارسها میدانیدش.کسی لازم نیست بین شما اختلاف بیاندازد همینطور به طور عادی وقتی صحبت از قومیتهای موجود در گیلان بشود شما مشکل خواهید داشت.واقعا گاهی سوهان روح میشوید تبریز اوغلو.

حالا اگر شما از هیچ چیز خبر ندارید گناه دیگران چیست؟؟وقتی تمایل شدید دارید همه چیز را سیاسی کنید و به قضیه نژاد پرستی خیالی پان فارسیسم بکشانید گناه دیگران چیست؟؟وقتی هنوز بعد اینهمه مدت درنیافتید که مقاله برندا شفر یکسال و نیم پیش نوشته و باز میگویید سریع نوشته شد!!!مشکل بقیه چیست؟در ضمن بحث با شما نیز باعث تفنن خاطر اهالی ویکی پدیا نیز گشته‌است واقعا حالت سرد و بی روحی گرفته بود ویکی پدیا مدتها بود صفحه بحث مقاله‌ای اینقدر گرم نشده بود.البته استدلالهای شما نیز گاهی بسیار خستگی کار روزانه را تن میزداید.باور کنید بعضی روزها که خسته‌ام در به رد دنبال پان ترکی میگردم تا با او کل کلی کنم.در واقع این حوصله من نیست که با شما بحث میکنم از سر بی حوصلگی است که بحث میکنم.--   iroony    ‏۱۰ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۲ (UTC)[پاسخ]

در ضمن جناب سی کاسپی در مقاله‌ای خواندم که از افشار به عنوان یکی از تئوریسینهای اصلی ایرانیسیزیون یاد کرده بود.--   iroony    ‏۱۰ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۸ (UTC)[پاسخ]
خوب ما از همه نظرات استقبال می کنیم، آقای آبراهامیان یک نظری دارند، یک نفر دیگر هم نظر دیگری دارد. قرار نیست در هر بحثی در هر موضوع علمی اتفاق نظر وجود داشته باشد. --sicaspi ‏۱۰ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۴۶ (UTC)[پاسخ]


جناب ابرونی ما کمی از شما تعریف کردیم شما باز دور برداشتید و چرند بافتید.

من کاری با تعاریف علمی گیلکی ندارم.به آنها هم واقفم.اما فاشیزم فارس در مواجهه با زبان های مختلف ملل ایران از قبیل کردی و لری و گیلکی و بلوچی و ... مدعی بوده است که با ترکی و عربی متفاوت هستند و ایرانی هستند و خواسته است اینگونه القا نماید که شما غیر فارس های گیلکی و لری و بلوچی و کردی را آدم حساب کردیم صدایتان را درنیاورید و سر جایتان بنشینید.

اینجا چه کسانی تمایل دارند همه چیز را سیاسی کنند معلوم هستند.

فارس سازی لکه ننگی برای ویراستاران و مدیران ویکی فارسی است. اولو دوروب مرده شور یویور.

شما سیاسی کار میکنید یا من؟

مردم رو چه فرض کرده اید.

در تمام ویرایش های انجام شده در خصوص تاریخ و زبان مردم ایران رد پای فاشیزم درویکی فارسی مشهود است.

این ویرایش ها را من کرده ام یا امثال شما؟؟

در خصوص اینکه عامل مزاح هستید ناراحت نباشید خنداندن دیگران امر ثوابیست که فعلا شما به برکاتش نایل آمده اید. #♦ تبریزلی ♦# ‏۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)[پاسخ]

شما از من تعریف کردید؟!!!لینک بدهید...اصولا من دور موتورم بالا نمی‏رود شمایید که ترمز بریدید.این دلیل شما هم به درد خودتان می‏خورد از تبار همان استدلالات بانمک شما هستندمدعی بوده است که با ترکی و عربی متفاوت هستند و ایرانی هستند و خواسته است اینگونه القا نماید که شما غیر فارس های گیلکی و لری و بلوچی و کردی را آدم حساب کردیم صدایتان را درنیاورید و سر جایتان بنشینید.راستی فاشیزم را یکبار برای من تعریف کنید.معنی لغویش را.عامل مزاح من هستم؟؟:)) شما که خدا وکیلی مرا بسیار خنداندید.تا حالا ندیدم کسی به من بخندید در ویکی پدیا اگر هم بخندید عیب ندارد خوش به حال دیونه که همیشه خندونه.اما جدی بی تعارف من به حرفهای شما خیلی تا حالا خندیدم چه آنها که جنبه طنز داشتند چه حرفهای مثلا جدی چه از کوره درفتنتان.چه بعضی وقتها که در مباحثات کم می‏آوردی اما سعی می‏کنید نشان ندهید کم آوردید اما همه عال آدم می‏فهمند.اما در پس همه این تندی و تعصب بعضا کورکورانه به نژاد و قوم قبیله من یک صداقت و بی غل غشی را در وجودتان می‏بینم که از آن خوشم می‏آید.--   iroony    ‏۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۳۵ (UTC)[پاسخ]

هشدار[ویرایش]

بیاد داشته باشید. اینجا یک دانشنامه است و محل دادخواهی نیست. اگر در مورد جستارهای مورد علاقتان به منابعی دسترسی دارید. به ویرایش نوشتارها بپردازید. در غیر این صورت از درج عقاید شخصی و از منبر دوری نمایید.
بسیاری از مباحثات شما نظیر [۷] خارج از چارچوب این پروژه و گاهی دور از عرف نزاکت است. از این پس تنها در مورد مقالات صحبت کنید. --♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۱۰ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۱ (UTC)[پاسخ]

جناب مدیر

از اینکه با اشاره و فشار بعضیها اجابت امر کرده و اخطاری دادید برایتان متاسفم.

در صفحه بحث گرگان اتفاقی نیافتاده است که مصداق توهین باشد.

سایت بانک ملی که اصولا باید در مورد یک موسسه مالی باشد به نظر من سایت فاشیستی است.

دلایلش رو هم آورده ام.

