ویکی‌پدیا:قهوه‌خانه/بایگانی ۸۴

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

آیت الله و القاب[ویرایش]

به نظر شما، آیا آیت‌الله یک لقب است و باید بلکل از ویکی‌فا حذف شوند یا خیر؟ در وپ:تکلف به این مورد اشاره‌ای نشده است. اگر باید حذف شوند اتخاذ تصمیم شود تا با ربات در عرض چند دقیقه از کل ویکی فارسی حذف شوند تا کاربران سخت‌کوش ویکی اینگونه به زحمت نیافتند. همچنین است در موارد مشابهش همچون شهدخت، شهزاده و ... .--  پسر آمل  گفتگو  ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۵۳ (UTC)[پاسخ]

من آشنایی زیادی با این موضوع ندارم. اما طبق مقاله‌هایی که در ویکی خودمان موجود هستند! می‌توان اینگونه برداشت کرد که : هرکدوم از این القاب نشون دهنده سطح حوزوی این افراد هست!!! یعنی اگر میگوییم آیت‌الله! این شخص کسی هست که به مقام اجتهاد رسیده و یا اگر می‌گوییم آيت‌الله‌العظمی!! این شخص کسی هست که مرجع تقلید باشه و حتی برای همین القاب و اسامی نیز در ویکی خودمان مقاله‌هایی این چنین:آیت‌الله و آیت‌الله العظمی و حجت‌الاسلام و حجت‌الاسلام والمسلمین و با این الگو نوشته شده‌اند.Ομιλία Sahim ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۱۷ (UTC)[پاسخ]
وجود این موارد که لقب یا عنوان یا هر چه که محسوب کنید در ابتدای مقاله به نظر من خالی از ایراد است. اگر کسی آیت‌الله شناخته می‌شود مشکلی نیست در مقاله‌اش به آن اشاره شود. ولی استفاده بیش از حد مشکل زاست. در ابتدای مقاله فرد مورد نظر یک بار ذکر شود آیت‌الله فلانی (نه در عنوان) همین کافیست. در جای دیگری از مقاله این لقب دیگر تکرار نشود. تا نظر دیگر دوستان چه باشد. --جویباری ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۲۶ (UTC)[پاسخ]
با درود. الفاظ نشان دهنده درجه حوزوی، تنها در مقاله خود شخص آن هم تنها در وپ:آغاز مقاله باید آورد شود و افزودن القاب به نام شخص در دیگر مقالات اشتباه است.--آرش:) ۱۴ شهریور ۱۳۸۹ ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۳۲ (UTC)[پاسخ]
این مواردی که این کاربر حذف کرده است مواردی است که شخص به لقب آیت الله شناخته شده است. می توانید نگاه کنید. مثلا الآن در عرف جامعه می گویند بروجردی؟!!! یا آیت الله بروجردی؟--Ali Esfandiari ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)[پاسخ]
علی عزیزم شیوه نامه صراحتا بیان میکند که:

با القابی مثل آیت‌الله، حجت‌الاسلام، آخوند، ملا، شيخ و ... هم مانند دکتر برخورد می‌شود.

و

القاب حرفه‌ای یا دانشگاهی‌ای چون استاد، پرفسور، دکتر و مهندس نباید استفاده شوند (نه در جملات آغازین و نه در سایر بخشهای مقاله) ولی اگر عنوان یا لقب با نام فرد سخت عجین شده‌است، آنگاه با آن مانند تخلص برخورد می‌شود و پس از ذکر نام اصلی، نامی که با عنوان دانشگاهی عجین شده‌است ممکن است در متن نوشتار ذکر ‌گردد و از تغییر مسیر استفاده شود.

البته بنظر من هم نام کامل جایگزین شود بهتر است.--آرش:) ۱۴ شهریور ۱۳۸۹ ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۳۸ (UTC)[پاسخ]

دوست عزیز آقای اسفندیاری گویا رفتند تمام ویرایش‌های بجای جناب کوبین را واگردانی نمودند که نکته جالبی نبود. --جویباری ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۴۲ (UTC)[پاسخ]
من هم از این جمله "شخص به لقب آیت الله شناخته شده است" منظورم همین است. کلا این اشخاص به این نام ها شناخته می شوند. دیگر این چه کاری است که کل "آیت الله" ها رااز اول اسم برداریم؟ پسر آمل خوب حرفی زد که یک برنامه به ربات بدهید و قال قضیه را بکنید--Ali Esfandiari ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۴۵ (UTC)[پاسخ]
با ربات نمیشود زیرا در بسیاری از لید مقالات احتمالا یک یا دوباره صفت می آید. همان دستی که دوستان انجام دادند بهتز است. سپاس--آرش:) ۱۴ شهریور ۱۳۸۹ ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۵۴ (UTC)[پاسخ]
مدیر محترم. منظورم از این مثال ربات این است که اصلا این کار طبق قوانین درست نیست؛ نه اینکه بخواهم برای حذف "آیت الله" دل بسوزانم و راه حل فنی ارائه دهم--Ali Esfandiari ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۵۹ (UTC)[پاسخ]
جناب می‌شود نشان بدهید کجای قوانین نوشته «اصلا این کار طبق قوانین درست نیست»؟ Cobain ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۰۲ (UTC)[پاسخ]
در ابتدای سیاست آمده است:

با وجود این‌که پیروی از مفاد این صفحه توصیه می‌شود، این مفاد جزء سیاست‌ها نیست. در ویرایش و به‌روزرسانی این صفحه جسور باشید، ولی لطفاً پیش از انجام تغییرات عمده از صفحهٔ بحث برای مطرح‌کردن آن تغییرات و نظرخواهی در مورد آن‌ها استفاده کنید.

شما در این بحث اتفاق‌نظر و اجماعی برای افزوده شدن این بند میبینید؟ بنده و/یا هر کاربر دیگری نیز میتواند این بند را تغییر دهد. مطرح شدن این مورد در قخ دلیلش تصمیم گیری و اجماعی همیشگی در این باره است و نه پیروی کورکورانه از بندی یک خطی که توسط تنها یک کاربر و بدون اجماع نوشته شده است. تا نرسیدن به اجماع هر نوع حذفی واگردانی خواهد شد.  پسر آمل  گفتگو  ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۰۴ (UTC)[پاسخ]

دوستان چرا بحث را پیچیده می‌کنید. یعنی برای این هم باید نظرخواهی انجام شود؟ --جویباری ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۱۸ (UTC)[پاسخ]
من با آرش موافقم:«الفاظ نشان دهنده درجه حوزوی، تنها در مقاله خود شخص آن هم تنها در وپ:آغاز مقاله باید آورد شود و افزودن القاب به نام شخص در دیگر مقالات اشتباه است.». اینکه در مقاله‌ای مثلا ۲۰ بار بگوییم آیت‌الله بروجردی یا پروفسور حسابی اصلا جالب نیست. همان ابتدا یک بار می‌گوییم ایشان آیت‌الله بوده‌اند با حجت‌الاسلام یا استاد و پروفسور و... . امروزه در جامعه هواداران ژانر خیال‌پردازی نیز نام تالکین با استاد همراه است. پس قبل از تمام تالکین‌های دانش‌نامه هم یک استاد اضافه کنیم؟ با این که رهنمود را می‌توان رعایت نکرد ولی بی‌اهمیت شمردن آن در این وسعت نیز جایز نیست. وقتی رهنمودی خوب و منطقی است چه دلیلی دارد که رعایت نشود؟-- Phobia ☻☺ ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)[پاسخ]
به نظر من هم در بخش آغازین صاحب‌مقاله تنها یک بار آورده شود، در متن آورده نشود. --Wayiran (ب) ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۲:۱۱ (UTC)[پاسخ]
در ویکی پدیا هر فعالیت این مدلی باید با اجماع صورت گیرد. اگر توانستید این موضوع را به اجماع برسانید، گردن من از مو باریکتر خودم به همه مقالات مربوطه آیت الله می افزایم. البته وضعیت نظرات کاربران و اجماع در این مورد همین جا تا حدودی مشخص است. دوستدار--آرش:) ۱۴ شهریور ۱۳۸۹ ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۰۹ (UTC)[پاسخ]

در موارد معمولی بهتر است شاخص آیت‌الله (مثل استاد، دکتر ، سرگروهبان و...) تنها یک‌بار ذکر شود. اما در مواردی که ایجاد تشنج می‌کند باید کلمه‌ی آیت الله را پیش از نام آورد. به عنوان مثال مقاله‌ی آیت‌الله خمینی، اگر می‌خواهیم از لفظ امام استفاده نکنیم و بی‌طرفی نوشتار حفظ شود. ازین دسته اند :‌ آیت‌الله کاشانی، سید مدرس و آیت‌الله خا.منه‌ای. زخمی  پیام  ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۳۴ (UTC)[پاسخ]

نیاوردن لفظ «امام» باعث از دست رفتن بیطرفی میشود؟ به چه دلیل؟ --سیمرغ ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۴۹ (UTC)[پاسخ]

من گفتم آوردن لفظ امام باعث از بین رفتن بی‌طرفی می‌شود. و نیاوردن آن (بدون به کار بردن شاخصی دیگر چون آیت‌الله) عواقبی در پی خواهد داشت. زخمی  پیام  ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۲۳ (UTC)[پاسخ]

آیت‌الله و حجت‌الاسلام و امثالهم نه لقب رسمی هستند و نه درجه حوزوی شخص را نشان می‌دهند. بسیارند افرادی که در بالاترین سطوح علمی حوزه اند ولی حجت‌الاسلام خطاب می‌شوند و بسیارند افرادی که تحصیلات حوزوی بسیار ناچیزی دارند ولی چون وکیل و وزیر شده‌اند آیت‌الله خطاب می‌شوند. ضمن اینکه کاربرد این لقب‌ها در طول زمان به سرعت در حال تغییر است مثلاً ۳۰ سال پیش شاید کل افرادی که امکان داشت آیت‌الله خطاب شوند ۱۰-۲۰ نفر بیشتر نبود ولی الآن ده‌ها هزار نفرند. از سوی دیگر هر کسی هم به سبک و تمایل خود از این القاب استفاده می‌کنند مثلا یکی به یوسف صانعی می‌گوید آیت‌الله یکی می‌گوید آیت‌الله‌العظمی یکی می‌گوید شیخ. یا فرض بفرمائید آقای خمینی از بین شاگردان خود و اصحاب حکومت جمهوری اسلامی فقط منتظری را آیت‌الله می‌نامید و بقیه را شیخ و حجت‌الاسلام در حالی که بعضی دیگر همان زمان هم به آن حجت‌الاسلام‌ها آیت‌الله می‌گفتند. در مجموع هیچ ضابطه خاصی برای این لقب‌ها وجود ندارد که آوردن آن‌ها اطلاعاتی در مورد درجه علمی به خواننده بدهد و برعکس ممکن است گمراه‌کننده هم باشد. این معیار که به مجتهد مطلق می‌گویند آیت‌الله و به مرجع می‌گویند آیت‌الله‌العظمی و غیره هم اول اینکه رسمی نیست یعنی تحلیل شخصی است که پژوهشگران حوزوی از روی کاربرد القاب کرده‌اند دوم اینکه مربوط به الآن است (یعنی ده سال پیش اینطور نبود و ۱۰ سال دیگر هم شاید اینطور نباشد) و سوم اینکه همین الآن هم در بسیاری از موارد رعایت نمی‌شود. یک نکته هم این که هیچ آخوندی خودش این القاب را برای خودش به‌کار نمی‌برد (و نباید به‌کار ببرد) چه شفاهی و چه کتبی و همیشه خودش را با نام کامل معرفی می‌کند. برخلاف دکتر و مهندس که طرف مهر و امضایش همین است. این‌ها القابی است که دیگران برای احترام به کار می‌برند به همین دلیل هر کس از هر کس بیشتر خوشش بیاید لقب درشت‌تری به او می‌دهد. مثلاً در مورد آیت‌الله العظمی تا همین اواخر معمولاً مقلدان شخص به او آیت‌الله‌العظمی می‌گفتند. روزبروز هم وضعیت این القاب سلیقه‌ای‌تر و دل‌بخواهی‌تر می‌شود. البته همهٔ این‌ها به معنی این نیست که کلاً نباید از این القاب استفاده شود. در چند مورد خاص این القاب کمک می‌کنند مهمترینش جائی است که می‌خواهید حوزوی و فقیه بودن شخص را به خواننده گوشزد کنید. مثلاً می‌‌نویسید عبدالکریم سروش فلان عقیده را دارد و حجت‌الاسلام یوسفی اشکوری فلان عقیده. اینجا مشخص می‌شود که یوفی اشکوری به عنوان یک حوزوی این حرف را می‌زند. یکی هم کمک به جستجوی گوگلی است و دیگری هم در مورد افراد خیلی خاصی که تقریباً هیچکس با نام کوچک آن‌ها را نمی‌شناسد مثل آیت‌الله بروجردی که البته اینها هم تعدادشان خیلی کم است. در همه این موارد هم یکبار ذکر آیت‌الله و حجت‌الاسلام و ... کفایت می‌کند.--همان ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۲۷ (UTC)[پاسخ]

اکنون نیز در بسیاری از مقالات ار این الفاظ استفاده نمیشود (مثلاً ذکر شده:روح‌الله الخمینی، روح‌الله خمینی و ...) اما برخی کاربران تیشه در دست گرفته و هرجا کلمه آیت‌الله دیدند قلع و قمعش کردند و نسبت به واگردانی‌های صورت گرفته نیز شاکی بوده و قیافه حق به جانب میگیرند. هرچه باشد روح الموسوی الخمینی قابل قیاس با تالکین نیست که بگوئیم چون استاد تالکین شده تالکین خالی، پس آیت‌الله خمینی هم باید بشود خمینی. یکی شخصیتی بزرگ در دنیاست و دیگری نویسنده داستانهای تخیلی. آخر این خمینی کدام خمینیست؟ درست است که در ویکی میگویم نباید از القاب به صورت اغراق آمیز و بیش از حد استفاده کرد ولی نداریم که باید بی حرمتی شود. در برخی مقالات حذف این لفظ نوعی بی حرمتی به آن روحانی خواهد بود. در ابتدای بحث، الفاظ دیگری نیز مطرح شده بودند همچون: شهزاده و شهدخت و غیره و ذالک که در کل مقالات خاندان سرنگون شده پهلوی موجود است و حتی هم‌اکنون نیز بکار میروند. در مورد آنها نیز باید اجماع شود. به نظرم اگر لفظ آیت‌الله را قرار است تنها در مقاله خود فرد بکار برد پس در موارد مشابهی همچون شه‌دخت لیلا و ... نیز همینگونه باید باشد.--  پسر آمل  گفتگو  ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۰۲ (UTC)[پاسخ]
نظر همان تأیید می‌شود. دیگر اینکه با چانه‌زنی و لابی‌گری نمی‌توان آیت‌الله باران کرد. به‌آفرید ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)[پاسخ]
(تعارض)جناب پسر آمل مگر کسی گفت شهدخت و شهزاده و شاهنشاه بماند و فقط آیت‌الله و حجت‌الاسلام را برداریم؟ همانطور که آیت‌الله را برمی‌داریم باید شهدخت و... را نیز برداریم. ولی من متوجه نمی‌شوم یعنی چه که به خمینی با برداشتن آیت‌الله از کنارش بی‌حرمتی می‌شود! اگر به حرمت است که در دنیا خیلی‌ها حرمتشان از ایشان بیشتر است پس در مقالهٔ آن‌ها هم باید کنار نامشان یک چیزی بگنجانیم که بی‌حرمتی نشود؟! پس در مقالهٔ کوروش هم کنار همهٔ کوروش‌ها یک بزرگ یا کبیر بگذاریم که بی‌حرمتی نشود. به نظر من کلا این القاب در ویکی جایی ندارند.-- Phobia ☻☺ ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۱۳ (UTC)[پاسخ]
بی احترامی در کار نیست. اصلا احترامی هم در کار نیست. در ویکی وظیفه ما احترام یا بی احترامی به اشخاص نیست. دیدگاه باید بی طرف باشد. پس به دلیل کاربرد زیاد یک بار اشاره به لقب شخص در بخش آغازین کافی است. حال چه آیت‌الله باشد چه دکتر چه شاهزاده. --جویباری ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۳۸ (UTC)[پاسخ]

لفظ آیت الله و امثال ذالک بس معنای شگرف دارد. در خصوص حذف این عنوان به نظر شخصی بنده غیر منطقی به نظر می رسد. چون تحصیلات حوزوی اشخاص و میزان دروس گذرانده با عناوینی همچون آیت الله و غیره تعیین می شود. لفظ آیت الله به خودی خود به شخص داده نخواهد شد بلکه برای کسانی از روحانیون اهدا می گردد که به نفس پاکی نائل شده باشند. در این باره باید توجه داشته باشیم که این عنوان ها از دیر باز وجود داشته است تنها مرتبط به زمان حال نیست. خواهشمندم دوستان توجه بیشتری داشته باشند. یک نکته دیگر اینکه با این مسائل از دید سیاسی و تفکرات شخصی نگاه نکنیم، دانشنامه محلی است برای درج حقایق و اطلاع رسانی.--مهدی جمشیدی ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۵۸ (UTC)[پاسخ]

درود جناب جمشیدی. بحث بالا به تمام ابهامات شما پاسخ داده است.--آرش:) ۱۵ شهریور ۱۳۸۹ ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۵۹ (UTC)[پاسخ]

همکاری هفته[ویرایش]

فکر کنم اوضاع این بخش خیلی خراب باشه و تقریباً مشارکت‌ها نزدیک به صفر است. بهتر است که یا تعطیلش کنیم و یا مثلاً اسمش و یا کاربردش را عوض کنیم. تشکر--کامیار ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۴۹ (UTC)[پاسخ]

حق با شماست اما حذفش ایده ی خوبی نیست به هیچ عنوان به نظرم باید یک مشوق براش در نظر گرفته بشه مثل تعیین یک نشان که به کسی که بیشترین سهم رو در گسترش همکاری هفته داره اهدا بشه ...میشه یک نشان بی تعهدی هم در نظر گرفت برای کسانی که به مقاله ای رای میدن اما حتی یک خط هم بهش اضافه نمیکنند...امتحان این کار ضرری نداری در عین اینکه بی منفعت هم نیستblueearth205 ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)[پاسخ]
منظورم این است که شاید مثلاً همکاری ماه بهتر باشد. نمی‌دانم ایده‌ای مشابه این!--کامیار ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۰۳ (UTC)[پاسخ]
@Blueearth205:مگر کاربران عقده نشان دارند و یا وقتشان را برای دریافت نشان در اینجا صرف میکنند؟ تصور میکنم اگر همان همکاری ماه باشد و موضوع مقالات نیز با علم و مسائل روز دنیا نزدیکتر باشد بسیار بهتر است. در کل ویکی مقاله برگزیده و خوبی در حیطه علم رایانه و تکنولوژِی IT نداریم.--  پسر آمل  گفتگو  ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)[پاسخ]

شاید اگر لینکی در صفحه‌ی اصلی یا بالای قهوه‌خانه و تغییرات اخیر به آن داده شود مشکلات حل شود. هم‌کاری ماه هم ایده‌ی خوبی‌ست. زخمی  پیام  ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۱۱ (UTC)[پاسخ]

(تعارض) ولی من فکر می‌کنم تعطیل کردنش بهتر باشد. تا حالا هر فکری برای رونق وپ:هه شده است بی‌فایده بوده است (رک ص بحثش). این‌جا را اغلب کاربرانی تازه‌وارد سر می‌زنند؛ رای می‌دهند و مشارکت نمی‌کنند. گاهی حتی مقاله‌ای هم نامزد نمی‌شود، چه رسد به رای‌گیری. زمانی که من عضو ویکی شدم خیلی‌ها مشارکت داشتند، و مهم‌ترین فایده‌ای که برای منِ تازه‌وارد داشت این بود که با طرز مقاله‌نویسی آشنا شدم. ولی این اواخر تنها تاثیری که داشت این بود که مرا کلا از ویکی زده کرد. ماهیانه شدن آن هم به نظرم فایده‌ی چندانی نداشته باشد: کاربران قدیمی بعید است که بخواهند دوباره در آن مشارکت داشته باشند، و این نیز باعث دلسردی تازه‌واردان می‌شود. به‌علاوه این که یک مقاله در ماه آنقدر کم است که به نظر من نمی‌ارزد. Dernhelm ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۲۷ (UTC)[پاسخ]
من هم فکر می‌کنم اگر همکاری ماه بشود، بهتر از حذف باشد. --Wayiran (ب) ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۵۰ (UTC)[پاسخ]
@پسر آمل من هچین حرفی رو نزدم که شما دارید این تهمت رو به من می چسبونید پاسختون بسیار زننده بود ازتون چنین جوابی رو انتظار نداشتم ....من یک پیشنهاد دادم که خیللی منطقی میتونید باهاش مخالفت کنید نه اینکه بیاید از روی احساساتتون نظر بدید...امیدوارم نحوه پاسخگوییتن رو از این به بعد تغییر بدیدblueearth205 ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
حالا من پیشنهادی دیگر دارم. بهتر است پروژه را تبدیل به پروژه نوشتن مقاله خوب و برگزیده کنیم و زمان هم برایش نگداریم. موافقید؟--کامیار ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۵۹ (UTC)[پاسخ]
با این پیشنهاد موافقم. Dernhelm ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۰۲ (UTC)[پاسخ]
درود. وضع ویکی فارسی اونقدر بد نیست که همکاری هفته به همکاری ماه تغییر داده بشه. روال هم از قبل اینجوری بوده که اگر همکاری در آن هفته خوب بوده سر موعد موضوع را عوض میکنیم و اگر نه موضوع همکاری همان میماند. Muhammad ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۰۱ (UTC)[پاسخ]
با پروژه خوب و برگزیده موافقم اما فراموش نکنید تمام مقالات چنین پتانسلی رو ندارند.blueearth205 ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۰۵ (UTC)[پاسخ]
@Blueearth205:پرسشی کردم. میتوانید بگوئید خیر! دیگر دلخوری ندارد.--  پسر آمل  گفتگو  ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۰۵ (UTC)[پاسخ]
من فکر می کنم بهتر اینست که به سادگی کاری با این بخش نداشته باشیم. صرفا اگر پروژه جذابتری به ذهن رسید آنرا ایجاد کنیم و بالای قهوه خانه پروژه و برنامه اش را معرفی کنیم. ضمن اینکه فراموش نباید کرد که همکاری هفته فقط در قهوه خانه اعلام می شد و اگر کسی به قهوه خانه سر نمی زد و یا نمی دانست اصلا کجاست و چی هست با همکاری هفته هم نمی توانست همکاری کند. اینست که شاید ضعف تبلیغات هم در راکد بودن همکاری هفته بی تاثیر نبوده.Nathanieltalk ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۱۷ (UTC)[پاسخ]
با همکاری ماه موافق نیستم. یعنی ویکی فا انقدر وضعش خراب است که سالی ۱۲ مقاله برای همکاری معرفی شوند؟ ولی نظر کامیار جالب است.--Phobia ☻☺ ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۱۸ (UTC)[پاسخ]
  • در ویکیپدیای عربی بالای همه مقاله دو نوشته وجود دارد: یکی با این مضون که شما را به مشارکت در هفته فلان دعوت کنیم و دومی اینکه شما را به مشارکت در مقاله کشور هفته دعوت میکنیم. البته این فقط یک اطلاع رسانی بود و نظری در این باره ندارم.--Companionship ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۲:۱۷ (UTC)[پاسخ]
بنظر من اون دوتا پرچمی که بالاست فقط ظاهر رو زشت میکنه. البته فقط نظر شخصی است.--آرش:) ۱۵ شهریور ۱۳۸۹ ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۳۸ (UTC)[پاسخ]