این سایتی است که زبان مردم آذربایجان رو حتی ترکی نمیداند.

چیزی که از روز روشن تر است.

البته ما در تبریز ادم های با ذوق و قریحه ای مثل کسانی که در گرگان زندگی میکنند نداریم که جسارت این رو داشته باشند و بگویند من چند سالی تبریز بودم و انجا اصلا ترک ندیدم.

جستار مورد علاقه من فارس سازی است.منابعش رو هم آورده ام.

عکس العمل شما در مقاله فارس سازی هم ملاک ارزش گذاری کارهای شماست.

ظاهرا جلوی چشم شما مقاله ای با 50 منبع حذف شده و بجایش سه سطر نوشته بی سر و ته گذاشته شد و بعد باری حذف این مقاله 3 سطری نظرخواهی کردید.

شما به وجدانتان رجوع کنید و بعد به قوانین ویکی.

تمامی نوشته های من مربوط به مقالات است.

موارد دور از نزاکت را مستند بیاورید تا پاسخ لازم داده شود که در جواب کدام توهین بوده است.

اگر به احتمال بسیار زیاد متوجه شدید که اشتباه کرده اید و دیدید که بی نزاکتی از طرف من نشده و اگر شده متناسب با توهین طرف مقابلم بوده به جای عذرخواهی از بنده چند روزی قطع دسترسی اینجانب کنید تا همه بدانند که چقدر محق بوده اید.و جواب بی نزاکتی قطع دسترسی است. #♦ تبریزلی ♦# ‏۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۰ (UTC)[پاسخ]

تبریزلی سنی چوخ سویروم :))--   iroony    ‏۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۴ (UTC)[پاسخ]

واللاه من اوغلانام میات اول عشق و عاشقیه چکمسین کیشی. #♦ تبریزلی ♦# ‏۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۲۰ (UTC)[پاسخ]

....یوخ بابا قوروخمه.راحت اولا.:)).آللاه بیلیر نه قدر سنین الیندن گولیرم.--   iroony    ‏۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)[پاسخ]

خرابکاری[ویرایش]

درود. دست بردن در محتوای مطالب منبع‌دار و حذف منابع از مقالات خرابکاری به شمار می‌آید. لطفاً از این کار بپرهیزید. ممنون.--ماني ‏۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۸ (UTC)[پاسخ]

جناب مانی منبع معتبرتری جایگزین شده است لطفا توجه فرمایید.

اطلاعات منبع‌دار دیگران را نباید حذف کنید. اگر مطلب منبع‌دار جدید دارید باید زیرش اضافه کنید. مطالبی هم که آوردید در آن منیع یافت نشد (مثل ادعای بومی بودن ترکمن‌ها در این استان) بنابر این حذف می‌شوند.--ماني ‏۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۲۴ (UTC)[پاسخ]

متاسفانه خوب نخوانده اید.

نوشته است اکثریت جمعیت استان ترکمن است با این حساب منبع من معتبر تر است و چون با مطلب شما کاملا ضد و نقیض است مطلب شما حذف میشود.

ویرایش من دقیقا با نوشته سایت استانداری گلستان اصلاح گردید.لطفا مطالعه دقیق فرمایید

اکثریت جمعیت استان ترکمن است با جمله‌ای که شما نوشتید «ترکمن‌ها بومی استانند» فرق دارد و یکی نیست. استدلال: «نوشته است اکثریت جمعیت استان ترکمن است با این حساب منبع من معتبر تر است» را متوجه نمی‌شوم.--ماني ‏۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۱۵ (UTC)[پاسخ]
چطور در ویکیپدیا بعضی مطالب دارای منبع معتبر گر و گر حذف می‌شوند و از کسی ندایی برنمی‌خیزد؟ آن وقت حالا... --sicaspi ‏۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۳۲ (UTC)[پاسخ]
هر جا دیدید مطلب منبع‌دار حذف شده برش گردانید. من هر موردی را که دیده ام برگردانده ام اما این طور نیست که یک نفر مسئول تمام واگردانی ها باشد.--ماني ‏۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۰۰ (UTC)[پاسخ]

جناب سی کاسپی اینجا ویکی فارسی است.اینجا هر چیزی میتواند اتفاق بیافتد. ظاهرا سایت بانک ملی که پر از داده های مغرضانه و غلط است و مسبوق سابقه،گوی سبقت را از سایت آذرگشنسب ربوده است.

علی الظاهر این سایت بانک ملی در خصوص ترکیب قومی و زبانی و خیلی چیزهای دیگر از سایت هایی همچون سایت استانداری گلستان معتبرتر است.

جناب سی کاسپی اگر منظورتان حذف مقاله منبع دار فارس سازی است سخت در اشتباهید فعلا مقاله فارس سازی حذف نشده است و سه سطر نوشته شما در مقاله فارس سازی بدون منبع است.درستش هم اینست که خذف شود.با سابقه ای که از شما دارم شما گیلک هستید.ما شما رو ایرانی میدانیم.هنوز فرصت برای توبه و استغفار هست.به آغوش وطن برگردید.

آن را من ننوشتم. --sicaspi ‏۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۴۹ (UTC)[پاسخ]

جناب تبریزلی: جمله «اینجا ویکی فارسی است.اینجا هر چیزی میتواند اتفاق بیافتد.» توهین قومی و نژادی است. از این توهین‌ها بپرهیزید.--ماني ‏۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۰۰ (UTC)[پاسخ]