به جای بحث سر اینکه حذفش کنید یا نه بروید همکاری کنید!!! Smash kia ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۵۶ (UTC)[پاسخ]

کاملاً موافقم — ابراهیمب ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۱:۲۵ (UTC)[پاسخ]
پیشنهاد: موضوع همکاری هفته باید به گونه‌ای انتخاب شود که حداقل ارزش داشتن یک عنوان در خود قهوه‌خانه را داشته باشد. می‌شود موضوع همکاری هفته را به کلیدی برای اجازهٔ ورود مباحث مربوط به یک مقاله به قهوه‌خانه کرد. به فرض، کاربر x با کاربر y سر موضوع z اختلاف دارد. در حالت عادی، کاربر x اجازه ندارد موضوع z را در قهوه‌خانه مطرح کند، اما اگر تلاشش را بکند که مقاله موضوع z را موضوع همکاری هفته کند — که این خود باعث گرم شدن ویکی‌پدیا:همکاری هفته می‌شود — آن وقت کلید مطرح کردن موضوع را در قهوه‌خانه بدست آورده. البته فاصله زمانی انتخاب مقاله تا قرارداده شدن به عنوان موضوع همکاری باید کم شود و از آن جایی که بحث در رابطه با یک مقاله بوده و احتمالا برای آینده نیز مفید هست، پس از پایان یافتن بحث (با پایان هفته)، می‌توان بحث را به جای اصلیش یعنی بحث مقاله منتقل کرد. خوبی این ایده، جلوگیری از مطرح شدن موضوع‌های مربوط به سایر مقاله‌ها در قهوه‌خانه (به هر دلیلی!) است و اینکه پس از پایان بحث (به دلیل مطرح شدن در قهوه‌خانه) باید بحث کامل و جامعی باشد و ابهامات مربوط به آن موضوع برطرف شده باشد. به هر حال این یک پیشنهاد است که باعث تغییر ماهیت همکاری هفته می‌شود و شاید درست هم نباشد. — ابراهیمب ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۲:۱۲ (UTC)[پاسخ]
من چند هفته ای مستمر و فعال در این بخش فعالیت کردم. چیزی که به نظرم باعث می شد افراد در آن همکاری نکنند، این بود که ویکی پدیا را پروژه ای آزاد می بینند و از این که ملزم به فعالیت در مورد مقاله ای باشند که با انتخاب چند نفر دیگر برگزیده شده است، خوشحال نبوده و بدین جهت همکاری هم نمی نمودند. S.abbasi ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۵:۴۹ (UTC)[پاسخ]
با نظر جناب عباسی موافقمblueearth205 ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۱۷ (UTC)[پاسخ]
نظر من اینه که مثل اعراب بالای تمام صفحات همگی کاربران رو از موضوع همکاری هفته مطلع کنیم. و اینجوری خودبه خود عده‌ی زیادی رو با همکاری هفته آشنا و راغب به همکاری خواهیم کرد.--محکپیکار ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۵۶ (UTC)[پاسخ]

ترجمه برخط خوب فارسی‌ قرآن، عهد جدید و عهد عتیق[ویرایش]

خیلی‌ وقت‌ها در مقالات به یک آیه خاص در قرآن، عهد جدید و یا عهد عتیق اشاره میشود. میتوان الگویی مانند ساخت که شما را به محل آن آیه پیوند دهد. حال سوال من این است که بهترین ترجمه (های) برخط قرآن، عهد جدید و یا عهد عتیق کدام است. منظور من از ترجمه، ترجمه لفظی وفادار به لغات آمده در متن عربی است، و نه ترجمه تفسیری که هنگام ترجمه ملاحظات سلیقه‌ای، فرقه‌ای، ... لحاظ شده باشد. ترجمه‌های فارسی‌ عهد عتیق و عهد جدید و بسیاری از ترجمه‌های قرآن که من دیده‌ام تفسیری هستند. اگر مواردی میشناسید لطفا معرفی کنید.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۳:۱۷ (UTC)[پاسخ]

در مورد قرآن، بهترین و دقیق‌ترین ترجمه‌ای که دیده‌ام از محمود اشرفی تبریزی‌ ست.‍--علی ویکی ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۱۱ (UTC)[پاسخ]
ممنون. می‌گردم ببینم ترجمه برخط آن موجود هست یا نه. اگر شما دیده‌اید لطفا بگویید.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۴:۳۱ (UTC)[پاسخ]
ترجمه برخط محمود اشرفی تبریزی‌ را پیدا نکردم. اما یک ترجمه قرآن آنلاین اینجا [۱] پیدا کردم. البته نمیدانم چقدر ترجمه‌ها خوب است. مزیتش این است که ۳ ترجمه مختلف را با هم نشان میدهد.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۲۷ (UTC)[پاسخ]
به نظر من الهی قمشه‌ای ترجمه بسیار خوبی دارد، من یک سی دی قرآن داشتم که چندین ترجمه در آن بود، ولی الهی قمشه‌ای از همه آن بهتر بود. به جرات میگم ترجمه مکارم و فولادوند اصلا خوب نیست.--کمیلبحث‍ ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۴۸ (UTC)[پاسخ]
متشکرم. مشکل اصلی‌ ما یافتن نسخه برخط است.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۷:۵۳ (UTC)[پاسخ]
با سلام، در مورد ترجمه فارسی، بهترین ترجمه که می‌توانید آنلاین هم بیابید، به دید بنده ترجمه محمدمهدی فولادوند است، ترجمه ایشان را به واقع می‌توان ترجمه نامید، نه تفسیر، اما ترجمه الهی قمشه‌ای متاسفانه به شدت سرشار از تفسیر است. در مورد کتاب مقدس، عهد قدیم و جدید، بدون شک مناسب ترین ترجمه، ترجمه فارسی قدیم است. البته ترجمه هزاره نوین هم ترجمه خوبی است، اما ترجمه فارسی قدیم، دقت بالاتری دارد.

اینجاها را ببینید:

با سپاس --تسلیم ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۴۲ (UTC)[پاسخ]

خیلی‌ متشکرم. در مورد ترجمه عهد جدید و عهد قدیم متاسفانه نمیتوان به یک آیه خاص رجوع کرد. تنها میتوان به کلّ فصل بشکل فایل ارجاع داد.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۰۳ (UTC)[پاسخ]
در مورد ترجمه الهی قمشه ای کاملا با تسلیم موافقم، ضمن اینکه باید بگویم به غیر از اینکه سرشار از تفسیر است سرشار از اشتباه نیز میباشد و در لابلای هر آیه ای نظرات مترجم در پرانتز آورده شده، بدون اینکه هیچ منبعی برای آن ذکر شده باشد. برخی کلمات به کار رفته در قران، امروز معنی متفاوتی از دوران نگارش آن در 1400 سال پیش دارند، اگر بتوانید ترجمه ای پیدا کنید که معنی قدیمی کلمات را به جای جدید آن به کار برده باشد، خیلی خوب است که البته بعید میدانم چنین ترجمه دقیقی موجود باشد. ترجمه انگلیسی رشاد خلیفه گرچه آنهم تفسیر خاص نویسنده در آن نمود پیدا میکند، اما سعی شده، معنای برخی کلمات مثل «اُمی» به همان صورت که در 1400 سال پیش بودند، ترجمه شود. --سیمرغ ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۲:۵۳ (UTC)[پاسخ]

متاسفانه ترجمه برخط تبریزی را من هم نیافتم. ترجمه الهی قمشه‌ای بسیار تفسیری و دارای مشکلات زیادی‌ست، مثلا جملهٔ "به او گفت" اینچنین ترجمه شده: "جبرئیل به محمد گفت"، و وارد کردن تفاسیری ازین دست به شدت اعتبار ترجمه ایشان را کاهش داده‌‌است. --علی ویکی ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۰۰ (UTC)[پاسخ]

من نمی دونم دوستان موقع ترجمه چیکار میکنن، ولی اصل ترجمه واژه به واژه نیست و باید مفهومی باشه. یعنی برگردان از هرزبانی باید مفهومی باشه با وفاداری به اصل متن.--کمیلبحث‍ ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۰:۰۶ (UTC)[پاسخ]
کمیل جان، ترجمه تفسیری زمانی خوب است که قرائت خاصی‌ و فهم خاصی‌ که مترجم دارد درست باشد. خیلی‌ وقت‌ها مترجم تفسیر خاص خودش را به متن تحمیل می‌کند. نکاتی را که دوستان در بالا گفتند (در مورد معنی قدیمی کلمات و غیره) نکات جالبی است. در مورد معنی قدیمی کلمات اخیرا تحقیق زیاد شده. انبوهی از کلمات اساسی قرآن مانند تقوا، آیه، ... در زبان رایج عرب آن زمان معانی متفاوتی داشت اند و قرآن از آن کلمات در معانی جدید استفاده کرده است. همانند یک شاعر که ممکن است مفاهیم مربوط به می‌‌و میخانه و ... را در معانی جدید استفاده کند. قرآن این کار را بشدت خیلی‌ زیاد انجام داده. البته برخورد ما که با معانی قدیمی‌ کلمات آشنایی نداریم، با برخورد اولین کسانی که قرآن بر آنها خوانده میشده و متعجب می‌شدند فرق دارد. ما الان فکر می‌کنیم که بهتر میفهمیم، ولی‌ شاید آن اعرابی که معانی قدیمی‌ را در ذهن داشتند و با ابداع قرآن روبرو می‌شدند حس عمیق تر و دقیقتری پیدا میکردند. از طرف دیگر الان برخی از کلمات قرآن معانی جدید (فقهی یا غیره) گرفته اند که با معانی اصلی‌ کلمات قرآن فرق دارد. تفسیر المیزان در مورد کلمه "ذنب" یا گناه در آیه ۲ سوره فتح میگوید که معنی‌ای از این کلمه که برای ما عادی شده گناه است اما معنی اصلی‌ کلمه این نیست (البته همه این توضیح را قبول ندارند).
اگر به تفسیر المیزان رجوع کنید مواردی می‌بینید که برخی از کلمات قرآن چند معنی دارند و با هر کدام جمله معنی متفاوتی میدهد. برخی اوقات یک جمله دو جور ممکن است خوانده شود. من الان نمون‌های خوبش در ذهنم نیست. اما دو نمونه زیر خیلی‌ شاید بد نباشد. سوره نسا آیه ۱۵۹: مشخص نیست که قبل از مرگش منظور مرگ عیسی است یا مرگ آن فرد از اهل کتاب. آیه ۳۶ سوره ال عمران؛ این جمله "و پسر مثل دختر نیست" را چه کسی گفت. موضوع این است که مادر مریم دختر زاییده و از این موضوع ناراحت است. اگر خدا گفته باشد "و پسر مثل دختر نیست" یعنی‌ دختر چیزی دارد که در پسر نیست (گفت "پسر مثل دختر نیست" و نه "دختر مثل پسر نیست") و این پاسخی است که خدا به مادر مریم میدهد. اما اگر این گفت مال مادر مریم باشد، آنوقت باید ترجمه آن را بر عکس کرد. یعنی‌ پسر ویژگی‌ خدمت در معبد را دارد که در دختر نیست.
همچنین در مورد بسیاری از آیاتی که به اختلافات فرقه‌ای مربوط میشوند مترجم میتواند تفسیر خودش را تحمیل کند.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۳:۳۵ (UTC)[پاسخ]
✓ من یک الگو فعلا درست کردم (بحث الگو:نقل قول قرآن). اگر ترجمه‌های جدید پیدا شد میتوان آن‌ها را اضافه کرد. از دوستانی که در بحث شرکت کردند ممنونم.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)[پاسخ]
بسیار عالی شد، سپاس از دوستدار ویکی، دوستی دارم که تخصص در نرم افزارها و سایتهای کتاب مقدس دارد، ایشان را به اینجا دعوت می کنم، بلکه بتوان لینک مستقیم به آیات کتاب مقدس را هم افزود. فعلا--تسلیم ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۵۵ (UTC)[پاسخ]
ممنون. من هم ايميلی به سايت http://www.biblegateway.com/ زدم (که کلکسيونی از ترجمه های مختلف به زبان های مختلف دارد) و گفتم اين چه وضعشه که شما فارسی نداريد. البته جوابی بهم ندادن P-: دوستدار ویکی‌پدیا ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۰۴ (UTC)[پاسخ]

All current Persian Bible translations are available here for easy comparison: Persian Bible (and more) I am not going to state which one is better/best, this would be totally presumptuous for someone not fluent in Farsi. but in general Asr-e jedid and Hezare-Noh seem to be accurate and are very modern, while Ghadeem is extremely accurate, but not modern and sometimes hard to understand. And Tafsiri is easy to understand (even for me) but is far from accurate. God bless you Refdoc ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۱:۱۷ (UTC)[پاسخ]

I think what Refdoc provided can help a lot because it can explicitly refer to a verse like this:
http://www.crosswire.org/~refdoc/swordweb/webapp/passagestudy.jsp?key=mat+1%3A10
Correct me if I'm incorrect my friend.--تسلیم ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۱:۴۸ (UTC)[پاسخ]
Yes, or you can compare several translations at the same time like this. Refdoc ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۱:۵۴ (UTC)[پاسخ]

مدیر، نام و وظایف[ویرایش]

درود بر همه دوستان. یکی از کاربران سوالی را از من در اینجا پرسید که ماحصل بحث، ایجاد تشکیک در مورد واژه مدیر و وظایف تعریفی برای این دسترسی شد. بنده نیز پیشنهاد دادم که دوستان دیگر در بحث شرکت کنند و در صورت توافق، نامی جایگزین برای آن انتخاب شود که بار معنایی مطابق تر از مدیر برای این دسترسی داشته باشد. البته ظاهرا در گذشته نیز تلاشهایی برای این منطور صورت گرفته بود که بی نتیجه ماند. لطفا در همین جا نظرات خود را بنویسید. سپاس--آرش:) ۱۶ شهریور ۱۳۸۹ ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۵۲ (UTC)[پاسخ]

در نظرخواهی قبلی‌ "ویکی‌بان" رای بیشتر آورده بود. فکر می‌کنم بهترین کاندید است. و من هم فکر می‌کنم خوب است که عنوان واژه را عوض کنیم.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۴:۴۴ (UTC)[پاسخ]

دوست من دوستدار ویکی پدیا سلام .ویکی‌بان خوب است ولی موضوع اسم و تغییر اسم نیست مسئله مهم‌تر تبیین وظایف مدیران است.آن‌گاه که وظایف و حدود اختیارات دوستان مدیر را شناختیم می‌توانیم برای یک نام مناسب به اجماع برسیم--Abbas Elph ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۲۴ (UTC)[پاسخ]

بحث یا گفتگو[ویرایش]

از واژه بحث بیشتر در جنجال‌ها، مناظرات و گفتگوهای تنش‌زا که طرف‌های درگیر در گفتگو بیشتر برای محکوم کردن و اثبات سخنانشان در آن محفل حاضر شده‌اند، استفاده می‌شود و طبق آنچه در لغت‌نامه دهخدا آمده به معنی «کاویدن و تفتیش کردن از کسی یا چیزی» است و در مجموع بار منفی در مخاطبان ویکی ایجاد می‌کند. به نظر، اگر از معادل دیگر آن یعنی گفتگو استفاده کنیم بسیار بهتر است. زیرا هدف ویکی نویسان باید گفتگوی سازنده جهت پیشبرد اهداف بنیاد باشد که توسعه علمی و کیفی محتوای ویکی‌فا است.تا نظر سایر همکاران چه باشد؟--  پسر آمل  گفتگو  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۱۴ (UTC)[پاسخ]

شدیدا با پسر آمل موافقم. به نظر من هم «گفتگو» واژهٔ مناسب‌تری برای Discussion است تا «بحث».-- Phobia ☻☺ ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۱۰ (UTC)[پاسخ]

موافق!--یوشیمیتسو(بحث) ۱۶ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ‏۱۳:۱۷ (UTC)

پیشنهاد بسیار خوبی است که در ویکی‌پدیا:نظرخواهی برای تغییر واژه بحث هم مطرح شده بود و به نظرم در جمعبندی آن عجله شد. محسن عبدالهی ۱۶ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ‏۱۳:۲۳ (زهج)
نظر بسیار خوب و مناسبی است. اگر بتوان اعمالش کرد از لحاظ بار معنایی بسیار می‌تواند کارساز باشد.Ομιλία Sahim ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۳۹ (UTC)[پاسخ]
خواندن کامل نظرخواهی مربوطه (رای‌های مثبت و منفی و تعدادشان و خواندن نظرات مخصوصا نظر کامیار گرامی) را به نوبه خودم توصیه می‌کنم.Nathanieltalk ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۵۲ (UTC)[پاسخ]
در برحه‌ای از تاریخ برخی کاربران نظرات و دلایلی داشتند و در برحه‌ای دیگر سایر مشارکت کنندگان نظر دیگری دارند.--  پسر آمل  گفتگو  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۱۴ (UTC)[پاسخ]
البته من ۵ یا ۶ ماه را آنچنان تاریخی نمی‌دانم. تاریخ تعریف معناداری دارد!--کامیار ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۵:۲۴ (UTC)[پاسخ]
اتفاقاً زمان مناسبی جهت جویا شدن نظر کاربران جدید است. برخی کاربران دیگر مشارکت ندارند و بد نیست تا کاربران جدید نیز اظهار نظر کنند. همانطور که در تول‌تایپ فعلی نیز عنوان شده (گفتگو پیرامون صفحه محتوا[alt+shift+t]) می‌توانیم از گفتگو بجای بحث استفاده کنیم.--  پسر آمل  گفتگو  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۲۱ (UTC)[پاسخ]
به نظر من، هم کلمه «بحث» و هم کلمه «گفتگو» گرچه ترجمه خوبی برای کلمه discussion می‌باشند، بهتر است که به کار برده نشوند، لازم نیست که حتماً ترجمه دقیق و کلمه به کلمه ویکی انگلیسی اینجا استفاده شود. در این مورد خاص هدف اینست که خواننده مقاله، نظرات دیگر خوانندگان را درباره مقاله بداند و یا اینکه اگر در مورد مقاله اشکالی دارد و یا آنرا معتبر نمی‌داند نظر خود را در آن صفحه بنویسد، بنابراین من واژه «نظرات» یا «نظرها» را معادل خوبی برای صفحه بحث مقالات می‌دانم. --سیمرغ ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۰۶ (UTC)[پاسخ]
واژه «اظهار نظر» یا «اظهار نظرها» نیز به نظر من بسیار مناسب است. واژه «گپ» و «گفتمان» بیشتر آدم را به یاد «چت» chat می‌اندازد. --سیمرغ ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۱۸ (UTC)[پاسخ]

به نظر من گفتگو مناسب تر است مانند ویکی نسک.--義満 و 彼の話 ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۲۲ (UTC)[پاسخ]

اگر تکرار مکررات نشود ، بحث پروژه مکانی‌ست برای نگه‌داری حواشی و مسایل نگارش نوشتار. نه گپ زدن دربارهٔ وضعیت آب و هوا و اینها. زخمی  پیام  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۳۷ (UTC)[پاسخ]

من جُستار، گفتار و یا دیدگاه‌ها را پیشنهاد می‌دهم. نیما آرین ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۳:۵۶ (UTC)[پاسخ]

نصب اتوماتیک یک مونوبوک پایه برای کاربران تازه[ویرایش]

پیشنهاد می‌کنم که برای تمام کاربران تازه، یا آنهایی که مونوبوک ندارند، بصورت اتوماتیک یک مونوبوک پایه نصب شود که شامل موارد اصلی مانند تبدیل اعداد انگلیسی به فارسی، تصحیح «ی»، ... شود. فکر نمی‌کنم ضرر داشته باشد.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۴:۳۸ (UTC)[پاسخ]

به نظر ضروری نمی‌رسد. زیرا ویکی فارسی کلاً به پوسته وکتور منتقل شده‌است و دادن قابلیت فارسی سازی اعداد و برخی امکانات که در vector.js و/یا monobook.js قدیمی‌ترهاست به درد تازه‌واردین نخواهد خورد و با یک فارسی‌سازی نابجا می‌توانند مقاله‌‎ای را در هر بریزند و خرابکاری ناخواسته ایجاد کنند. (همچون فارسی شدن اعداد یک تصویر، نام یک تصویر که با فونت عربیست، الگوها و ...) اما به مرور می‌توان، این تجربیات و امکانات را با راهنمائی در اختیارشان گذاشت.--  پسر آمل  گفتگو  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC)[پاسخ]
ممنون از پاسخ. درست می‌فرمایید.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۳:۳۶ (UTC)[پاسخ]

ابزار پیشنهاد کننده پیوند بین مقالات[ویرایش]

ابزار پیشنهاد کننده پیوند بین مقالات در ویکی انگلیسی‌ وجود دارد[۲]. کارش این است که پیشنهاد می‌کند که به برخی از کلمات که مقاله‌های آنها وجود دارد پیوند بدهید. اگر دوستان ابزارنویس مشابه آن را طراحی کنند برای اینجا خوب میشود.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۴:۵۲ (UTC)[پاسخ]

محض اطلاع[ویرایش]

یک رای‌گیری در جریان است که ظاهراً استقبال زیادی از آن نمی‌شود. این نشان می‌دهد کاربران زیاد به ایجاد سیاست‌‌های جدید اعتقادی ندارند. منظور بنده این نیست که موافق بدهند منظورم میزان مشارکت می‌باشد که بسیار پایین است. این نحوه همکاری باعث ناامیدی می‌باشد و بنده شخصاً بعد از این بر روی ایجاد سیاستی محلی کار نخواهم کرد و تنها ترجمه از ویکی انگلیسی خواهم کرد. البته توقع آن را ندارم که هیجانی مانند انتخاب مدیران و دیوان‌سالاران داشته باشد اما بالاخره به آینده همه کاربران مرتبط است. این رای‌گیری باید در حد رای‌گیری‌های متداول ویکی مشارکت‌کننده داشته باشد وگرنه از حیز انتفاع ساقط می‌باشد. نتیجه مستقیم آن عدم تشکیل هیات نظارت و متعاقب آن حکمیت و نتیجه غیر مستقیم آن این می‌شود که دیگر هیچ‌کس بر روی ایجاد هیچ سیاستی قدمی از قدم بر ندارد. در هر صورت موفق باشید.--کامیار ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۱:۲۸ (UTC)[پاسخ]

کپی تا چه اندازه ؟!؟![ویرایش]

بیشتر مقاله‌های اینجا از روی ویکی پیدیای انگلیسی کپی برداری شده‌اند , واقعا متاسفم ! صائب ؛ گفتگو ۱۸ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ‏۱۱:۲۷ (UTC) ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۲۷ (UTC)[پاسخ]

کپی برداری؟ منظور ترجمه‌است دیگر؟! و مشکلش چیست؟ مطالب ویکی‌پدیا انگلیسی بسیار کامل و شامل و در اکثر موارد دقیق‌اند، چه اشکالی دارد که آن‌ها را ترجمه کنیم؟-- Phobia ☻☺ ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۳۴ (UTC)[پاسخ]