تبریزلی جان هنوز شما نیاموختید بی گوشه کنایه حرف بزنید؟یادم است می‏گفتید بر طبق حرف زدن طرف مقابل تنظیم می‏کنید اما الان که اصلا چنین چیزی را نمی‏بینم.الان این جمله یعنی چه؟؟با سابقه ای که از شما دارم شما گیلک هستید.ما شما رو ایرانی میدانیم.هنوز فرصت برای توبه و استغفار هست.به آغوش وطن برگردید. اصلا این جمله چه ربطی به موضع دارد؟سعی می‏کنید موضوع را شلوغ کنید تا همه چیز فراموش شود؟می‏توانم نظرتان را در مورد ترکیب قومیتی انزلی بدانم؟؟البته قبلا گفتید که اکثریت مطلق ترکها هستند.اما چرا در مقاله وارد نمی‏کنید؟؟شاید می‏ترسید تنها یاورتان را هم از دست بدهید؟!مثل جناب صدرالاشراقی که در تلوزیون تیشک اصلا در مورد ارومیه حرف نمی‏زند اما جای دیگر می‏گوید است و ترک خواهد ماند(گویی در حال تقسیم ایران هستند)الان هم شما دائم سعی می‏کنید یکجوری جناب سی کاسپی را بیشتر با خود همراه کنید.بعد دئیرسن نیه منه گولیرسن.--   iroony    ‏۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۱۰ (UTC)[پاسخ]

گرگان[ویرایش]

با استناد به منبع شما، این که دو نظر (در اصل حدس) متفاوت در مورد اکثریت قومی در استان گلستان وجود دارد را در مقاله آوردم. ممنون از یافتن آن منبع.--ماني ‏۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۰۱ (UTC)[پاسخ]

قطع دسترسی[ویرایش]

شما بابت این ویرایش یک روز قطع دسترسی شدید. در بازگشت نزاکت را رعایت کنید و از استفاده از ویکیپدیا بعنوان فروم خودداری کنید. چون پیش از این نیز به شما هشداری دادم و این هشدار را جدی بگیرید. در صورت ادامه چنین رفتارهایی با شما شدیدتر برخورد می شود.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۱ (UTC)[پاسخ]


کاربر تبریزلی، نسخه ای را که اضافه کردم، چطور یافتید؟ اگر به نظر تان خوب است شما هم در همین راستا مطالب دکتر کاتوزیان را وارد مقاله کنید. --sicaspi ‏۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۰ (UTC)[پاسخ]

عالی بود

فوق العاده بود

حتما

منبع با ارزشی است



جناب مدرس حرکت شما قبلا پیش بینی شده بود.

از اینکه در چنین وضعیتی گرفتار شده اید برایتان متاسفم

آن ویرایش من در جواب توهین نپاهشگر بود که ایشان پاک کرده بودند مطالب خودشان را

یکبار قبلا در خصوص شرافت جمله ای گفته بودم

بعضیها توهین به خود تلقی کردند

یک بار هم شما بخوانید

اما منظورم تلقی توهین به شما نیست

بخوانید به دردتان میخورد

به هر حال مدیرید

#♦ تبریزلی ♦# ‏۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۸ (UTC)[پاسخ]


ببخشید اگر برایتان مقدور است در مقاله، سیاست همه فارسی خواهانه را درشت کنید با گذاشتن '''سیاست همه فارسی خواهانه''' . --sicaspi ‏۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۱۴ (UTC)[پاسخ]


حتما

راستی این ترکیب چیزی غیر از فارس سازی است؟

از این روشن تر دیگه چی؟

جناب سی کاسپی این مقاله مال شماست

از این به بعد شما صاحب این مقاله اید

درود[ویرایش]

تبريزلي محترم، از اتفاقي كه رخ داد، نبايد ناراحت باشيم. اين مقاله ديگر بر بنياني محكم، استوار شده است و ديگر گزندي بدان راه نمي دارد. من از شما خواهش مي كنم، تمام آن چه را در اين مدت، و با مرارت و سعي بسيار، گرد آورديم، در مقاله، تحت عنوان، يكسان سازي اقوام غيرفارس، وارد كنيم. آن قدر مطلب داريم كه مقاله منفجر خواهد شد. در آن صورت چاره اي جز تفكيك به مقاله تخصصي، وجود نخواهد داشت. ما نشان داده ايم، كه موضوع فارسيزاسيون، يا يكسان كردن غيرفارسها، موضوعي خاص، و شايان بررسي است. الآن هيچ توجيهي براي حذف منابع شما وجود ندارد. --sicaspi ‏۱۵ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۴ (UTC)[پاسخ]

با وجود رادمردانی چون شما این مشعل همچنان فروزان میماند

عجله نکنید

بگذارید مطالبشان را بنویسند

ما ضرب المثلی داریم

دونیانین قویروغو اوزوندی

اکه تحت الفظی معنا کنم میشود

دم دنیا دراز است

یعنی اینکه هنوز کار زیاد است

این ویکی فارسی فقط فارس سازی نیست

انبوهی نوشته فاشیستی با منابع فاشیستی اینجا تلنبار شده است

احتیاج به خانه تکانی دارد

دوستان باید سعی کننید تا جاییکه میتوانند وقت من و شما را در همین فارس سازی بگیرند

این مقاله تمام شود مقالات دیگر در راه است

زنده باشید

مهم این است که در ویکی فارسی مقاله فارس سازی شکل گرفت و استخوان دار میشود.

در نهایت باور کنید این مقاله در جهت منافع ایران و ایرانی است

نخبگان قومی با دیدن عقاید شدید پان فارسیستی بیشتر در عزم خود راسخ میشوند اما دیدن مقالاتی همچون فارس سازی بسیاری از این نخبگان را قانع میکند که بدنه ای از شبه روشنفکری در ایران ،خود حساب است و به محاکمه تاریخ معاصر رفته است تا معایب و اشتباهات گذشته را جبران کند

حوادث عجیب و غریب ترکیه را میبینید

نخست وزیر ترکیه گفت در گذشته اعمال فاشیستی بر علیه غیر ترک ها اعمال شده است.

دولت تصمیم به بازگرداندن اسامی قبلی گرفته است.

تلویزیون و رادیو دولتی و خصوصی به زبان ملل غیر ترک در ترکیه آزاد شد.