بیان دقیق تر منظور من این است که کاربران خود به دنبال منابع نمی‌گردند و فقط کارشان شده کپی (ترجمه) ولی در مورد جامع و کامل بودن مقالات مخالفت ندارم . صائب ؛ گفتگو ۱۸ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ‏۱۱:۳۹ (UTC) ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)[پاسخ]

یکی از مشکلات این است که شما نمی‌توانید تعداد کاربران و تخصص این‌جا را با ویکی‌پدیاهای برتر مقایسه کنید؛ خیلی از کاربران در حال حاضر در ویکی‌پدیای فارسی در چندین زمینه که لزوماً تخصص‌شان نیست، مقاله می‌نویسند یا بهتر است بگوییم ترجمه می‌کنند و اگر بتوانند از سایر منابع استفاده می‌کنند. در ویکی‌های دیگر، پرتعدادبودن ویرایشگران و تخصصی‌بودن آن‌ها به همراه عوامل دیگری باعث می‌شود مقالات «اصیل» به نظر بیایند. ضمناً پشتوانهٔ علمی کنونی زبان انگلیسی به هر لحاظ از زبان‌های دیگر بالاتر است و منابع مقاله‌نویسی به‌روز در اختیار آن‌هاست. اگر به تاریخچهٔ خیلی از مقاله‌های به نسبت خوب این‌جا نگاه کنید تنها چند کاربر را می‌بینید که این هم باعث می‌شود کیفیت مقاله در معرض تردید باشد.Dreamfall ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۰۱ (UTC)[پاسخ]

معلوم است که وقتی منابع در زبان فارسی کم است باید به دنبال منبع انگلیسی بگردیم و دم دست ترین منبع ویکی انگلیسیست که منبع خوبی است.--義満 و 彼の会話 ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۱۵ (UTC)[پاسخ]

ببین دوست عزیز در ویکیپدیا هر کس با میل و علاقه خود مقاله نویسی می‌کند و برای این کار هیچ وظیفه و مسئولیت ندارد. همین که مترجمان ما وقت گرانبهای خود را صرف ترجمه و توسعه ویکی فارسی می‌کنند جای قدردانی و تشویق دارد نه سرزنش. Optional ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۳۲ (UTC)[پاسخ]
ضمن اینکه فرمایش دوستمان در خصوص بسیاری از مقالات نیز صدق نمی‌کند. خوشبختانه وضعیت بسیاری از مقالات در ویکی فارسی از همتای خود در ویکی انگلیسی بسیار بهتر است. بخصوص مقالاتی که موضوعاتی نزدیک تر به فارس زبانها و ایرانیان دارد. عجالتا یک نگاهی به مقالات برگزیده و خوب بیاندازید، نظرتان کمی عوض خواهد شد. ارادتمند --دانقولا ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۴۸ (UTC)[پاسخ]

شما که کردی بلدی!برو تو همون ویکی کردی که هیچ کپی کاری نمی‌کنن. وقت ما رو هم تلف نکن.Gire 3pich2005 ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۲۳ (UTC)[پاسخ]

ممنون دوستان , نظرم عوض شد , ویکی فارسی هم خیلی خوبه. در ضمن بله کرد هستم ولی دوست دارم اینجا فعالیت کنم مشکلی هست ؟ اگه می‌خوای وقتت تلف نشه پاسخ نده . (صرفا جهت تبرئه نه توهین) در ضمن بنده در این اندیشه غرق بودم که ویکی‌ها با هم بی ارتباطند ولی متوجه شدم سخت در اشتباهم . صائب ؛ گفتگو ۱۸ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ‏۱۵:۲۵ (UTC) ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۲۵ (UTC)[پاسخ]

ما از همکاری شما بسیار خوشحالیم. همچنین از انتقادات سازنده‌تان. امید که مشارکت‌های شمادر کنار دیگر کاربران فاویکی باعث گسترده‌تر و عمیق‌تر شدن این دانشنامه شود. --Adler ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۵۰ (UTC)[پاسخ]

به امید خداوند . صائب ؛ گفتگو ۱۸ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ‏۱۵:۵۸ (UTC) ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۵۸ (UTC)[پاسخ]

به دلیل کمبود منابع آزاد فارسی، بهترین منبع ویکی‌پدیای انگلیسی هستش که مشکلی هم با کپی کردن حتی خط به خط هم ندارد ! دانش‌نامهٔ آزاد همین است.--   Bersam    ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۵۴ (UTC)[پاسخ]

تمامی مطالب بالا تائید می شود . (لطفا دیگر پاسخ گویی نفرمایید ) صائب ؛ گفتگو ۱۸ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ‏۱۶:۵۷ (UTC) ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)[پاسخ]

برای ذکر منابع یک راه وجود دارد که به جای اینکه کل مقاله را به نوشتار ویکی انگلیسی ارجاع بدهیم تکه تکه و در بخش پانویس منابع مقاله انگلیسی را ذکر کنیم و بخش های مقاله را به آن ارجاع دهیم این کار دقیقتر هم هست. راه دیگری هم هست که مطالب را خودمان از آن منابع استخراج و ترجمه کنیم.--Companionship ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۲۲ (UTC)[پاسخ]
در مورد راه اول بله بهتر است ولی باز هم باید برای رعایت حق تکثیر در پایان مقاله به ویکی انگلیسی ارجاع داده شود چون ارجاع‌ها دست دوم است.--همان ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۵۶ (UTC)[پاسخ]

آمار و ارقام[ویرایش]

بسیاری از نبردهای گذشته ایران و یونان با آمارهای عجیب و غریب (با توجه به اینکه تاریخ نگاران یونانی نقل کرده اند) در دسترس هستند، امروز مقاله نبرد ماراتون را می خواندم، واقعا آمارها تخیلی هستند...منابع/منبعی وجود دارد که این آمارها را به شکل بهتر و واقع بینانه تری نقل کرده باشد؟ --کمیلبحث‍ ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۰۰ (UTC)[پاسخ]

به اینجا بروید شاید مشکلتان حل شد : مطلب در ویکی پیدیا ی انگلیسی صائب ؛ گفتگو ۱۸ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ‏۱۶:۵۸ (UTC) ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]

آن را خوانده ام، مقاله فارسی از آنجا ترجمه شده :)--کمیلبحث‍ ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۴۵ (UTC)[پاسخ]

پس چرا در منابعش ذکر نشده ؟ صائب ؛ گفتگو ۱۸ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ‏۱۷:۴۷ (UTC) ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۴۷ (UTC)[پاسخ]

جعبه اطلاعات از آنجا آمده که کاربر وارد کننده برای اطلاعات آن درج منبع نکرده...ولی به هرحال جعبه اطلاعات از ویکی پدیا انگلیسی برگردان شده است.--کمیلبحث‍ ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۵۰ (UTC)[پاسخ]

پروژه‌های مسکوت[ویرایش]

ویکی فا دارای پروژه‌های زیادی هست اما اکثر تمامی ان‌ها مسکوت باقی ماندند و ماهی یک بار هم مقاله‌ای بهشون اضافه نمیشه و یا حتی مقالات موجودشون هم بهینه و گسترش داده نمیشه باید فکری به حالشون کرد من از تمامی دوستان میخوام با توجه به زمینه کاریشون در پروژه‌های ویکی فعالیت جدی رو شروع کنند یا حداقل فکری به حالشون بکنند.blueearth205 ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۵۶ (UTC)[پاسخ]

البته جایی را اشغال نمی‌کنند اما اگر فکر می‌کنید واقعاً مسکوت هستند جایی لیست کنید تا بررسی شوند. تشکر از توجه شما--کامیار ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۳۴ (UTC)[پاسخ]
جایی رو اشغال نمی‌کنند اما پس اصلا برای چی ساخته شدند؟ هفتاد درصد این پروژه‌ها مثل جغرافیا انیما و مانگا مهندی عمران فلسطین فرزا و غیره بدون کار رها شدند :) blueearth205 ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۴۸ (UTC)[پاسخ]
حداقل فایده اش اینست که وقتی کاربری که در زمینه‌ای تخصص دارد از راه می‌رسد؛ با نگاه کردن به پروژه مربوط به تخصصش متوجه می‌شود که چه مطالب و چیزهایی در ویکی هست و چه چیزهایی نیست و می‌فهمد چکارهایی برای رشد قسمت موردنظر می‌تواند انجام دهد. به طور خلاصه به کارش نظم می‌دهد و به سرعت با شرایط موجود آشنا می‌شود. این حداقل فایده اش است.Nathanieltalk ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۳۳ (UTC)[پاسخ]
چند ماه هست که الان این پروژه ها به همین حال رها شدند حرف شما درست اما کو کاربر متخصص؟ از هر 100 تا کاربری که ثبت نام میکنند فوقش یک نفر به صورت فعال در بیاد در ضمن حرف من این چرا دوستانی که فعالند مشارکت نمیکنند؟blueearth205 ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۲۷ (UTC)[پاسخ]
یه چی بگم؟ الان نگاهی تصادفی کردم به بعضی‌ها! به نظرم درست است که ممکن است کاربری مستقیم در آن کاری نکند اما می‌شود لیست مقالات مورد نیاز را داد و یکی یکی ساخت و خودش نوعی منبع مهم می‌باشد. اینکه در آن کاری انجام نمی‌شود بدان معنا نمی‌باشد که کسی نگاه هم نمی‌کند. البته موافقم که ممکن است بعضی از آنها سالها خاک خورده‌اند. به نظرم بهتر است به نوعی لیست مقالات مورد نیاز در هر پروژه را در اختیار همه قرار دهیم.--کامیار ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۴۷ (UTC)[پاسخ]
جسارتاً می‌توانم نکته‌ای را عرض کنم؟ فکر می‌کنم هم در ویکی‌پروژه‌ها و هم در پورتال‌ها، عنصر زمان را باید حذف کرد. مثلاً درگاه:فیزیک را ببینید. بخشِ اخبارِ آن از آوریل۲۰۰۹ تا به امروز دست‌نخورده باقی مانده است! یا مثلاً ویکی‌پدیا:ویکی‌پروژه فیزیک را ببینید، بخشِ فعالیت‌هایِ کنونی‌اش از سال ۲۰۰۸ تا به حال فقط یک بار آن هم به صورت جزئی ویرایش شده و خودِ صفحه‌یِ اصلی ویکی‌پروژه هم در تمام این دو سال، ۸ بار بیشتر ویرایش نشده که ۱ موردش ویرایش جزئی بوده! به وضوح مشخص است که ویکی‌پدیایِ فارسی حداقل در شرایطِ فعلی توان و ظرفیتِ اداره کردن چنین بخش‌هایی را ندارد. مثلاً این‌که در هر پرتال، به صورتِ هفتگی اخبارِ مربوط به آن را قرار بدهیم، کار بسیار دشواری است که بعید به نظر می‌رسد فعلاً بتوانیم انجام دهیم. من احساس می‌کنم اولین کاری که باید بکنیم این است که هر جایی که در این پرتال‌ها و ویکی‌پروژه‌ها، تاریخ و زمان به کار رفته، آن را حذف کنیم. مثلاً خودِ من وقتی اول بار دیدم پورتالِ فیزیک یک سال است که به روز نشده، انگیزه‌یِ فعالیت در این درگاه را از دست دادم. کار بعدی هم که ویکی‌پروژه باید بکند تهیه‌یِ لیستی از مقاله‌های مورد نیاز برای تولید و نیز برای ویرایش و تکمیل است. هر کسی هم که در این پروژه فعالیت می‌کند، خودش دستی بیاید مقاله‌اش را به ویکی‌پروژه اضافه کند. (تاکید می‌کنم که خودش دستی اضافه کند نه مثلِ "ویکی‌پروژه‌یِ هر روز یک مقاله"، به صورت اتوماتیک، چرا که برای ویکی‌پروژه‌های کوچک، ضروری است به هر بهانه‌ای شده، کاربران خودشان هر از چند گاهی به صفحه‌یِ اصلی ویکی‌پروژه سر بزنند.) پرتال‌ها هم بخش خبری را باید حذف کنند و صرفاً اطلاعاتی از موضوعِ خودشان ارائه کنند و لیست و فهرست مطالب و مقالاتِ خواندنی و مقالاتِ جذاب و مقالاتِ برگزیده و سایر چیزهایی که با گذشتِ زمان قدیمی نمی‌شوند و کسی قدیمی‌بودن‌شان را احساس نمی‌کند. اگر موافقید من همین امروز برایِ ویکی‌پروژه‌یِ فیزیک و درگاه آن دست به کار خواهم شد... - با سپاس Pragmaknowledge ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۳۱ (UTC)[پاسخ]
کاملا مخالفم یعنی چی زمان رو حذف کنیم؟؟؟؟؟ بس چه جوری مخواید این ویکی به بیش از 150 هزار تا اواخر ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍باییز برسونید ؟ باید فکری به حال این جور بروژه ها کرد و اینکه شما میخواید در درگاه فیزیک به فعالیت بپردازید بسیار عالیه و نیازی به اجازه ندارد.blueearth205 ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۱۵ (UTC)[پاسخ]
دوست عزیز، فکر نمی‌کنید نظرتان احساسی است؟ مسئله این است که همین الآن، ما پیشنهادهایی برای مشارکت‌هایِ گروهیِ زمان‌دار را در درگاه‌ها و ویکی‌پروژه‌ها داریم و کسی استقبال نمی‌کند. اگر می‌کرد که الآن اینجا در موردش بحث نبود. پس بود-و-نبودِ چنین طرح‌هایی (که ازشان استقبال نمی‌شود.) چه فایده‌ای دارد؟ در همین قهوه‌خانه دو سه روز قبل بحث بود که در "همکاریِ هفته" هم همکاری نمی‌شود، پس باید به دور از احساسات با این مسئله برخورد کرد. من فکر می‌کنم که این کار (یا حالا کار دیگری که به نوعی یک تغییرِ اساسی در ویکی‌پروژه‌ها و پرتال‌ها بدهد...) به فعال‌تر شدنِ درگاه‌ها و ویکی‌پروژه‌ها کمک می‌کند نه این‌که از فعالیتِ صفرِ آن‌ها بکاهد...
و البته به هر حال این فقط یکی از پیشنهادهای من بود که زمان را برداریم... - Pragmaknowledge ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)[پاسخ]
من تازه کار نیستم که بخوام احساسی نظر بدم دوما پروژه های ویکی محدودیت ندارند شما حرف منو نفهمیدید من میگم چرا بعد چند ماه هیچی بهشون اضافه نشده شما اون وقت میگی نباید محدود زمانی بشند... این بحث رو برای این ایجاد کردم تا فکری به حالشون بشه نه اینکه با همین عقیده ی شما همینجوری به حال خودشون دوباره بمونند.blueearth205 ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۱۸ (UTC)[پاسخ]
شاید اشتباه از من است. به هر روی من پیشنهاد دیگری به ذهنم نمی‌رسد، اگر شما پیشنهادی دارید، اطاعت می‌کنم. در ضمن اگر موافق باشید من تمامِ تلاش‌ام را برای ایجادِ یک تغییرِ اساسی در درگاهِ فیزیک و نیز در ویکی‌پروژه‌یِ فیزیک انجام می‌دهم، اگر فرصتی داشتید نظری بیندازید و اشتباه‌هایِ مرا واگردانی یا اصلاح کنید. با سپاسِ و درودِ فراوان. - Pragmaknowledge ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۴۶ (UTC)[پاسخ]