تروریست های پ ک ک به شرط تسلیم بدون قید و شرط آزاد شدند و دارای حقوق مدنی مساوی شدند

و دهها کار دیگر

مطمئن باشید تنها راه نجات ترکیه همین بود که انجام شد

در ایران هم راهی غیر از این نیست

هر قدر دیرتر تبعات منفی بیشتر

همه کسانی که خود را طرفدار واقعی حق و حقیقت میدانند باید همکاری کنند.

از زحمات شما سپاسگذارم

مردانه ایستادید

مبارزه شرافتمندانه ای بود

دستتان را میبوسم

مرحله اول تمام شده

تازه در آغاز دوره دوم هستیم

دوستان از این پس سعی خواهند کرد مقاله را از محتوای اصلی تهی کنند و فضای مقاله را بر خلاف عنوانش به صحنه پروپاگاندا به نفع پان فارسیسم تبدیل کنند


این دوره نیز سریعا به پایان راه خواهد رسید

مطالب غیر مرتبط با موضوع مقاله بایستی سریعا حذف شوند.

فقط مطالب در راستای یکسان سازی فرهنگی در ایران معاصر باید نگاشته شود

دوستان خیلی مایلند در هر متنی حتی پنس سیلین سری به ساسانیان و کوروش و داریوش بزنند.

پس از سپری شدن مرحله دوم تازه مرحله اصلی شروع میشود.

همیشه موفق باشید

آرزوی من دیدار شما از نزدیک است

با تمام وجودم میگویم یاشاسین سی کاسپی #♦ تبریزلی ♦# ‏۱۵ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۱ (UTC)[پاسخ]

گوی فیلم پدر خوانده زیاد بر روی شما تاثیر گذاشته؟!!از این همه تعصب و نفرت و خصومت کور در وجود شما در حیرتم.--   iroony    ‏۱۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۰۲ (UTC)[پاسخ]

قطع دسترسی[ویرایش]

به دلیل جنگ ویرایشی و نقض نزاکت و حتی حملهٔ شخصی یک هفته بسته شدید. این یک مورد. به‌آفرید ‏۱۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۵۷ (UTC)[پاسخ]

این که یک قوم بدبخت است یا نه، نظر شخصی است و حاوی توهین نیست. قومی که مردم اش فقیر، بیسواد، اسیر استبداد، و گرفتار افسردگی و عقب ماندگی است، خوشبخت نیست. به آن بگویید بدبخت اشکالی ندارد. --sicaspi ‏۱۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۲۷ (UTC)[پاسخ]
نسبت دادن این‌گونه صفات به اقوام توهین است. پیش از این به ایشان در بالا (در مورد جملهٔ «اینجا ویکی فارسی است. اینجا هر چیزی میتواند اتفاق بیافتد.») تذکر داده شده‌بود که از توهین قومی بپرهیزند.--ماني ‏۱۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۰۴ (UTC)[پاسخ]
مانی گرامی، وقتی می خواهند نظر خود شان را قالب کنند، و 7 بار بر می گیدانند و نظر دیگران را به تشخیص خود شان حذف می کنند، چه توقعی دارید؟ ینجا ویکی فارسی است. اینجا هر چیزی میتواند اتفاق بیافتد که چیز عجیبی نیست. خیلیها به وضع ویکیپدیای فارسی معترض اند. وقتی وضع منصفانه ای وجود ندارد، همین می شود. --sicaspi ‏۱۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۱۱ (UTC)[پاسخ]
درود. این که کسی این موارد را (که در همه نسخه‌های ویکی هم رایج است) بخواهد به فارس‌زبان بودن کاربران آن مربوط بداند، این توهین قومی و زبانی است.--ماني ‏۱۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۱۴ (UTC)[پاسخ]
به فارس زبان بودن کاربران آن ربط نداد، این تلقی شماست. بسیاری از کاربران ویکیپدیای فارسی معتقدند اینجا به طور ویژه ای دارای وضع بحرانی است. برایش الگو هم ساخته اند، که ناراحت اند. sicaspi ‏۱۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۲۶ (UTC)[پاسخ]
حرفی که بتواند توهین قومی تلقی بشود نباید زد.--ماني ‏۱۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۶ (UTC)[پاسخ]
باید از ریشه مساله را جست، نه این که یک دفعه، نتیجه را فقط نگریست. ایشان خواستند مطالبی غلط، و نامربوط، را که به تفصیل در اینجا شرح دادم، از مقاله پاک کنند. ولی بر ماندن آن مطالب اصرار شد، و هیچ عکس العملی از سوی مدیران انجام نشد. طبیعی است در چنین شرایطی او از کوره در برود، ولی او مقصر نیست، مقصر انانی اند که گذاشتند کار به اینجا بکشد. --sicaspi ‏۱۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۹ (UTC)[پاسخ]


جناب به آفرید کجای آن ویرایش توهین بود؟

مصادیق توهین چیست؟

به حال این روشنفکری نباید متاسف بود؟

تنها دخالت مثبت شما در این مقاله قطع دسترسی است؟

واقعا که............

#♦ تبریزلی ♦# ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۴ (UTC)[پاسخ]


جناب مانی اینجا ویکی فارسی است نمیتوانم بگویم که ویکی آلمانی است.

من اینجا را میشناسم.

اگر در ویکی های دیگر اتفق میافتد احتمالا در ویکی سودان و نمیدانم ویکی آفریقای جنوبی در دوره آپارتاید رخ داده است.

اگر دیدید کاربران آلمانی در ویکی آلمانی اجازه نصب مقاله هیتلر را نمیدهند و بعد ها تحت نام مثلا آدولف در مورد تاریخچه پیدایش بشر نئاندرتال در قاره اروپا و علاقه دشمنان برای بی آبرو کردن آلمانیها و عظمت دولت رایش و تبلیغات روس ها برای بد ارائه دادن چهره آلمان در دوره رایش مطلب نوشته اند بیایید و بگویید که در دیگر ویکی ها هم اتفاق میافتد. #♦ تبریزلی ♦# ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۰ (UTC)[پاسخ]

جناب تبریزلی برگشت شما مصادف شده با رفتن من.قضیه فارس و غیره نیست دیدی که هریوا که به قول خودش از بیخ فارس است مقاله شما را برگرداند و البته برای من که دیگر مهم نیست چه می‏نویسید.جو ویکی پدیای فارسی به شدت نامطلوب است پیشنهاد برادرانه من به شما این است نه سعی کنید فارس را در ویکی فارسی محکوم کنید نه ترک‏ها را در ویکی آذری چون جوامع خاورمیانه کمپلت همینطورند هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.سخن و نکته شما جایش در ویکی فارسی نیست بی‏خود وقت و انرژی خود را هدر ندهید.در ضمن اگر خواستید ادامه دهید از این تیکه و متلک پرانیتان کم کنید تا دچار قطع دسترسی هم نشوید اینجا چت روم یا فیس بوک نیست که بروید به دوستتان بگویید برو یه دل سیر به فلانی‏ها بخند!!!آن فلانی‏ها دوبرابر سن شما را دارند.آن وقت یک هفته می‏روید و دیگران یک دل سیر به شما می‏خندند.خواستید مقاله را بنویسید باید برطبق اصولی که ویکی فارسی دارد بنویسید نه ویکی انگلیسی اگر دیکتاتوری است فاشیستی امپریالیستی است فمینیستی یا هرچه دیگر به قول خودمان بوجور که واردی اگر نمی‏خواهید در ویکی آذری ادامه دهید که کلا در روز ۱۰ تا ویرایش هم در کلش به زور می‏شود یا در کردی سورانی که دوستتان پیشنهاد کردند که عاقلانه‏تر است یا در ترکیه‏ای.امیدوارم موفق باشید حرمت دوستان ما را هم نگه دارید.--   iroony    ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۴ (UTC)[پاسخ]
ما سعی نکردیم کسی را محکوم کنیم. فارس یا هر چیز دیگری را. ما فقط به منابع نگریستیم. --sicaspi ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۵ (UTC)[پاسخ]


سی کاسپی جان بنده اینطور برداشت کردم که طبق مقاله‏ای که شما می‏روید ۴ سوال مطرح است:

چه پروژه‏ای:فارس سازی
توسط چه کسانی:فارسها
به چه علتی:پان فارسیسم
چگونه:رسمی نکردن غیر فارسی ٬ فقیر کردن غیرفارس و مهاجرت غیرفارس و حتی تغییر اسامی غیرفارسی
منابعتان:اسراییلیان و چند نفر دیگر که توسط استاتید بالاتر از خودشان رد شدند.
می‏بینید که در برابر هر سوال یک فارس یا فارسی می‏آورید.چگونه پس فارسی متهم نشده؟--   iroony    ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۱۱ (UTC)[پاسخ]


نه خیر. برداشت شما بعد از این همه وقت، هنوز نادرست است. منابع ما اسراییلی بوده اند؟ آبراهامیان، نیکی کدی، لوییس بک، را چه کسی و کی رد کرد؟ این کار را همه فارسها نکردند. توضیح بیشتر بماند برای بعد. الان فرصت ندارم. --sicaspi ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۱۳ (UTC)[پاسخ]

ها ها ها[ویرایش]

ها ها ها...به نظرتان این جمله جالب است؟؟--   iroony    ‏۱۶ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۱ (UTC)[پاسخ]

خسته نباشید[ویرایش]

می دانم که مقاله وضعی تاثر برانگیز را می گذراند، و با رویه هایی مواجه شدیم که بی سابقه بود و ایرادهایی بنی اسراییلی گرفته شد، ولی به قول شما فاز دوم پروژه تازه آغاز شده. جناب، اگر شما به نسخه فارسی کتاب ایران بین دو انقلاب نوشته یرواند آبراهامیان چاپ نشر نی ، دسترسی می دارید، لطفاً آن را ببینید، کمک زیادی خواهد کرد، اگر توانستید، بخشهایی که به موضوع مربوط است را تایپ کنید. --sicaspi ‏۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۲ (UTC)[پاسخ]

اصل مقاله‌ی دلخواه[ویرایش]

سلام به شما کاربر محترم تبریزلی؛

می‌خواستم بدانم آن مقاله‌ای که دلخواه شما بود چه بود. لطف کنید آن مقاله را با همه‌ی چیزها (سورس آن) در اختیار من قرار دهید.

--چالاک ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۹ (UTC)

متوجه پیام من شدید؟--چالاک ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۵ (UTC)

بله همین الان

پس چی شد؟--چالاک ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۱۰ (UTC)


http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C_%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1&diff=prev&oldid=2504355

یعنی این همان چیزی است کە مورد علاقه‌ی شما بود و می‌خواستید بماند؟--چالاک ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۱۹ (UTC)

الزاما خیر

این مقاله تکمیل نبود

اجازه این کار هم به ما داده نشد

اما من همان چیزی را می‌خواهم که اجازه‌ی ماندنش را ندادند.--چالاک ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۳ (UTC)


متوجه نشدم چرا؟

ما اصراری بر ماندن این نداشتیم میگفتیم بحث شود روش

اما بایکوت شد

کاربر تبریزلی محترم من میخواهم آن چه را که شما می‌خواستید بنویسید (البته با ارائه‌ی منابع معتبر و موثق؛ چیزها را که نامعتبرند نقداً خط بکش) در ویکی کردی سورانی بیاورم البته که آن جا سانسور وجود ندارد البته با رضایت شما و چه بهتر اگر شما آذری هستید همین کار را در ویکی آذری انجام دهید. حال پاسخ شما چیست؟--چالاک ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)


پیشنهاد خوبیست

ما در این مقاله سعی کردیم منابع که شائبه ناسیونالیست قومی دارد نیاوریم

تماما بی طرف اوردیم

منایع بسیاری نیز بعدا اضافه شد در حین بحث و میتوانیم تکمیل کنیم

سعی کن آن چە را کە ناجانبارانە و درست است در اختیارم قرار دھی من نیز آن را ترجمە خواهم کرد. مقالە را بە طور کامل در اختیارم قرار بدە. سپاس.--چالاک ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۲ (UTC)