تصاویر بی‌استفاده[ویرایش]

پاک کردن بعضی از تصویرهای بی‌استفاده مانند پرونده:نی زن بر دروازه‌های سپیده دم.jpg که اصلا جای بحث ندارد (بر طبق ت۵، Unused unfree images. ) ولی بعضی از آن‌ها در ت۵ جای نمی‌گیرند اما در محدودهٔ وپ:نیست:مورد ۴: ویکی‌پدیا انبار ... هستند (حتی در رابطه با انبار هم اینگونه است: تصاویر باید...). مانند پرونده:Persian Rap.jpg پرونده:Dognbedan.k.a.jpg پرونده:Ni_best.jpg پرونده:A.BASTAK.30.jpg که محتوای دانشنامه‌ای ندارند و استفادهٔ دانشنامه‌ای از آن‌ها امکان ناپذیر است باید چاره‌ای اندیشید. فرآیند پیشنهاد حذف: تصاویر استفاده نشده، به درد نخور یا غیر دانشنامه‌ای طولانی است. بهتر است به دلیل زیاد بودن این‌گونه تصاویر حداقل برای مدت کوتاهی در حذف سریع گنجانده شوند. — ابراهیمب ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۲۶ (UTC)[پاسخ]

بسیار هستند تصاویری که از آنها استفاده مفیدی نمی‌شود و نخواهد شد! فکر میکنم فکر مناسبی باشد.حال تا نظر دیگر دوستان چه باشد.Ομιλία Sahim ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۳۰ (UTC)[پاسخ]
نمیدونم اما از نظر من هر چیز که خوار آید یک روز به کار آید :دی blueearth205 ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۳۷ (UTC)[پاسخ]
به ویکی انبار منتقل کنید، یحتمل استفاده خواهد شد،‌ خیلی از عکس های ویکی انبار بی استفاده رها شده اند،‌ شاید آیندگان به کار ببندند.--کمیلبحث‍ ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۲:۵۹ (UTC)[پاسخ]
کمیل جان من یک زمانی تصاویر جناب محمدیان را به انبار انتقال می‌دادم(رباتم) اما به علت کیفیت بسیار پایین خیلی از تصاویر که معمولا اسکن شده‌اند هم به ربات مجوز ندادند هم خیلی‌ها را حذف کردند.به نظرم اگر تصاویر استفاده نشده حناب محمدیان (که با حذف مقالات بستک‌پدیا مانند کنتور زیاد می‌شود)را جدا کنیم عملا تصاویر بی استفاده خیلی کمی خواهیم داشت که به سرعت می‌توان جمع‌وجورش کرد:)امیرΣυζήτηση ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۱۷ (UTC)[پاسخ]
(تعارض) اگر مانند تصویرهای این مقاله باشند و بی‌استفاده، به انبار بردن احتمالا مفید هم خواهد بود ولی بعضی از تصویرها واقعا بی‌استفاده‌اند و به هیچ وجه استفاده از آن‌ها ممکن/قابل پیش‌بینی نیست. حتی در انبار هم آن‌ها را حذف می‌کنند. — ابراهیمب ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۲۴ (UTC)[پاسخ]

منشور حقوق بشر کوروش بزرگ[ویرایش]

همانگونه که مطلع هستید منشور حقوق بشر کوروش اکنون در ایران می‌باشد و همگان می‌توانند از آن در موزه ملی ایران بازدید کنند. این اتفاق تا چهار ماه ادامه خواهد داشت. از دوستانی که در تهران هستند و امکان رفتن دارند تقاضا می‌شود به موزه بروند و عکس‌هایی تهیه بفرمایند. (در صورت امکان) و به نظرم بهتر است این موضوع در مقاله هم آورده شود به علت اینکه داستان‌های زیادی پیرامون این موضوع اتفاق افتاده است و موزه بریتانیا و سازمان میراث فرهنگی بر سر این موضوع درگیر بوده‌اند. تشکر--کامیار ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۴۱ (UTC)[پاسخ]

بنده فردا یا پس فردا خواهم رفت(قول نمی‌دم‌ها):)امیرΣυζήτηση ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۰۳ (UTC)[پاسخ]

طبق این خبر، اجماع نویسندگان ویکی انگلیسی علیه اهمیت این یادبود (و بعنوان یک ابزار حکومت شاهنشاهی ستمگر) میباشد: [۳].--Nightryder84 ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۲:۳۵ (UTC)[پاسخ]

طلب بخشش[ویرایش]

دوستان، همکاران، در سال ۲۰۰۴ به عضویت ویکیپدیا (ویکی انگلیسی) درآمدم. هول و وعدهٔ دانشنامه‌ای آزاد بسیار وسوسه‌انگیز بود (و هنوز هم هست). دیری نپایید که وارد درگیری‌هایی داغی علیه کاربران ضدایرانی خارجی بسیاری شدیم، که تا اواخر ۲۰۰۶ طول کشید. در این مدت، حدود ۲۵۰۰۰ ویرایش داشتم، و بسیاری از مقالات ایرانشناسی و اسلام را یا در ویکیپدیا آغازیدم، یا بسطشان دادم. در آن زمان، دوره دورهٔ بوش بود و احساسات ضد ایرانی و ضد اسلامی در آنجا بسیار بالا گرفته بود. بطرز باحرارتی سعی در دفاع از آبروی اسلام و ایران و مقالاتشان در برابر حملات بدخواهان نمودم. چند بار هم بسته شدم. هدف من، ارائهٔ چهره‌ای خوب از ایران و اسلام بود. سعی کردم کانون توجهٔ مقالات ایران و اسلام را از تبلیغات اشتباه افراطی‌گری و خشونت‌طلبی (و دیگر stereotypeهای مزخرف نئوکانی) به سمت تصویری از مولانای بلخ و دانشمندان اسلامی و ابن سیناها و ابوریحان‌ها و غیره تغییر جهت دهم. نهایتا، درگیریهای چند روز به چند روز در صفحات بحث فراوان، و قانون بازی‌ها (wikilawyering) چنان وقتم را گرفت، که قیدش را زدیم و مهاجرت کردیم اینجا. البته ویراستاران ایرانی/اسلامی در آن زمان دیگر پرتعداد شده بودند، و لذا دیگر به آن صورت نگران ادامه‌دهندگان راه‌مان نبودیم. سنگرها با نیروهای جوان و تازه‌نفس پر شدند.

اما در ویکیپدیای فارسی وضع کلاً به گونه‌ای دیگر بود. همان نفرت و ضدیتی که در ویکیپدیای انگلیسی علیه ایران و اسلام وجود داشت، در ویکیفا با اقلیتهای سیاسی و عقیدتی و مذهبی وجود داشت (و دارد)، و من این را اصلا قابل قبول نمی‌یافتم. قدرت و درستی تفکر تشیع (که اکثریتی در فرهنگ و کشور ما هستند) در این است که با اقلیت‌ها مدارا کنیم، آنها را آزاد بگذاریم، و هر چقدر هم از نظر اعتقادی مخالف ما باشند، به آنها میدان عمل بدهیم تا آزادانه زندگی کنند. بقول ولتر:

با تو هم‌عقیده نیستم، اما تا پای مرگ از حقِ تو برای ابراز عقیده‌ات دفاع می‌کنم.[۴]

این است شیرازهٔ NPOV بنظر من، و یکی از محورهای سیاست بیطرفی در ویکیپدیا. بنابراین، من اینقدر به اعتقادات جهان‌بینیم ایمان دارم که احتیاجی نمی‌بینم که مثلا با یک بهائی و یا (مثلا) یهودی یا آتئیست مشاجره کنم. بلکه با آنها هم‌زیستی بر اساس mutual respect را جستجو می‌کنم. و اینقدر به خودم مطمئنم که دیگر از ورود شکیّات به ذهنم نمی‌هراسم (تا مجبور به سانسورش شوم)، بلکه از آنها استقبال هم می‌کنم، چون روی اعتقاداتم فکر کرده‌ام، و به ارادهٔ آزاد و اختیار بشدت معتقد هستم. اعتقادات آدم باید از روی انتخابِ آزاد باشند، نه از روی دلایل ارث و میراثی. If youre afraid of your belief system being challenged, then your belief system has problems. ما اگر بر حقیم، با اخلاق و کردارمان باید الگو باشیم و سیاست جذب اختیاری دیگران را پیشه کنیم، نه سیاستِ دافعیِ زدودن مخالفین از صحنه. یعنی یک چیزی توی مایه‌های اندلس که (طبق اسناد) اکثریت و اقلیت در کنار یکدیگر می‌زیستند و به تولید علم و تمدن مشغول بودند. بقول این یانکی‌ها live and let live. اینکه مدام در حال جنگ عقیدتی با این و آن باشیم، و همه جا سعی در پاکسازی عقیدتی کنیم، فقط به ضررمان تمام می‌شود: وقتمان بجای سازندگی صرف زد و خورد می‌شود، اونوقت می‌آییم در وپ:قخ می‌پرسیم «چرا همه‌اش ۱۰۰۰۰۰ تا مقاله داریم و انگلیسی ۳-۴ میلیون تا؟ چرا اینقدر ایرانِ با تمدن از بقیه عقب است؟» خب معلومه! چون مدام داریم توی وپ:تام برای همدیگر آتیش می‌سوزونیم. خداوکیلی wtf؟ صادقانه همین صهیونیست‌ها را نگاه کنید! چقدر هوای همدیگر را دارند. در cohesive بودنشان حرفی نیست. آدم حظ میکنه: حتی اگر مخالف همدیگر باشند، هوای همدیگر را دارند، و بروز نمیدن. تا یکیشون به یک جایی میرسه، کمک میکنه ۷ تای دیگر مثل خودش بیان بالا. اونوقت ماها، تا یکیمون میخواد دیوانسالار یا مدیر بشه، دیوانه‌وار مسئله را شخصی و سیاسی می‌کنیم. (مثلا میگویم). مفهوم «نفع جمعی» انگار به ایرانی‌جماعت نیامده.