حتما البته از قبل هم مذاکراتی شده بود که اگر در ویکی فارسی اجازه ندهند در سایت ها همزمان قرار بگیرد

پس منتظرت خواهم ماند مرا بی‌جواب نگذاری!--چالاک ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۰ (UTC)


لینک صفحه شما چیست؟

کاربر:Calak

--چالاک ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۶ (UTC)


اگر به این بحث علاقه شخصی دارید میتوانیم مشترکا روی این مقاله کمی کار کنیم

مقاله شکل نهایی به خود بگیرد و در ویکی ها ترجمه شود

صد البته علاقه دارم در مورد تبعیض‌هایی که بر اقلیت‌های قومی و نژادی می‌شود مطالبی بنویسم اما ادامه‌ی این موضوع را در ویکی فارسی کاملاً بیهوده می‌بینم.--چالاک ‏۲۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۲ (UTC)

قطع دسترسی[ویرایش]

شما به خاطر توهین قومی و بنا بر قانون ویکی‌پدیا:حمله‌های شخصی ممنوع که می‌گوید: «کاربرد انگ‌ها و تهمت‌های نژادپرستانه، جنسیتی، مذهبی، قومیتی یا دیگر صفت‌ها» ممنوع است، به مدت یک سال قطع دسترسی شدید. با وجود بارها تذکر در مورد پرهیز از توهین قومی در این ویرایش بار دیگر نوشتید: «این فقط و فقط و فقط میتواند در ویکی فارسی اتفاق بیافتد». یعنی قوم و مردم فارس‌زبان را تحقیر کرده‌اید. امیدواریم پس از بازگشت بعدی‌تان در رویه خود بازنگری کنید.--ماني ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۰۳ (UTC)[پاسخ]
مانی جان من به رای شما احترام می‏گذارم اما به نظرم ایشان در آنجا توهین قومی نکردند حتی در پرانتز نیز درخواست کردند این توهین را قومی ندانند.حرف ایشان غلط است چون در ویکی‏های دیگر نیز وضعیت بسیار خرابتر است اما شاید حق ایشان نباشد این قطع دسترسی.--   iroony    ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۵۶ (UTC)[پاسخ]
درود. بارها به ایشان در این مورد تذکر داده شد. هر حرفی که بتواند توهین قومی، مذهبی و جنسیتی به‌شمار بیاید در ویکی‌پدیا ممنوع است و پست‌کنندهٔ آن قطع دسترسی می‌شود. مختص دانستن اخلاق منفی به یک گروه زبانی توهین است (جملاتی مثل "خب ویکی ترکی/سومالی ... است دیگر چه انتظاری داشتید. یا جملاتی که این منظور را برساند). اگر رئیس ویکی‌پدیا بفهمد که ما برای توهین قومی این‌همه مدارا و تذکر داشته‌ایم و بعد فقط یک سال قطع دسترسی کرده‌ایم ما را به اتهام همدستی با توهین‌کنندگان محکوم می‌کنند. در دنیای مدرن سه نوع توهین قومی، مذهبی و جنسیتی شوخی‌بردار نیست و سیاست مدارای صفر در برابر آن اتخاذ شده.--ماني ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۱۳ (UTC)[پاسخ]
کاربر مانی این فقط تعبیر شماست. او توضیح داده منظور اش چیست. او حق دارد از ویکیپدیای فارسی و جوی که در آن حاکم است انتقاد کند. قطع دسترسی او، صرفاً بدین خاطر، از علائم پایان کار آزادی، و دانش، در ویکیپدیای فارسی است. او چه باید بگوید، و چگونه باید انتقاد کند؟ او، پس از دو ماه بحث، در ویکیپدیای فارسی، در جایی که گمان می کند بیشتر نویسنگان آن فارس اند، (و من با این تصور او مخالف ام و حاضر ام آن را به او ثابت کنم) روی مقاله ای مرتبط با قوم فارس، که عده ای به دلایلی غیر منطقی، آن را علیه فارس ها می دانند (و ما با این دیدگاه مخالف ایم، و مقاله را صرفاً بیان مستندات تاریخی و اجتماعی می دانیم) فقط کارشکنی دیده و بی منطقی. طبیعی است که این شائبه برای او ایجاد شود که این مساله، به خاطر تعصب فارسهاست. این نظر اوست (که ممکن است درست یا غلط باشد)، توهین به فارسها نیست. آنچه بر سر او آمده، هر چه گذشته او را بر این عقیده مصمم تر کرده. مدیران چه کرده اند با او، جز قطع دسترسی؟ یک بار شده با او، منطقی صحبت کنند؟ شبهات اش را برطرف کنند؟ آیا اگر کسی، تنها و ناآشنا باشد، دلیلی است بر بی رحمی بر او؟ مدیران، چرا این قدر اشداء علی الضعفا هستند؟ همین کامنت او، منطقی ترین نوشته او بوده است. سوالاتی کاملاً جدی، و منطقی پرسیده شده است. مدیران، وظیفه دارند، به این موارد رسیدگی کنند؛ اما اینها، مدتهاست که بی پاسخ مانده اند، روز به روز وضع مقاله بدتر شده، و متاسفانه مدیران فقط به وقت قطع دسترسی، یا محافظت سر رسیده اند. محافظت هم هر بار، روی مطالبی تقریباً ثابت بوده، بگوییم یک بار اتفاقی بوده، برای چهارمین بار دیگر شبهه ناک است. او حق دارد انتقاد کند. امیدوارم در این تصمیم خود، که به نظر من به شدت ناعادلانه است، تجدید نظر فرمایید، چرا که او را، در عقیده خود، راسختر خواهد کرد و نابود کننده diversity است. --sicaspi ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۰۷ (UTC)[پاسخ]
درود. من با کاربر تبریزلی منطقی حرف زدم. بارها نسبت به توهین‌های قومی ایشان تذکر داده‌ایم. (در مورد توهین در پست قبلی (همین بالا) نوشتم.) کسی که می‌خواهد روی مقاله‌های این دانشنامه کار کند باید به قوانین آن هم احترام بگذارد. نمی‌شود برای متنوع نگه داشتن محیط اجازه قانون‌شکنی و توهین قومی داد. شما همین الان بروید در ویکی آذربایجانی (یا فرانسوی یا ...) و بنویسید: ویکی‌پدیای ترکی آذربایجانی است دیگه چه انتظاری داشتید. این «قوم بدبخت ت. آ.» است دیگه. این کارها فقط و فقط و فقط مال ویکی ترک‌زبان‌هاست و ... و روی این پیام‌های خود اصرار کنید و بارها آن‌ها را ارسال کنید بعد بیایید لطفاً نتیجه را برای ما بگویید. منتظریم. --ماني ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۱۸ (UTC)[پاسخ]


من با کار جناب مانی موافقم. اول اینکه جناب مانی به ایشان تذکر دادند که این کار را نکنند زیرا توهین است ولی ایشان سه بار این کار را کردند. دوم اینکه پس از بازگشت ایشان آمدند و گفتند: "این مقاله با این وضعیتش و با آن نامربوطیش به موضوع فارسیزاسیون و یکسان سازی بهترین دلیل و بزرگترین سند ما برای اثبات وجود فاشیزم قومی در ایران است " ایشان در واقع کاربران دیگر را "فاشیست" میخوانند. حقیقت اینست که این کاربر چند قانون ویکیپیدا بویژه "ویکیپیدا میدان جنک نیست" را بارها شکسته است. برای نمونه "دست بردن در این مقاله و یا حتی تخفیف و نرم کردن متن این مقاله مساعدت و کمک به آذرگشنسب نویسان در راه توجیه کنندگاه آسیمیلاسیون در ایران است".. ایشان به کاربران دیگر میگوید: "وتانمالی ایشدی واللاه من شرم ائلیره م(مسئله شرم آوری است و به خدا من شرم می کنم) (تورک اولاسان ساتقین اولاسان)(ترک باشی و خودفروخته باشی)".. خودفروخته خواندن کاربران دیگر نیز نشانگر میدان جنگ است. همچنین کدام منطق؟ مگر هفت هزار ساله بودن زبان ترکی و سومری بودن زبان ترکی منطقی است؟ مگر پاک کردن وبلاگ و وبسایت و شیفر که در این مقاله آمده است [۸] بهانه است برای توهین به کاربران؟ به هر حال جناب مانی قبلا به ایشان توضیح در مورد آن مورد خصوصی داده بودند و ایشان نیز بایست پرهیز میکردند زیرا چیزی که اخطار آن داده شده است و هنوز ادامه یابد و بهانه برایش درست شود، واقعا خلاف قانون است. برای نمونه در ویکیپیدای آذربایجانی، زردشت را یک پیغمبر ترک و سومریان و بابک خرمدین و حتی آثارهای کلیسای ارمنی را چیز دیگر معرفی میکنند. ولی این نباید دلیل توهین به زبان و گویشوران آن زبان شود. جنگ ویراستاری را هم لطفا در اینجا نیاورید زیرا اینجا تنها رفتار وی مورد نظر گرفته شده است. --Nepaheshgar ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۴ (UTC)[پاسخ]