به هر حال، من سعی کردم از سال ۲۰۰۶ تا کنون که در ویکیپدیای فارسی فعال شدم، در اینجا (با حرکت در جهت عکس ویکیپدیای انگلیسی) تعادلی را بوجود بیاورم و این مفهوم را جا بندازم که: آقا جان، آمریکایی و اسرائیلیِ خوب هم داریم. زیاد هم داریم. فلسطینی بد هم داریم. بهائی میهن‌پرست هم داریم. خوب و بد همه جا هست، و از توزیع گاوسی هم پیروی میکند. هم در امریکا، هم در ایران، هم در تل آویو. دنیا سفید و سیاه نیست! هدف و تمرکزمان باید سازندگی باشد، نه تصفیهٔ عقیدتی کشور و جامعه و دنیا. و فقط و فقط در سایهٔ احترامِ کاملِ عقیدتی است که میتوانیم این سازندگی را بطور جدی دائر کنیم، تا مجبور به متوسل شدن به فرهنگِ شعار دادن نشویم.

من به چند دلیل این تصمیمِ متارکه را گرفتم:

  • راندمان پایین: فرهنگ و جوّ wikilawyering اینجا هم یواش یواش در حال شکل گرفتن است: وقتِ کاربران بیشتر از اینکه صرف سازندگی شود، صرف ضدیت‌ها و دشمنی‌ها می‌شود. و این به راندمان سازندگی بشدت صدمه میزند. در سازندگی، efficiency معیار بشدت مهمیست. همین چیزهاست که جلوی پیشرفت ایران را سالهاست گرفته. تحمل وجود نظر مخالف را نداریم، و نمیتوانیم agree to disagree کنیم: یا مثل من فکر کن، یا حذفت می‌کنم، چون من بر حقم و تو نیستی.
  • مسئولیت‌های دیگر: من اکنون فکر کنم در ویکیفا ۶۰۰۰۰ تا ویرایش داشته‌ام. دینم را به فارسی زبانان ادا کردم. زکات علمم را دادم. زندگی خودم در تلاطم است، و اوقاتی که در ویکیفا صرف کرده‌ام، به زندگی خودم ضرر زده. فداکاری هم حدی دارد. ۶ سال است که آب را از خانه دور و روانهٔ مسجد کرده‌ام. دیگران هم حقی دارند. از اینکه به خود و خانواده‌ام جفا کرده‌ام شرمنده‌ام.
  • قاطی شدن در جاهایی که نمی‌خواستم: سعی کردن به برقراری توازن عقیدتی در ویکیفا سبب شده که در بسیاری از مواقع، در مقابل معتقدین به اسلام قرار گیرم. درست است که سیاست من «آزادی برای تمام طیف‌های اعتقادی» بوده‌است، اما متاسفانه وضعیت دنیا بگونه‌ایست که اگر کسی بخواهد یک طرف قضیه را درست کند، در تقابل با طرف دیگر قرار می‌گیرد. میانه‌روی در وسطِ یک جنگ عقیدتی کار حضرت فیل است. امکان ندارد برای خودتان دشمن نسازید. درست است که تفکرات سیاسی خاص خودم را دارم، اما هدفم دشمنی با دین و مذهب نیست و نبود.
  • عمرِ کوتاه: کار در ویکیپدیا بشدت از وقتِ مطالعه و تحقیقم میزند. عشق (passion) من این و این و این و این چیزها است. نه میانجگری و دعوا سر اینکه چرا فلان منبع سرشناس نیست یا هست، یا چرا به فلانی نقض نزاکت کردی یا چرا فلانی بسته شده و اون یکی نشده. بقول استاد بیوشیمی‌مان در زمان دانشجویی:

«Life is short. A Man is measured by his legacy. What will yours be?»

سخن طولانی شد. قصدم روده‌درازی نبود. در آخر، از شما تمنا دارم:

بی تو جانا قرار نتوانم کرد
احسان ترا شمار نتوانم کرد
گر بر تن من زبان شود هر مویی
یک شکر تو از هزار نتوانم کرد
  • اگر شما را بستم، و از من کینه و شکایتی به دل باقی دارید، ما را عفو کنید. امیدوارم هنوز جایی در دلتان برای مهر و شفعت نسبت به من باقی باشد.
  • اگر به من رای دادید و انتظاراتی خاص از من بعنوان مدیر داشتید، و کوتاهی کردم و «ساکت بودم»، عفو کنید. سعیم را کردم. I tried walking the middle line، اما مشکل بتوان همه را راضی نگه داشت. (برای همین هم بعید میدانم اوباما در ۲۰۱۲ باز انتخاب شود).
  • اگر به اعتقادات مسلمانی توهین کردم، چیزی ناشایست گفتم، غیبتی کردم، زر زری کردم، خبری نوشتم که بوی ضد اسلامی می‌داد، ما را ببخشید. اگر اهانتی هم شد، غلط کردم. من نه تهِ پیازم و نه سرِ آن که بخواهم بالای منبر روم. قصدم آن نبود. کعبه صاحب دارد و للبیت رب ان شاء یحفظه و یمنعه. سخت است آدم بتواند اینجا در فرنگ زندگی کند و تعادل خودش را از نظر عقیدتی و هویتی حفظ کند. مدام یا خطر افتادن از اینورِ بام هست، یا از آنور.
  • در آخر نیز، تنها یک توصیه برای شما دارم، و آن را عمیقا زیربنای بسیاری از مشکلات ویکیپدیا و ایران می‌بینم: در هر مشکلی، در هر زمانی، سعی کنید کانون توجه خود را معطوف وجهِ مثبت قضیه کنید. بقول آمریکایی‌ها:

See if there's anything you can learn from the moment, and try to see the full half of the cup

عید فطرتان مبارک، و روش هشانای هموطنان یهودی نیز گرامی باد. بطور سایبری شما را در بغل می‌فشارم.--زرشک ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۲:۵۹ (UTC)[پاسخ]

آن سفر کرده[ویرایش]

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوستهرکجا هست خدایا به سلامت دارش

ارادتمند --دانقولا ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۲۲ (UTC)[پاسخ]

آرش در حال گریه برای خداحافظی استادش :((--آرش:( ۱۹ شهریور ۱۳۸۹ ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۲۷ (UTC)[پاسخ]
بدترین واقعه! نصف شبی شوکی وحشتناک‌تر از این را برای ویکی‌پدیا نمی‌توانستم پیش‌بینی کنم! هرچه خوشحالی در آستانهٔ مدیر شدنم و بعد صد هزارگی و ... بود یکباره به خاکستر تبدیل شد.-- Phobia ☺☻ ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۳۳ (UTC)[پاسخ]
همه می‌روند ولی همه برمی‌گردند من مطئمنم ایشان برمی‌گردند. این اتفاق ناراحت کننده با استعفای یکی از استواردهای خیلی خوشنام متا همزمان شده و من یکی فقط می‌توان بگویم Zereshk, we'll miss you.:)امیرΣυζήτηση ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۳۷ (UTC)[پاسخ]
این اتفاقی می‌باشد که دیر یا زود برای همه مدیران می‌افتد. فشار ویکی‌فارسی از درد کلیه بدتر است.--کامیار ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۰:۳۵ (UTC)[پاسخ]
واقعاً خبر بدی بود. با این تصویرشان و خصوصاً تصاویری که با بزرگواریشان به بنده تقدیم کردند داغ دلم را تازه کردند. تصاویری که در بک‌گراند دسکتاپم هست و هر لحظه و هر ثانیه بنده را به یاد ایشان میاندازد. حیف و صد حیف که ویکی و ویکی‌نویسان را از خود محروم کردند. این مشکل در همه ما معتادین به ویکی وجود دارد که در ویکی‌نویسی اعتدال نداریم و به حدی پابند آن میشویم که از زندگی غیرمجازی خود محروم میشویم. هرجا هستند شاد و تندرست باشند. هم جناب زرشک و هم میثم، حسام، روزبه و همه عزیزانی که حقی به گردن ویکیپدیای فارسی دارند.--  پسر آمل  گفتگو  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۲۵ (UTC)[پاسخ]
دوستت داریم عزیز. من همیشه از خودم می‌پرسیدم شما چطور میتوانید اینقدر از وقتتون بزنید و در اینجا این همه ویرایش داشته باشید. مثل اینکه شما هم بریدید. این ذات اینجاست که بعد از یک مدت خسته کننده میشه ولی مطمئنم باز برخواهید گشت. امیدوارم همیشه در زندگی موفق باشید. به امید بازگشت. Muhammad ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۰۰ (UTC)[پاسخ]

بی‌شک شما یکی از مفیدترین کاربران ویکی‌پدیای فارسی بوده‌اید. امیدوارم که نظرتان در مورد ترک ویکی تغییر کند. دلایل شما کاملاً محترمند. ولی به نظر من، شما می‌توانید به مشارکت در همان موضوعات مورد علاقه‌تان ادامه دهید و اگر به قول خودتان دیگر حوصلهٔ میانجگری و دعوا سر اینکه چرا فلان منبع سرشناس نیست یا هست، یا چرا به فلانی نقض نزاکت کردی یا چرا فلانی بسته شده و اون یکی نشده را ندارید، می‌توانید از مدیریت استعفا داده و به مشارکت خود به عنوان کاربر عادی ادامه دهید. چنانچه تصمیم شما برای ترک ویکی کاملاً جدی است، اگر از من هم بدی دیده‌اید، از شما طلب بخشش می‌کنم. امیدوارم در زندگی‌تان موفق باشید.--مصطفی/بحث ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۵۳ (UTC)[پاسخ]

خواندن این خبر، ناگوار بود. البته اصل موضوع پیشرفت و رشد است که بی‌گمان زرشک گرامی در هر عرصه‌ای که باشند آثاری نیک از خود به جا می‌گذارند. با این وجود رفتن ایشان برای ما کاربرانی که با زرشک و ویرایش‌های همیشه‌خوبش سال‌هاست که انس گرفته‌ایم آسان نیست. از همه فداکاری‌ها و کوشش‌های بی‌وقفه ایشان طی سال‌ها سپاسگذاریم. به این امید که گهگاه هم که شده سری بزنند و دل ویکی‌نویسان را شاد کنند. با بهترین آرزوها برای زرشک عزیر در همه امور و عرصه‌ها. دوستدار.--ماني ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۳۴ (UTC)[پاسخ]
متاسفانه از مدیریتشان نیز انصراف دادند. :((  پسر آمل  گفتگو  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۴۸ (UTC)[پاسخ]