درود. بسیاری افراد از ویکیپدیای فارسی انتقاد کرده اند. تنها چیزی که او گفته، در یک جمله این است: «من از ویکیپدیای فارسی انتقاد دارم» او هرگز، کسی را فاشیست نخواند. او حق دارد، نظر اش را درباره یک رفتار، یک نظر، و وضعیت یک مقاله، هرچه باشد، بدهد. او هرگاه گفت فلان شخص، فاشیست است، و صریحاً به این موضوع اشاره کرد، حرف شما درست؛ ولی نمی شود، خود مان یک حرف او را تفسیر کنیم، در حالی که خودش توضیح داده و منظور اش را روشن کرده. به نظر مدیران می باید بهتر از این عمل کنند، باید رایزنی کنند، و دست کاربر تازه کار را بگیرند. این بار، او مرتکب توهین نشده، حرف ما این است مانی گرامی. او به گویشوران هیچ زبانی توهین نکرده. Nepaheshgar، لطفاً توهین از خود نسازید. او به خاطر این چیزهایی که گفتید، هرچند مقصر نبوده و شروع کننده نبوده، محکوم شده است. این بار ربطی به آنها ندارد. diversity باید حفظ شود. --sicaspi ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۱ (UTC)[پاسخ]
این برداشت شماست. جدی می‌گویم. لطفاً عین کلمات کاربر تبریزلی که در این‌جا توهین قومی تلقی شده را در یکی دیگر از نسخه‌ها فعال ویکی‌پدیا بنویسید و نتیجه را به ما بگویید. منتظریم.--ماني ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)[پاسخ]
خوب او به خاطر آن چه که شما توهین می خوانید، قطع دسترسی شد و رفت، حساب کهنه که نباید پاک کرد. او یک اعتقادی دارد. او معتقد است تاریخ ترکان 7000 ساله است. شاید غلط باشد، ولی دلیل بر یک سال محروم کردن می شود؟ در ویکیپدیاهای دیگر خیلی اتفاقها ممکن است بیفتد. ولی ببینید که حرف او چه پاسخی گرفته؟ مقاله یکسان سازی در ایران پر شده با مطالبی با تاریخ زبان فارسی، اثبات یک عقیده درباره فارسها، سمیتقو (یاغی کرد) ، تاریخ کشتارهای قومی در ایران، براساس ادعایی که هنوز بعد از چند روز در مقاله خبری از آن نیست، و فرقه دمکرات آذربایجان! و وقتی او می آید مطالب نامربوط را حذف کند، قطع دسترسی می شود. اعتراض می کند، (این بار) دوباره قطع دسترسی می شود. در ویکیهای دیگر، شما بروید در مقاله هولوکاست، مطالبی راجع به کشتارهای فلسطین و غزه و ... وارد کنید، بعد از 8 بار، برگردان، با شما چه برخوردی می شود؟ --sicaspi ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۵۵ (UTC)[پاسخ]
من در قطع دسترسی‌های قبلی ایشان دخیل نبوده‌ام. می‌‌توانید این ادعایتان که کاربر تبریزلی به خاطر این‌که «معتقد است تاریخ ترکان ۷۰۰۰ ساله است یک سال قطع دسترسی شده» را ثابت کنید؟ اگر نتوانستید باید این ادعا و اتهام را پس بگیرید.--ماني ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)[پاسخ]
من کاری به شخص شما ندارم. منظور من از شما، کل مدیران اند که آنان را تیمی هماهنگ می دانم، و همگی شان را در تصمیمات مسئول می شناسم. متاسفانه، با ایشان خلاف وپ:چماق عمل شد. به او تذکری بابت قانون 3 برگردان داده نشده بود. او در جاهای معدودی حضور داشت، هنوز به حقوق خود، و قوانین آشنا نبود، و مدیران هم تلاش کافی را، برای کمک به او نکردند. به شکایتهای او رسیدگی نشد، و فقط محکوم شد. همین کامنت آخر او در بحث مقاله یکسانسازی، فقط چکیده ای از آن چیزی است که او حق دارد به آن معترض باشد. به جای این که پاسخی داده شود، ساکت کردن او، و نابودی آخرین صدای مخالف، درست نیست. کاربر نپاهشگر چند خط بالاتر آن را گفتند و شما هم تکذیب اش نکردید. اگر نیست من پس می گیرم.--sicaspi ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۹ (UTC)[پاسخ]
"به او تذکری بابت قانون 3 برگردان داده نشده بود" چرا در صفحه بحث به او دادم و قبلا هم داده شده بود. اما اینجا بخاطر این قانون مسدود نشده است. در ضمن دعوای ویراستاری به این معنی نیست که طرف مقابل میتواند دوستان نزدیک من مانند البرز را "خائن" "خودفروش" "بیشرف" "سگ عوعو میکند ولی کاروان میرود" بخواند. امیدوارم فرق اینها را باهم بدانید. مطالبی هم در مقاله اورده شده بود ربط دارند و جناب تبریزلی حتی بخشهایی از نوشتارهای خودتان را پاک کردند. همچنین ایشان بخاطر عقایدشان مسدود نشدند بلکه بخاطر رفتارشان با کاربران. --Nepaheshgar ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۲۹ (UTC)[پاسخ]
به خاطر اینهایی که می گویید، او چند بار، بسته شد. این بار، او نه به کسی حمله کرده، نه نزاکت را زیر پا گذاشته، نه قانون را نقض کرده. صرفاً از ویکیپدیای فارسی، شکاست کرده. جواب اش این است؟ --sicaspi ‏۲۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۳ (UTC)[پاسخ]
جناب مانی درست تشخیص دادن که بحث آن کاربر از سیاه کردن چیست. به هر حال توهینهایی که ایشان قبلا کردند مجازاتش قابل بستن باید باشد (مانند توهینهایی که به برخی از دوستان کردند "بی شرف" "خود فروش" "سگ" و غیره لایق ویکیپیدا نیست و من بودم از همان اول چنین افرادی را قطع دسترسی میکردم). --Nepaheshgar ‏۲۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۵۷ (UTC)[پاسخ]

نمی‌دانم چرا تا فرد خطاکاری مسدود یا جریمه می‌شوند یک عده سریع مخالفت‌هایشان را بی‌دلیل و بادلیل شروع می‌کنند. با توجه به بحث‌های بالا وجمله‌ای که این کاربر گفته و اخطارهای قبلی به نظرم بسته شدن ایشان بسیار منتقی است.--Momali ‏۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۴۲ (UTC)[پاسخ]

بله، منطقی که با ت نوشه شود، اثرات اش را هم داریم می بینیم. --sicaspi ‏۲۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۹ (UTC)[پاسخ]

منتقی = منطقی . اشتباه تایپی بود نه املایی. درود بر حواس جمع! --جویباری ‏۳۰ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۱۷ (UTC)[پاسخ]

ادامه قانون‌شکنی[ویرایش]

قانون ویکی‌پدیا می‌گوید کاربری که قطع دسترسی شده اجازه مشارکت در دانشنامه ندارد. تلاش مکرر شما جهت این قانون‌شکنی باعث شد دسترسی شما و زاپاس‌هایتان به مدت بی‌پایان بسته شود.--ماني ‏۲۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۱۱ (UTC)[پاسخ]


ایمیل[ویرایش]

کاربر تبریزلی لطفاً ایمیل تان را فعال کنید. --sicaspi ‏۳۰ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۹ (UTC)[پاسخ]

dddd سسسسسسسس


آسوده بخواب که ما بیدار ایم[ویرایش]

تبریزلی راهت ادامه دارد حتی اگر دیکتاتور، بر ما گلوله بارد

--sicaspi ‏۲۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)[پاسخ]

حالا این دیکتاتور کیه؟

احتمالا منظورشان کسایی هستند که با تفکرات نژادپرستانه موافق نیستند.

ویا احتمالا کسانی که خود نژادپرست تر از نژادپرستان ادعایی هستند. Azar.parla ‏۲۷ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۵۰ (UTC)[پاسخ]

آنها که الحمدلله قطع دسترسی شدند خودشان .تا به ستایش از نژاد برترشان و نسبشان و گلوبلولهای خونشان و نحوه ادای کلماتشان و تاریخ مجعولشان با خیال آسوده بپردازند تا شاید حضرت بوزقورد مورد رحمتشان فرماید انشالا و البته گویی از در بیرون رفته از پنجره دوباره رجعت فرمودند برای همین میتوانند دوباره نژادپرستشان را اینجا راه اندازی نموده عضو بگیرند.

/