من هم به نوبه‌ی خودم از رفتن این کاربر پرتلاش و مدیر سزاوار ابراز تاسف می‌کنم.H falcon ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۱۲ (UTC)[پاسخ]

بعد از یک سفر خوب بدترین اتفاق ممکن افتاد. کسی که در تاریخ ویکی پدیای فارسی نامش ماندگار است کسی که صدهزارمین مقاله ویکی فا را ساخت.بسیار بسیار ناراحت شدم.--義満 و 彼の会話 ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۳۵ (UTC)[پاسخ]

نام ایشون در تاریخ ویکی حک شده هرچند که شاید دیگه جای ایشون پر نشه )): blueearth205 ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۵۸ (UTC)[پاسخ]

قطعا زرشک وقت زیادی را صرف مقاله نویسی کردند و بسیاری از مقالات مربوط به کشور آمریکا را ایشان تکمیل کردند. این جای تقدیر دارد. اما چیزی ذهن من را از زمانی که بخش بالا را خواندم به خود مشغول کرده و بالاخره جلوی خودم را نتوانستم بگیرم و گفتم آن را اینجا بنویسم. با توجه به اینکه ایشان سعی‌ داشت تصویر اسلام را به سمت مولانای بلخ و غیره تغییر جهت دهد، و وقتی‌ به ویکی فارسی‌ آمده بگفته ایشان مشکل مشابهی را نسبت به یهودیان دیده، چرا مشابها تلاش نکرده که تصویر یهودیت را به سمت اندیشمندانی مانند موسی بن میمون یا تصوف یهودی ببرد و بجای آن بر روی اسرائیل و مسائل سیاسی تمرکز کردند. درصد زیادی از مشکلات یهودیان ایران همان مشکلات اقتصادی، اجتماعی، ...‌ای است که بقیه مردم ایران با آن درگیرند. گمان می‌کنم اگر کسی بخواهد در جهت منافع یهودیان ایران تلاش کند سرراست‌ترین کار تعطیل کردن روز شنبه بجای پنجشنبه (در برخی ادارات) است. در ویکی فارسی‌ میتوان اطلاع رسانی و تکمیل مقالات مربوطه را انجام داد: از یک طرف بصورت تاریخی روز جمعه روز تعطیل نبوده است. بلحاظ تاریخی سنت تعطیل کردن یک روز در هفته خیلی‌ سنت جدیدی است و تحت تاثیر نفوذ استعمار در جوامع اسلامی اخیرا بوجود آمده است. سعی‌ شده که با انتخاب جمعه به عنوان این روز آن را به اصطلاح "اسلامی" کنند اما این مفهوم خلاف نص قرآن است که فرض می‌کند مسلمانان در حال کار کردن هستند و به آنها میگوید وقتی‌ نماز جمعه برپا میشود کار خود را رها کنند (قرآن جمعه ۹–۱۰). اما از طرف دیگر قرآن آیات متعددی دارد که تعطیل بودن روز شنبه برای یهودیان را الزامی میدارد (بقره ۶۵-ضرورت التزام به قوانین اهل کتاب: مائده ۴۷ مائده ۶۶–۶۸) و غیرمنطقی خواهد بود اگر جامعه‌ای اسلامی بگونه‌ای ساختار دهی شود که یهودیان مجبور باشند در روز شنبه کار کنند.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۷:۰۹ (UTC)[پاسخ]

نیما مرد بزرگی بود. عبارات محاوره ای که در ترجمه منابع مقاله تخصصی فیزیک پزشکی استفاده می کرد و موجب بیدار شدن سایر اعضای خانواده در اثرقه قهه های من میشد را کسی در خانه مان فراموش نمی کند. اولین کسی بود که به کمال جمله زکات علم آموختنش به دیگران است را به من قبولاند. به دلایل خاصی، چیزهایی به من گفته بود که به هیچکس نگفته بود. از من قول گرفته بود که جایی مطرح نکنم تا مبادا سوء تعبیر نشود. یکی از آن موارد این بود که ایشان جزء خانواده محترم سادات بودند. از اینرو هیچگاه در طول زندگی اش سعی کرده بود کاری نکند که جد عزیزش را بیازارد. جهت گیری های سیاسی رادیکالی نیز که گاهی از خود نشان میداد، نوعی وظیفه در مقابل جامعه اش بود. گاها ممکن بود که خودش به این حرفها اعتقاد واقعی نداشت ولی از برای دینی که به جامعه و اطرافیانش داشت، مجبور بود. و بسیاری سخنهای دیگر.
من که به پادویی اش در برگزیده کردن مقاله مورد علاقه اش افتخار می کنم و هیچگاه آن شب بیداری های را فراموش نمی کنم. امیدوارم او هم گاهی آن مشقتهای شیرین را بیاد بیاورد. اگر او به ویکی بازنگشت، من خودم روزی به سن آنتونیو خواهم رفت. این رخداد را دور نمی بینم.Gire 3pich2005 ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۱۵ (UTC)[پاسخ]
جهتگیری سیاسی داشتن که اشکالی ندارد. مذهبی یا غیرمذهبی بودن هم اصلا مهم نیست. نکته بنده این بود که چرا دفاع از مسلمانان یعنی‌ شناساندن مولوی ولی‌ دفاع از یهودیان ایران به معنی شناساندن مردان بزرگ، اشتراکات فرهنگی، و تاریخ آنها و یا برطرف کردن مشکلات روزانه‌ای که ممکن است با آن درگیر باشند (مثل آنچه در بالا نوشتم) نیست. چرا موضوع باید سیاسی شود. اگر کسی بخواهد از یهودیان ساکن اسرائیل دفاع بکند، بله. اما فکر می‌کنم قصد ایشان دفاع از یهودیان ساکن ایران بوده است.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۳۲ (UTC)[پاسخ]
فقط میتوانم بگویم مریدش بودم.واقعا الگوی من در ویکی پدیا بود.ირანის | ჩემი განხილვა ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۵۹ (UTC)[پاسخ]

رسیدگی به فهرست جمعیت[ویرایش]

در یک سری فهرست به اشتباه تولید شده‌اند. اگر بخواهیم ذره ذره بررسی کنیم آنهایی که در اولویت هستند را می‌توان انتخاب کرد. هدف من بیشتر این است که تا می‌توانیم نجات دهیم. یکسری فهرست مانند این هستند که می‌بایستی با مقالات استان‌هایشان ادغام شوند و لزومی ندارد که تنها یک جدول تبدیل به یک مقاله شود و می‌تواند در مقاله اصلی بیاید. نمی‌دانم چرا کاربر علمجو اینطور تصمیم گرفتند. لطفاً دوستان کمکی کنند تا انجام شود. تشکر--کامیار ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۴:۳۵ (UTC)[پاسخ]

پیشنهاد می کنم فهرست های مورد نظر را در یکجا بیاورید تا بشود برای آنها کاری کرد. ضمنا چون جمعیت اکثرا بر طبق سرشماری ۸۵ تهیه شده دیگر جای ویرایش ندارد و بهتر است مقاله هایی مانند جمعیت شهرهای ایران قفل شوند تا سرشماری بعدی در سال آینده یا دریافت داده های موثق جدید. --سعید ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۴:۵۱ (UTC)[پاسخ]
در فکر ایجاد ویکی‌پدیا:پروژه ساماندهی فهرست‌ها هستم! نظرتان چیست؟--کامیار ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۴:۵۴ (UTC)[پاسخ]
اتفاقا فکر می کنم که می تواند مقاله جالبی باشد و جای رشد هم دارد. می توان اطلاعات سالهای دیگر را هم اضافه نمود (مثلا 1375 و 1365 و 1355). اگر مقاله، گزارش، و یا پایان نامه ای هم درباره شهرنشینی در استان لرستان وجود داشته باشد یا یافت شود می توان اطلاعاتی هم از آن به مقاله "جمعیت شهرهای استان لرستان" افزود. با احترام. -- احسان ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۰۶ (UTC)[پاسخ]
آن چیزی که شما به دنبالش هستید و احتمالاً منظورتان هست این می‌باشد و یا مثلاً این و نه این نمونه که ما داریم. در ویکی‌های دیگر مانند این چیزی که ما ساخته‌ایم ندیده‌ام. این نمونه‌ها که آوردم در واقع آمارنگاری استانی می‌باشد و شامل انواع مختلف اطلاعات می‌باشد و جمعیت جزء کوچک آن می‌باشد و یک مقاله جدا ندارد. در ضمن هر دوره که آمارها به روز می‌شوند قبلی‌ها را پاک می‌کنند و نه اینکه آنها را هم نگه دارند. ویکی‌پدیا بایگانی آماری نیست.--کامیار ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۲۸ (UTC)[پاسخ]
مثال های خوبی بود. مقاله‌ی Demographics of New York City را هم ببینید. در همان ابتدا بخش "Historical populations" را ببینید. اگر به "Historic population figures" هم بنگرید همان آمار را به تفکیک "محله" دارد. اگر قرار باشد روزی مقاله "جمعیت‌شناسی خرم‌آباد" شکل بگیرد احتمالا از دل همین مقاله جدا خواهد شد. با شما موافقم که در شکل حاضر "تنها یک جدول" است، ولی سخن من است که می تواند پایه ای برای یک مقاله باشد. شاید بد نباشد به همین شکل به ""جمعیت‌شناسی شهرهای استان لرستان" انتقال یابد. حداقل اینگونه معلوم تر است که باید چه بشود. با احترام. -- احسان ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۷:۲۶ (UTC)[پاسخ]
بله مثال شما هم مانند من بود. جمعیت تنها بخش کوچکی از آن مقاله آماری می‌باشد. نگه داشتن یک مقاله که شامل تنها جمعیت باشد و به این نام درست نیست و امکان توسعه هم ندارد.--کامیار ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۲۳ (UTC)[پاسخ]

رسیدگی به مقالات فهرست‌‌وار و نامناسب[ویرایش]

در این راستا ببینید. --کامیار ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۵:۱۸ (UTC)[پاسخ]

کاش این کار را قبل از اینکه آرش با حمایت شما شروع به حذف فهرستها کند کرده بودید. شاید برخی فهرست های حذف شده مفید می بود. به هرحال باز هم کار خوبی است. پیشنهاد می کنم هیچ فهرستی را مستقیما حذف نکنید تا در صفحه مذکور در مورد آنها بصورت کلی یا تک به تک بحث شود.--سعید ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۲۱ (UTC)[پاسخ]
سعید عزیز آن فهرست‌ها نود و نه درصدشان به هیچ گونه توان گشترش نداشتند. بنده نیز احتمالا از فردا شروع به حذف کنم. البته آنهایی را که فکر میکنم یا دوستی خبرم کند را حذف نمیکنم تا هماهنگی لازم انجام شود. اصل قضیه این است که مقاله باید تفاوتی با رده داشته باشد.--آرش:) ۲۱ شهریور ۱۳۸۹ ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۰:۱۷ (UTC)[پاسخ]

يكي به من كمك كنه گيج شدم مديران ويكي پديا اين سايت را خيلي پيچيده ساختين نه ميشه راحت صفحه ي كاربري ساخت و نه مقاله جديد بنويسم راهنماي ويكي هيچ كمكيم به من نكرد من چه كنم خسته شدم انقد مطلب نوشتم هي خطا ميده يا اصلا معلوم نيست از چي ايراد ميگيره چه كنم--David.irib ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۳۹ (UTC)[پاسخ]